خام‌فروشی بهینه است؟

دنیای اقتصاد شنبه 19 مهر 1404 - 00:03
ایران با وجود ذخایر غنی معدنی همچنان سهم اندکی از بازارهای جهانی را به خود اختصاص داده است. یکی از دلایل این مساله اصرار سیاستگذاران برای فرآوری مواد خام معدنی است. کارشناسان معتقدند سود اقتصادی باید مبنای انتخاب بین «خام‌فروشی» و «توسعه زنجیره ارزش» باشد.

untitled

فاطمه جوادی:   ایران ذخایر منابع معدنی قابل‌توجهی در اختیار دارد. اما تنها بخش اندکی از این ذخایر استخراج شده است. این میزان از ذخایر معدنی سبب شده تا ایران در جایگاه پنجم دنیا قرار گیرد. با وجود این مواد معدنی غنی، یکی از مباحث همیشگی پیرامون بخش معدن، عدم خام‌فروشی و ایجاد ارزش افزوده از طریق فرآوری است. در این میان این سوال مطرح است که چرا زنجیره ارزش برخی مواد معدنی در داخل کشور شکل گرفته و در برخی محصولات دیگر شکل نگرفته است؟ کارشناسان بخش معدن معتقدند صرف استخراج از معدن، آن ماده معدنی از وضعیت خام بودن خارج می‌شود و هر ماده معدنی مراحل مختلف فرآوری با عمق‌های متفاوت را تجربه می‌کند.

برای بررسی چرایی عدم تشکیل زنجیره در برخی مواد معدنی باید آن ماده معدنی به لحاظ اهمیت، عیار و صرفه اقتصادی بررسی شود. سرمایه‌گذار به دنبال ایجاد ارزش افزوده بیشتر است و برخی مواد معدنی حائز این شرایط نیستند. از طرف دیگر برخی مواد معدنی به وفور در کشور وجود دارند و کاربردهای قابل‌توجهی هم دارند، اما آگاهی لازم برای صنعتگران و سرمایه‌گذاران ایجاد نشده است. در این شرایط مداخله دولت نیاز است تا با نگاه حمایتی خود، به بررسی تمام ابعاد منابع معدنی موجود بپردازد و با ارائه اطلاعات لازم، سرمایه‌گذار را آگاه کند. ضمن این که هر چند مسیر برای توسعه برخی معادن مانند مس و آهن تسهیل شده است، اما ظرفیت‌های گسترده‌ای برای همین گروه از مواد معدنی وجود دارد که به خوبی به کار نگرفته شده است. موضوع دیگر آن است که وظیفه معدنکار این نیست که به دنبال ایجاد صنایع مرتبط باشد. بلکه مانند اتفاقی که درخصوص توسعه سنگ نما در ایتالیا رخ داده است، صنعت باید به دنبال معدن باشد.

 الزامات تشکیل زنجیره ارزش

سهراب حسینی، کارشناس حوزه معدن در گفت‌وگو با خبرنگار «دنیای اقتصاد» می‌گوید: صنعت در برخی مواد معدنی به واسطه مزیت‌های نسبی و رقابتی مانند وفور مواد معدنی و کارخانه‌های ساخت و تولید مواد مصرفی از آن ماده معدنی خاص توسعه بیشتری دارد و مدرن‌تر است. اما برخی مواد معدنی به جهت این که ذخایر کمتری در کشور ما دارد، شاید صرفه اقتصادی برای تولید و صادرات را نداشته باشد. این مواد معدنی بهتر است برای ساخت و فرآوری در کارخانه صادر شود و در یک کشور دیگر تولید شود.

وی افزود: در مورد برخی از مواد معدنی در بخش فرآوری ضعف داریم و تکنولوژی‌های روز دنیا را در اختیار نداریم. به‌طوری که هزینه‌کرد برای واردات آن تکنولوژی به کشور توجیه اقتصادی ندارد. سرمایه‌گذاری منطقی نیست و طبیعتا بخش خصوصی هم علاقه‌ای به سرمایه‌گذاری ندارد.

وی گفت: فرآوری یک بخش دیگر از مواد معدنی داخل کشور امکان‌پذیر است. اما به دلیل این که ممکن است از نظر عیار و میزان آن ماده معدنی توجیه اقتصادی وجود نداشته باشد، زنجیره تشکیل نشده است. اصولا سرمایه‌گذار برای این که به یک ارزش افزوده برسد سرمایه‌گذاری می‌کند. کشور ما مزیت‌های مختلفی مانند انرژی و راه‌های دریایی دارد، اما این مزیت‌ها کفایت نمی‌کند و ممکن است پروژه، توجیه اقتصادی نداشته باشد، چرا که موارد موثر دیگری هم مطرح است. حسینی در ادامه گفت: به برخی از مواد معدنی هم توجه کافی نشده است و صنایع بالادستی آن توسعه پیدا نکرده است. درحالی‌که فرآوری این منابع معدنی می‌توانسته توجیه اقتصادی و بازار داشته باشد. در عوض به مواد معدنی توجه شده است که صنایع آن داخل کشور بومی‌سازی شده است. سرمایه‌گذار هم براساس مزیت‌ها تصمیم به سرمایه‌گذاری می‌گیرد.

مسیر توسعه صنایع معدنی

به گفته این کارشناس حوزه معدن، ممکن است سرمایه‌گذار درخصوص وجود یک ماده منحصر به فرد در کشور اطلاع نداشته باشد. وظیفه دولت آن است که این آگاهی و شرایط را فراهم کند. برای مثال در بحث صنعت دارو پایه تمام قرص‌ها نانو کربنات کلسیم است. شاید کسانی که در بخش دارو فعالیت می‌کنند اصلا اطلاع نداشته باشند که کشور ما منابع غنی از این ماده را دارد. وقتی برای محصول معدنی خریدار و صنایع پایین‌دستی وجود نداشته باشد ناخودآگاه سرمایه‌گذاری هم نتیجه بخش نخواهد بود. بسیاری از معادن آهک و نانو کربنات کلسیم در کشور به دلیل این که صنایع پایین‌دستی آن موجود نیست غیرفعال است.

حسینی تاکید کرد: معدنکار، صنعتگر نیست که به دنبال این باشد که چه صنعتی به ماده معدنی نیاز دارد. کار معدنکار فرآوری و استخراج مواد معدنی است. متاسفانه به معدنکار می‌گویند ماده معدنی را صادر نکند و برای محصولش در داخل کشور مشتری و صنعت پیدا کند. درحالی‌که باید آن ماده معدنی به صنعت و فعالان اقتصادی معرفی شود تا آنها سرمایه‌گذاری کنند.

این کارشناس حوزه معدن با ذکر یک مثال توضیح داد: ایتالیا قطب سنگ ‌نما در دنیا است. ایتالیا صنعت معماری، طراحی داخلی و ساختمان را تقویت کرده است و به عنوان قطب این حوزه یکی از محصولاتی که استفاده می‌کند سنگ تزئینی است. ایتالیا برای این که در صنعت ساختمان و معماری به خوبی از سنگ استفاده کند، ابداع و اختراع کرده است، معدنکاری را گسترش داده، ساخت ماشین‌آلات برش و استخراج و مواد شیمیایی دخیل در آن فرآوری را گسترش داده است. این کشور از صنعت به معدن رسیده است. در کشور ما مسیر عکس را جست‌وجو می‌کنند.

نقش دولت

وی با تاکید بر این که دولت باید حامی فعالان اقتصادی و نه بنگاه‌دار باشد، گفت: یکی از وظایف دولت‌ها آن است که پتانسیل‌های موجود را به سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی معرفی کند. سازمان صمت استان‌ها و رایزن‌های اقتصادی وزارت خارجه این کار را انجام می‌دهند، اما این کار به صورت تخصصی و بسیار دقیق انجام نمی‌شود و صنایع مورد بررسی قرار نمی‌گیرند. واقعیت آن است که شاید خود شخص مسوول از بسیاری از ظرفیت‌ها آگاه نباشد. باید کمیته‌هایی متشکل از دانشگاهیان و بخش خصوصی تشکیل شود تا پتانسیل‌های داخل کشور شناسایی شود.

برای بسیاری از مواد معدنی داخل کشور صنعت مربوط به آن وجود ندارد و یا سرمایه‌گذاری انجام نشده است. ممکن است سرمایه‌گذاران از وجود یک منابع معدنی آگاه نباشند. شاید در یک مقطع زمانی توجیه اقتصادی برای یک ماده معدنی وجود نداشته باشد و ارزش افزوده بالایی نداشته باشد. برخی مواد معدنی عیار ندارند. بنابراین صرف وجود مواد معدنی اهمیت ندارد و میزان کیفیت، در دسترس بودن تکنولوژی و ایجاد ارزش افزوده مهم است. تمام این موارد باید بررسی شود و سپس اقدامات لازم انجام شود.

حسینی تصریح کرد: سرمایه‌گذاران در حوزه معدن با چند مشکل نهادینه از جمله خودتحریمی، عدم ارتباط با بازارهای خارجی، موانع بوروکراسی اداری که هر روز اضافه می‌شود مانند مشکلات بین سازمانی، گمرکی و چالش‌های ارزی مواجه هستند. مشکلات بوروکراتیک سبب شده بسیاری از سرمایه‌گذاران کار کم ریسک‌تر و کاری که قبلا آزموده شده، نتیجه مناسبی گرفته و در کشور جا افتاده را انتخاب و انجام دهند. وی گفت: آهن و مس بیشترین میزان تولید را در کشور دارند و بحث صنایع بالادستی آنها به دلیل این که روند فعالیت آنها تسهیل شده، توسعه خوبی داشته است. هر چند این بخش‌ها هم مشکلاتی دارند و برخی در آستانه ورشکستگی به خاطر چالش‌هایی چون حقوق دولتی و مسائل دیگر هستند، اما مسیر توسعه برای آنها باز شده است. بعد از آهن و مس، زنجیره ارزش معدن در مصالح ساختمانی مثل گچ، سرب و روی، سنگ ساختمانی، کرومیت و زغال‌سنگ نسبت به سایر منابع معدنی به خوبی شکل گرفته است.

این کارشناس حوزه معدن در پایان تاکید کرد: سالانه 700‌میلیون تن مواد معدنی در ایران استخراج می‌شود. با توجه به پتانسیلی که در کشور داریم این آمار در مقایسه با کشورهای دیگر کمتر است. در بیشتر منابع معدنی رتبه کمتر از 10 را داریم. می‌توانیم در مواد معدنی مانند مس، طلا، آهن، سرب و روی، زغال‌سنگ و سنگ ساختمانی توسعه بیشتری داشته باشیم. معدن، صنعت و بازرگانی هر کدام باید جایگاه خودشان را داشته باشند. برای این که معدن و بازرگانی تقویت شود باید صنایع تقویت شوند. برای ایجاد صنایع هم باید امنیت اقتصادی، سیاسی و جغرافیایی ایجاد و تورم و نرخ ارز کنترل شود. عدم امنیت اقتصادی و سیاسی سبب می‌شود صنایع پیشرفت نکنند و تمرکز صنعتی ایجاد نشود. در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران سرمایه‌ها را از کشور خارج می‌کنند یا در داخل سرمایه‌گذاری نمی‌کنند و یا این که سرمایه‌گذار خارجی از پتانسیل‌های داخلی استفاده نمی‌کند.

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.