امروز قیمت هر بشکه نفت «برنت» در بازار لندن به 62.73 دلار رسید. کاهش قیمت شاخص جهانی نفت خام به تحولات ژئوپلتیک مربوط میگردد. نهایتا پس از 2 سال کشتار و گرسنگی در باریکه غزه، رژیم صهیونیستی مجبور شد که توافق پیشنهادی کشورهای عربی و اسلامی که از زبان دونالد ترامپ بیان شد را بپذیرد. شروع آتش بس در خاورمیانه می تواند به معنای پایان یافتن نسبی یکی از طولانی ترین مناقشات تاریخ در منطقه ای که یک سوم نفت خام جهان را تامین کرده و از جمله خاتمه حملات انصارلله یمن به نفتکشهای عبوری در آبهای دریای سرخ باشد. از سوی دیگر تصمیمات تولیدکنندگان نفت خام در ائتلاف اوپک پلاس و بیرون از آن باعث اشباع بازار از سوی عرضه کنندگان شده است که بر قیمتها فشار وارد میآورد. در این مورد در بخش بعدی سخن خواهیم گفت.
نفتخام «وست تگزاس اینترمدییت» امروز به قیمت 58.90 دلار به ازای هر بشکه در بازار کاشینگ به فروش رسید که 4.2 درصد کمتر از هفته پیش است. ورود قیمت این شاخص نفت خام به کریدور 50 دلاری از سویی برای تولید کنندگان سنتی عمده این کالا می تواند خبر ناخوشایند باشد، از سوی دیگر برای تولید کنندگان نفت خام غیر متعارف می تواند نوید بخش جذابیت بازار باشد. این اتفاق که در بعد از شروع جنگ روسیه و اوکراین در 2022 بی سابقه است، نشان میدهد که جنگ تعرفهها با مسئولیت رئیس جمهور آمریکا تاثیر قابل توجهی بر رشد اقتصادی جهان گذارده است. ترامپ از اعمال مالیات های جدید در بنادر بر کالاهای چینی خبر داده و نسبت به ورود کالاهای چینی با نام ونشان مکزیکی و کانادایی حساس شده است. ملاقات رهبران چین و آمریکا در حاشیه اجلاس سران کشورهای عضو مشارکت اقتصادی آسیا-اقیانوس آرام (APEC) نیز در میانه مناقشه تعرفه لغو شده است.
بهای گاز طبیعی در هنری هاب که در سه هفته گذشته به 3.36 دلار به ازای هر یک میلیون واحد حرارتی انگلیسی (بی تی یو) رسیده بود صبح امروز به 3.11 دلار به ازای هر میلیون بی تی یو رسید. بهای گاز طبیعی در روتردام هلند با افزایش قیمت به 11 دلار به ازای هر میلیون بی تی یو به فروش رسید. بهای همین مقدار از گاز طبیعی مایع شده در ساحل کره و ژاپن به 11.08 دلار هر میلیون بی تی یو افزایش یافت. فصل سرما به تدریج در حال نشان دادن خود به عنوان یکی از دلایل افزایش قیمت گاز طبیعی میباشد.
ارزیابی تعهدات اقلیمی جدید چین
در 2 مهر 1404 (۲۴ سپتامبر) «شی جینپینگ» رئیسجمهور چین، اهداف جدید کشورش در زمینهی «مشارکتهای ملی تعیینشده» (Nationally Determined Contributions - NDC) برای سال ۲۰۳۵ را از طریق پیام ویدیویی در «اجلاس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد» اعلام کرد. در سال ۲۰۲۰ نیز شی به شکلی مشابه و در مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرده بود که چین تا سال ۲۰۳۰ به اوج انتشار گازهای گلخانهای خواهد رسید و تا سال ۲۰۶۰ به «انتشار خالص صفر» (Net Zero Emissions) دست خواهد یافت. از آن زمان تاکنون، گمانهزنیهای بینالمللی متعددی درباره میزان پایبندی چین به این اهداف و امکان تحقق آنها مطرح بوده است. سخنرانی اخیر شی این تعهدات را تأیید میکند، هرچند سطح جاهطلبی آن کمتر از آن چیزی است که بسیاری انتظار داشتند. همچنین به نظر میرسد این اعلامیه پاسخی مستقیم به سخنرانی رئیسجمهور وقت ایالات متحده، دونالد ترامپ، در مجمع عمومی باشد که در آن از انرژیهای تجدیدپذیر و گذار انرژی انتقاد کرده بود.
پرسش ۱: شی جینپینگ در مجمع عمومی سازمان ملل چه چیزی را اعلام کرد؟
پاسخ ۱: شی جینپینگ در سخنرانی خود جامعه جهانی را به همکاری برای تحقق گذار سبز و کمکربن فراخواند؛ گذاری که او از آن با عنوان «روند زمانهی ما» یاد کرد، هرچند برخی کشورها در برابر آن مقاومت نشان میدهند. وی بر ضرورت رعایت عدالت نسبت به کشورهای در حال توسعه تأکید کرد. موضوعی که همواره از ارکان دیپلماسی اقلیمی چین بوده است. همچنین بر نیاز به همکاری بیشتر در تجارت فناوریهای انرژی پاک اشاره نمود. موضوعی حیاتی برای چین که بزرگترین صادرکنندهی این محصولات به بازارهای نوظهور و توسعهیافته است.
در ادامه، او اهداف جدید NDC چین را اعلام کرده و اظهار داشت تحقق آنها نیازمند «تلاشهای طاقتفرسا» از سوی چین و «محیط بینالمللی حمایتی و باز» است. این اهداف عبارتاند از:
کاهش خالص انتشار گازهای گلخانهای (GHG) در سطح کل اقتصاد بین ۷ تا ۱۰ درصد از میزان اوج انتشار تا سال ۲۰۳۵، و تلاش برای فراتر رفتن از این رقم
افزایش سهم سوختهای غیرفسیلی در مصرف کل انرژی به بیش از ۳۰ درصد
افزایش ظرفیت نصبشدهی انرژی بادی و خورشیدی به بیش از شش برابر سطح سال ۲۰۲۰، با هدف دستیابی به ۳۶۰۰ گیگاوات ظرفیت کل
افزایش حجم کل ذخایر جنگلی کشور به بیش از ۲۴ میلیارد مترمکعب
غلبهی خودروهای انرژی نو (NEVs) بر سایر انواع در فروش خودروهای جدید
گسترش بازار ملی تجارت انتشار کربن برای پوشش دادن به بخشهای عمدهی با انتشار بالا
اجرای سیاستهای سازگاری اقلیمی در داخل کشور بهمنظور ایجاد «جامعهی سازگار با اقلیم»
در میان این اهداف، سه مورد نخست بیش از بقیه مورد توجه تحلیلگران قرار گرفتهاند. زیرا درک آنها برای شناخت سیاست انرژی چین در دههی آینده حیاتی است و مبنایی برای ارزیابی توانایی کشور در دستیابی به اهداف انتشار سالهای ۲۰۳۰ و ۲۰۶۰ فراهم میکند. افزون بر این، با توجه به اینکه چین بزرگترین منتشرکنندهی گازهای گلخانهای در جهان است (نگاه کنید به شکل ۱)، نحوهی رویکرد این کشور به گذار انرژی تأثیری چشمگیر بر سایر نقاط جهان خواهد داشت.
شکل(1): انتشار سالانه دی اکسید کربن برای کشورهای منتخب؛ انتشار دی اکسید کربن (تن)
پرسش ۲: آیا این اهداف دستیافتنی هستند؟ آیا چین میتواند «بیش از این» انجام دهد؟
پاسخ ۲: اعلام هدف کلی از سوی شی جینپینگ چندان غیرمنتظره نبود، اما بسیاری انتظار داشتند که این اعلامیه بلندپروازانهتر از کاهش ۷ تا ۱۰ درصدی انتشار تا سال ۲۰۳۵ باشد. باور عمومی آن است که چین یا در سال جاری به اوج انتشار خود رسیده، یا پیشتر به آن رسیده است. بنابراین، این کشور فضای لازم را برای آغاز کاهش انتشار پیش از سال ۲۰۳۰ و دستیابی به هدفی بالاتر از کاهش ۷ تا ۱۰ درصدی تا سال ۲۰۳۵ دارد. کاهش سریعتر تا سال ۲۰۳۵ میتواند تحقق هدف سال ۲۰۶۰ را برای چین آسانتر کند و در عین حال، با مهار افزایش کوتاهمدت غلظت گازهای گلخانهای در جو، از وخیمتر شدن وضعیت شکنندهی اقلیم جهانی جلوگیری نماید.
دولت چین اغلب به عنوان دولتی شناخته میشود که تمایل دارد اهدافی را اعلام کند که از تحقق آنها اطمینان دارد و سیاست «کمگفتن و بیشانجام دادن» را ترجیح میدهد. با این حال، این کشور در دستیابی به برخی اهداف خود با چالشهایی روبهرو بوده است؛ بهویژه در تحقق اهداف کاهش شدت کربن که در سال ۲۰۲۰ اعلام شده بودند. بخشی از این دشواری به اختلالات اقتصادی ناشی از همهگیری کووید-۱۹ بازمیگردد. بسیاری از فعالان و حامیان محیطزیست امیدوار بودند چین هدفی موسوم به «هدف چالشی» (Stretch Goal) تعیین کند که بتواند سایر کشورهای در حال توسعه را نیز به تعیین اهداف بلندپروازانهتر ترغیب کند-بهویژه در زمانی که ایالات متحده از تعهدات اقلیمی خود عقبنشینی کرده است.
اهداف جدید چین در زمینهی گسترش انرژی خورشیدی و بادی با روند نصبهای رکوردشکن دههی گذشته در این کشور همخوانی دارد (نگاه کنید به شکل ۲). بزرگترین چالش در مسیر توسعهی ظرفیتهای جدید، یکپارچهسازی با شبکهی برق و سایر اصلاحات مرتبط، از جمله افزایش ظرفیت ذخیرهسازی انرژی در شبکه است، تا بتوان از نیروگاههای بادی و خورشیدی فعلی و جدید به شکلی مؤثرتر استفاده کرد. ایجاد بازار ملی یکپارچهی تجارت برق تا پایان سال ۲۰۲۵ میتواند آزادسازی (لیبرالسازی) لازم را برای اطمینان از خرید گستردهتر انرژی تجدیدپذیر کمهزینه در سراسر کشور فراهم کند.
بنابراین، اگر چین بتواند اهداف خود در زمینهی انرژی خورشیدی و بادی را محقق کند، ممکن است عملکردی فراتر از اهداف اعلامشدهی کاهش کربن از خود نشان دهد.
شکل (2): ظرفیت نصب شده جهانی انرژی خورشیدی و بادی، ۲۰۱۵-۲۰۲۴ (گیگاوات)
پرسش ۳: این موضوع چه معنایی برای سیاست اقتصادی داخلی چین دارد؟
پاسخ ۳: اهدافی که از سوی رهبری چین تعیین میشوند، نقش نشانگرهای راهبردی را برای دولتهای محلی، شرکتهای دولتی، و حتی سرمایهگذاران خصوصی ایفا میکنند. اهداف اقلیمی در چین در حکم اهداف کلان اقتصادی در نظر گرفته میشوند و مورد بررسی دقیق قرار میگیرند؛ بهگونهای که جهتگیری سیاستها و تصمیمگیریهای اقتصادی را در تمام سطوح حکمرانی و در شرکتهای بزرگ دولتی و خصوصی شکل میدهند. در این میان، اهداف مرتبط با انرژی خورشیدی و بادی نشاندهندهی تداوم حمایت از صنعتی هستند که در سالهای اخیر اهمیت فزایندهای یافته است. هدفگذاری در حوزهی خودروهای برقی نیز قابلتوجه و دستیافتنی است، زیرا بازتابدهندهی روندهای جاری بازار است.
این نشانهی حمایتی ممکن است بهویژه برای صنعت خورشیدی حائز اهمیت باشد؛ صنعتی که در جریان کارزار موسوم به «مقابله با بیشرقابتی» یا anti-involution مورد توجه قرار گرفته، زیرا مقامات از رقابت بیش از حد، کاهش قیمتها، و سودآوری پایین در این بخش ابراز نگرانی کردهاند. بهنوعی، این تعهد با تلاشهای گستردهتر دولت برای افزایش مصرف داخلی همراستا است، هرچند انتظار نمیرود که این سیاست بتواند مشکلات ساختاری موجود در بخش تولید صنعتی را برطرف کند.
هدف کاهش انتشار میتواند تفاسیر گوناگونی داشته باشد؛ از جمله، ممکن است بهمنزلهی فرصتی برای تنفس نیروگاههای زغالسنگی تعبیر شود که در صورت تعیین اهداف بلندپروازانهتر، ناگزیر به تعطیلی بودند. با این حال، از آنجا که انرژیهای تجدیدپذیر بهطور پیوسته در حال گسترشاند و به منبع کمهزینهی تولید برق تبدیل شدهاند، احتمالاً تمایل برای سرمایهگذاری در نیروگاههایی که روزبهروز بیشتر به عنوان داراییهای بلااستفاده (stranded assets) شناخته میشوند، کاهش خواهد یافت.
پرسش ۴: این موضوع چه معنایی برای تعهد چین به دستیابی به انتشار خالص صفر تا سال ۲۰۶۰ دارد؟ آیا امکان دارد تاریخ آن به سال ۲۰۵۰ جلو بیفتد؟
پاسخ ۴: عدم تمایل برای اعلام اهداف بلندپروازانهتر نشان میدهد که رهبری چین بعید است تغییری در تعهد سال ۲۰۶۰ ایجاد کند. اعلام اهدافی با میزان متفاوتی از جاهطلبی نشان میدهد که حتی در درون ساختار بوروکراتیک چین نیز دیدگاههای متعارضی دربارهی میزان دستیافتنی بودن یا مطلوب بودن اهداف برای اقتصاد کشور وجود دارد. هرچند انرژیهای تجدیدپذیر در عرصهی حمایت سیاسی برندهی میدان شدهاند، اما اقداماتی که ممکن است هزینههای اقتصادی دردناک به همراه داشته باشند، هنوز بهطور صریح اعلام نشدهاند.
با این حال، موضوع اقلیم آشکارا از دستور کار شی جینپینگ خارج نشده است. استفادهی مستمر از تریبون سازمان ملل متحد نشان میدهد که چین این حوزه را عرصهای مهم برای حضور علنی و ابزاری برای افزایش قدرت نرم خود میداند. این امر بهویژه در زمانی اهمیت دارد که ایالات متحده موضعی آشکارا ضدّ انرژیهای تجدیدپذیر اتخاذ کرده و در حال زیر سؤال بردن راهبردهای انرژی و تعهدات اقلیمی سایر کشورها است.
پرسش ۵: این تحولات چه معنایی برای سایر کشورهای جهان و ایالات متحده دارد؟
پاسخ ۵: مواضع چین دستکم در سه حوزه پیامدهای قابلتوجهی دارند:
نقش چین در حکمرانی اقلیمی جهانی: چین همچنان تمایل دارد نقش محدودی در حکمرانی اقلیمی جهانی ایفا کند و از اتخاذ مواضعی که بتوانند فشار مستقیم بر سایر کشورهای در حال توسعه برای افزایش سطح جاهطلبی اقلیمیشان وارد کنند، خودداری میکند. در عین حال، استفادهی دولت چین از تریبون ملل متحد تلاشی است برای نمایش قاطع حمایت از توافق پاریس و گذار سبز انرژی و نیز نوعی پاسخ انتقادی به ایالات متحده. اکثر کشورها از این حمایت در چارچوب فرآیند بینالمللی استقبال خواهند کرد، هرچند برخی بهویژه در اروپا انتظار نقش رهبری بلندپروازانهتر از سوی بزرگترین منتشرکنندهی گازهای گلخانهای و دومین اقتصاد جهان را داشتند.
پیامدها برای گذار جهانی انرژی: این تصمیمات پیامی دوگانه دربردارند. از یکسو، تعهدات چین در زمینهی کاهش انتشار کربن هنوز با محدود کردن افزایش دمای جهانی به کمتر از ۲ درجه سلسیوس، چه رسد به ۱.۵ درجه سلسیوس، هدف مطلوب توافق پاریس سازگار نیست. حتی افزایش ۲ درجهای دما میتواند منجر به اختلالات خطرناک در اقلیم، کشاورزی، و بروز پدیدههای شدید آبوهوایی شود، و افزایش بیشتر از آن میتواند فاجعهبار باشد. از سوی دیگر، چین بار دیگر تعهد کامل خود به دگرگونی نظام گذشته انرژی را اعلام کرده و برای نخستین بار، متعهد به کاهش مطلق انتشار شده است. به بیان دیگر، شی جینپینگ به بوروکراسی داخلی و جهان این پیام را داده است که چین در مسیر گذار انرژی گام برمیدارد.
تأثیر بر رقابت فناورآنه و صنعتی جهانی: چین همچنان پیشتاز عرضهی فناوریهای پاک در جهان باقی خواهد ماند. در صورت وجود هرگونه تردید، تعهدات جدید برای توسعهی گستردهی خورشیدی، بادی و خودروهای برقی این مسئله را تضمین میکند که تولید صنعتی چین همچنان از مزایای عظیم مقیاس اقتصادی (economies of scale) بهرهمند شود. روندی مشابه نیز در سایر فنآوریهایی که چین برای تحقق اهداف خود نیاز به توسعهی آنها دارد، شکل خواهد گرفت. روندی که بر نوآوری و رقابت فنآورانهی جهانی اثر خواهد گذاشت. تمرکز زنجیرههای ارزش و دانش تخصصی فنآوری انرژی پاک در چین، چالشهایی را برای کشورهایی ایجاد میکند که در پی بومیسازی زنجیرههای ارزش برای امنیت اقتصادی و اهداف توسعهای خود هستند. در این میان، بهویژه به نظر میرسد تعهدات جدید چین باعث شود صنعت خودروسازی و بخش انرژی ایالات متحده بهطور قابل توجهی از رقابت عقب بمانند.1
1 این گزارش خلاصهای است از:
https://www.csis.org/analysis/assessing-chinas-new-climate-commitments
نویسندگان این شماره: علی فریادرس،مریم هاشمی نژاد و عباس ملکی