یک انتخاب راضی‌کننده

دنیای اقتصاد شنبه 19 مهر 1404 - 00:04
در میان انبوهی از گمانه‌زنی‌ها و فهرست‌های کوتاه و بلند، آکادمی سوئدی نوبل سرانجام پنج‌شنبه گذشته لاسلو کراسناهورکایی نویسنده ۷۱ ساله مجارستانی را به‌عنوان صد و هجدهمین برنده جایزه نوبل ادبیات برگزید؛ نویسنده‌ای با نثر و جهان‌بینی ویژه که نامش برای خوانندگان جدی ادبیات در کشورمان چندان غریب نیست چرا که پیش از این چندین ترجمه از آثارش از جمله «تانگوی شیطان»، «آخرین گرگ»،«مالیخولیای مقاومت» و... به بازار کتاب ایران راه یافته است.

نکته جالب این است که بعد از سال‌ها جایزه نوبل ادبیات به نویسنده‌ای رسیده که علاقه‌مندان ادبیات و منتقدان متفق‌القول او را شایسته‌اش می‌دانند. این نکته در سال‌های اخیر بارها باعث شد تا عده‌ای اعضای آکادمی را به مسائلی حاشیه‌ای متهم کنند و بگویند نوبل ادبیات به نویسندگانی می‌رسد که اصلا در قد و قواره دریافت آن نیستند. انتخاب لاسلو کراسناهورکایی بعد از سال‌ها این جایزه مهم را از گزند حملات تند و تیز دور نگه داشته است.

آکادمی سوئد در بیانیه خود از آثار این نویسنده ۷۱ساله به عنوان مجموعه‌ای تاثیرگذار و خیال‌انگیز یاد کرده که در میانه هول و وحشت آخرالزمانی، بار دیگر قدرت هنر را تایید می‌کند. آندرس اولسون، رئیس کمیته نوبل، با تاکید بر جایگاه کراسناهورکایی در سنت بزرگ حماسه‌نویسی اروپای مرکزی، او را ادامه‌دهنده مسیری دانست که از کافکا آغاز و به توماس برن‌هارد می‌رسد؛ نویسندگانی که پوچ‌گرایی و افراط اغراق‌آمیز از ویژگی‌های آنها محسوب می‌شود. آکادمی نوبل همچنین به این نکته اشاره کرده است که کراسناهورکایی با وجود این ریشه اروپای مرکزی، با نگاهی به شرق، لحنی تامل‌برانگیزتر و دقیق‌تر را نیز در آثارش برگزیده است.

 جهان داستانی

رمان‌های کراسناهورکایی سرشار از اضطراب، اندوه و زیبایی تلخ است. او که اغلب نویسنده‌ای پسامدرن توصیف می‌شود، به جملات طولانی و پیچیده و مضامین مالیخولیایی و ویران‌شهری‌اش معروف است. ساختار روایی او برخلاف قواعد معمول، در جمله‌های بلند و نفس‌گیر جریان دارد؛ آن‌چنان که در رمان محوری‌اش، «ساتانتانگو»، هر فصل را تنها یک بند پیوسته تشکیل می‌دهد. این شیوه، با فضای تیره آثارش، او را در ردیف نویسندگانی چون گوگول، ملویل و کافکا قرار داده است. نثر سیال، بلند و بی‌وقفه به امضای شخصی و منحصربه‌فرد او تبدیل شده است.

Untitled-1 copy

این نویسنده درباره دلیل به‌کار بردن جملات طولانی می‌گوید: «جمله کوتاه مصنوعی است. ما تقریبا هیچ‌وقت در زندگی روزمره از جملات کوتاه استفاده نمی‌کنیم؛ مکث می‌کنیم یا بخشی از جمله را نگه می‌داریم. این ویژگی کلاسیک، جمله‌ای کوتاه که با نقطه تمام می‌شود، فقط یک عادت است، نه چیزی طبیعی. شاید برای خواننده مفید باشد، چون در چند هزار سال اخیر یاد گرفته‌ایم جمله کوتاه راحت‌تر فهمیده می‌شود.

اما در واقع، اگر خوب فکر کنید یا گوش دهید، می‌بینید ما هیچ‌وقت در زندگی واقعی، جملات کوتاه به کار نمی‌بریم…» جهان داستانی او نیز جهانی است در آستانه فروپاشی، چه فروپاشی یک جامعه روستایی در «تانگوی شیطان» و چه یک چشم‌انداز گسترده‌تر اجتماعی در «مالیخولیای مقاومت». او که در سال ۱۹۵۴ در شهر گیولا، مجارستان، به دنیا آمده، با نخستین رمان خود «ساتانتانگو» در ۱۹۸۵ جهان ادبی را شگفت‌زده کرد. او بر این باور است که ماهیت جهان، نظام‌های اجتماعی و زندگی انسان تغییر نکرده است و بزرگ‌ترین فقدان به نظر او از دست رفتن فرهنگ فقر است؛ یعنی توانایی «خواندن آوازهای شگفت‌انگیز در زمانی که فقیر هستیم». او جامعه کنونی را غرق در انتظار برای ثروت می‌بیند و می‌گوید: «دیگر هیچ فضای خالی با امکان‌های تازه وجود ندارد. فقط فضاهای احمقانه، جاهایی که جز انتظار کشیدن کاری نمی‌شود کرد...»

 تاثیر سفر

کراسناهورکایی در سال ۱۹۸۷ مجارستان کمونیستی را ترک کرد و با بورسیه‌ای به برلین غربی رفت. این تجربه گسست از فضای بسته کمونیستی و مشاهده غرب، قطعا بر دیدگاه او درباره نظام‌های اجتماعی و وضعیت انسان تاثیر گذاشته است. با این حال، سقوط دیوار برلین در ۱۹۸۹ نیز برای او رضایت‌بخش نبود. او دراین‌باره گفته است: «پیش‌تر جهان در مجارستان غیرعادی و غیرقابل‌تحمل بود، بعد از ۱۹۸۹ عادی شد، اما همچنان غیرقابل‌تحمل.»

این نشان می‌دهد که در دیدگاه کراسناهورکایی، مشکل ریشه‌ای‌تر از یک نظام سیاسی خاص است و در ماهیت وجودی انسان و ساختارهای اجتماعی نهفته است. سفر به اندازه زبان برای کراسناهورکایی مهم است. بعدها شرق آسیا، به‌ویژه مغولستان و چین، الهام‌بخش آثار تازه‌اش شد؛ از جمله «زندانی اورگا» و «ویرانی و اندوه زیر آسمان‌ها». سفرهایش به چین و ژاپن نگاه تازه‌ای به زیبایی مستقیم به او داد. او هنگام نگارش رمان «جنگ و جنگ»، مدتی را در نیویورک در آپارتمان آلن گینزبرگ گذراند؛ حمایتی که خودش آن را نقطه عطفی برای رسیدن به موفقیت‌ در کارش دانسته است. این تجارب جهانی، دیدگاه او را از یک نویسنده محدود به اروپای مرکزی، به یک ناظر جهان‌گرا ارتقا داد.

و با اینکه هرگز نمی‌خواست نویسنده شود و خود را در حلقه بزرگ‌ترین چهره‌های ادبیات نمی‌دید، سرانجام با وفاداری به خود و پایداری در حفظ سبک منحصربه‌فردش به قله ادبیات رسید. تحسین‌کنندگان کراسناهورکایی چهره‌هایی برجسته‌اند که جایگاه خاص او را در ادبیات جهان تایید می‌کنند؛ سوزان سونتاگ از او به عنوان «استاد مجارستانی آخرالزمان» یاد کرده و «و. گ. زبالد»، نویسنده آلمانی، جهان‌گرایی دیدگاهش را ستوده است همچنین جیمز وود، منتقد آمریکایی، زمانی درباره آثارش نوشته است: «کتاب‌های کراسناهورکایی مثل ارز نادر میان خوانندگانِ جدی دست‌به‌دست می‌شوند.» و به دلیل همین ویژگی‌هاست که بسیاری از منتقدان او را با فرانتس کافکا و ساموئل بکت مقایسه می‌کنند.

   آثار ترجمه‌شده به فارسی

تانگوی شیطان (Sátántangó) از آثار معروف این نویسنده که نقطه عطف در حیات ادبی او حسوب می‌شود، فروپاشی جامعه در یک روستای دورافتاده مجارستان را به تصویر می‌کشد. از این کتاب دو ترجمه با همین نام موجود است که یکی را سپند ساعدی در انتشارات نگاه و دیگری را زهرا وثوقی در انتشارات هنر پارینه ترجمه کرده است. بلا تار، فیلمساز مجار، در سال ۱۹۹۴ فیلمی هفت ساعته با همکاری کراسناهورکایی با اقتباس از این رمان ساخت.

 مالیخولیای مقاومت (The Melancholy of Resistance) دیگر اثر این نویسنده است که به فارسی برگردانده شده، این کتاب که تصویری حماسی از فروپاشی اجتماعی ارائه می‌دهد، در ایران از سوی نشر ژرف به ترجمه علی معصومی منتشر شده است.همچنین از این نویسنده، کتاب‌های دیگری همچون «حیوان درون» در نشر نظر، «آخرین گرگ» در نشر ثالث و «تعقیب هومر» در نشر خوب، هر سه به ترجمه نیکزاد نورپناه به چاپ رسیده است.

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.