سرویس جهان مشرق - در هفتههای گذشته، وزارت جنگ رژیم صهیونیستی از موفقیت آزمایش سامانه لیزری جدید خود با نام «پرتو آهنین» خبر داده است؛ سامانهای که به گفته مقامهای نظامی این رژیم میتواند معادلات دفاعی منطقه را دگرگون کند. این سامانه با هزینهای بهمراتب کمتر از موشکهای رهگیر رایج، توانایی هدف قرار دادن انواع تهدیدهای هوایی را دارد و قرار است تا پایان سال جاری میلادی وارد چرخه عملیاتی ارتش شود.
اما سوالی که در این رابطه مطرح میشود، این است که چرا پس از جنگ ۱۲ روزه و ضربات سنگین ایران به این رژیم، ناگهان مقامات نظامی اسرائیل به سراغ رونمایی از چنین سامانهای که قبلا نیز چندین مرتبه رونمایی شده بود، رفتهاند؟ جواب این سوال در ضربات موشکی ایران به رژیم صهیونیستی و شکست کمکهای پدافندی آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی متحد صهیونیستها نهفته است.
در بهار ۱۴۰۳، رژیم صهیونیستی برای اولین بار طعم تلخ حمله مستقیم موشکی ایران را چشید. در عملیاتی به نام "وعده صادق"، ایران بیش از ۳۰۰ پرتابه شامل پهپادهای انتحاری، موشکهای کروز و بالستیک را به سمت اهداف نظامی صهیونیستی شلیک کرد.
اصابت موشکهای ایرانی به سرزمینهای اشغالی
این حمله، که پاسخی به بمباران کنسولگری ایران در دمشق بود، نه تنها مرزهای جغرافیایی، بلکه مرزهای دفاعی رژیم را هم درنوردید. سیستمهای پدافندی پیشرفتهای مانند "گنبد آهنین"، "پیکان" و "فلاخن داوود"، با وجود حمایت گسترده آمریکا و متحدانش، نتوانستند جلوی همه پرتابهها را بگیرند.
هرچند رژیم مدعی رهگیری ۹۰ درصدی حملات شد، اما این آمار بیشتر پروپاگاندایی بود تا واقعیت؛ تصاویر اصابت موشک و پهپادهای ایران، روایتسازی صهیونیستها را به چالش کشاند. این شکست، زنگ خطری برای تلآویو بود: پدافند گرانقیمت و موشکیشان در برابر حجم و سرعت موشکهای ایرانی، ناکارآمد است. ایران، با تکیه بر برتری عددی و کیفی موشکی خود – بیش از ۲۰۰۰ موشک بالستیک با برد متوسط و بلند – نشان داد که میتواند دفاع صهیونیستی را اشباع کند و ضربههای واقعی وارد آورد.
اما این ضعف، ریشه در تجربیات تلخ پیشین رژیم دارد. حملات ایران در پاییز ۱۴۰۳، با شلیک حدود ۲۰۰ موشک بالستیک در دو موج، این ضعف را عمیقتر کرد. این حملات به قدری کوبنده بود که حتی رژیم صهیونیستی دیگر نتوانست ادعای رهگیری حملات موشکی ایران را بکند. این حملات، که پاسخی به ترور رهبران حماس و حزبالله بود، اثبات کرد که موشکهای بالستیک ایرانی میتوانند سیستمهای دفاعی چندلایه صهیونیستی را دور بزنند.
اوج این مسئله در جنگ تحمیلی اخیر است، در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه با ایران در خرداد ۱۴۰۴، که با حملات غافلگیرکننده اسرائیل به تأسیسات هستهای و موشکی ایران آغاز شد، پدافند صهیونیستی بار دیگر در برابر پاسخهای کوبنده ایران ناکام ماند. ایران در تلافی، صدها موشک بالستیک و بیش از ۱۰۰۰ پهپاد را در موجهای متوالی شلیک کرد؛ موشکهایی که سیستمهای دفاعی رژیم، حتی با کمک پاتریوت و تاد آمریکایی، نتوانستند همه آنها را رهگیری کنند.
آثار حملات موشکی ایران به سرزمینهای اشغالی
این حملات، خسارتهای سنگینی به پایگاههای هوایی، مراکز جمعیتی و تأسیسات اقتصادی وارد آورد – از جمله اصابت مستقیم به فرودگاه بنگوریون و تأسیسات نفتی در حیفا – و حداقل ۲۸ کشته و هزاران زخمی برجای گذاشت.
رژیم صهیونیستی، که امیدوار بود با حمله پیشدستانه برتری موشکی ایران را خنثی کند، مجبور به درخواست کمک فوری از آمریکا شد و در نهایت، با دخالت واشنگتن و حملات مستقیم به ایران، به آتشبس تن داد. این جنگ که دونالد ترامپ آن را "جنگ ۱۲ روزه" نامید، اثبات کرد که پدافند موشکی رژیم در برابر حجم عظیم و دقت موشکهای ایرانی مانند "فتاح" و "خرمشهر"، که سرعتشان بیش از ۵ ماخ است، کاملاً آسیبپذیر است.
ایران با ذخایر موشکی گسترده (بزرگترین زرادخانه غربآسیا) و قابلیت اشباع دفاع دشمن، نه تنها بقای خود را تضمین کرد، بلکه ضربهای استراتژیک وارد آورد که رژیم را وادار به بازنگری عاجل کرد. این تجربه، رژیم صهیونیستی را وادار به بازنگری اساسی در استراتژی دفاعیاش کرد.
ایران با تولید انبوه موشکهای دقیق و ارزانقیمت، برتری استراتژیک خود را تثبیت کرده، در حالی که هر رهگیری صهیونیستی میلیونها دلار هزینه دارد، هر موشک ایرانی تنها چند هزار دلار آب میخورد. این عدم تعادل، رژیم را به سمت فناوریهای نوین سوق داد – به ویژه سیستمهای پدافندی لیزری که وعده "دفاع نامحدود و ارزان" میدادند.
در همین راستا، رژیم صهیونیستی پروژه "آیرون بیم" (پرتو آهنین) را به عنوان نجاتدهنده معرفی کرد. این سیستم لیزری، که توسط شرکت رافائل توسعه یافته، با استفاده از لیزر فیبری پرقدرت، قرار است موشکها، خمپارهها و پهپادهای کوتاهبرد را با هزینهای کم نابود کند.
اما رونماییهای مکرر و تأخیری از این سیستم، بیشتر شبیه به یک نمایش تبلیغاتی است تا پیشرفت واقعی. این سامانه اولین بار در سال ۲۰۱۴ در نمایش هوایی سنگاپور رونمایی شد، اما تا امروز – پاییز ۱۴۰۴ – هنوز به طور کامل عملیاتی نشده است.
در سال ۲۰۲۲، وزارت جنگ رژیم اعلام کرد که تا اوایل ۲۰۲۴ این سامانه عملیاتی میشود، اما این وعده به تعویق افتاد. سپس در مارس ۲۰۲۴، شرکت رافائل ادعا کرد که تا پایان ۲۰۲۵ این سامانه فعال خواهد شد. اخیراً در سپتامبر ۲۰۲۵، پس از آزمایشهای نهایی در جنوب فلسطین اشغالی، وزارت جنگ رژیم فاش کرد که "آیرون بیم" تا پایان سال جاری تحویل ارتش میشود و اولین استفاده جنگی از لیزرهای پرقدرت در اکتبر ۲۰۲۴ (در جنگ غزه) رخ داده – هرچند این نسخه "کاهشیافته" بود و نه سیستم کامل.
این رونماییهای متوالی، بدون تاریخ دقیق عملیاتی شدن، تردیدها را افزایش میدهد: آیا این سیستمهای پدافند لیزری واقعاً آماده است، یا فقط برای جبران ضعفهای فعلی طراحی شده؟ حتی اگر "آیرون بیم" عملیاتی شود، در نگاه رسانههای عبری زبان، سؤالهای اصلی در این زمینه باقی میماند: آیا میتواند در برابر برتری موشکی ایران دوام بیاورد؟ آیا وعدههایی که در رابطه با کارامدی این سامانه پدافندی داده شده است، همانند وعدههایی است که در رابطه با سامانههای فلاخن داوود و پیکان داده شده بود؟
متخصصان مسائل تسلیحاتی در رابطه با محدودیتها و معایب این سامانه به نکات متعددی اشاره کرده اند که از جمله آن عبارتند از:
· برای هر شلیک (به ویژه در فواصل طولانیتر) مقدار قابل توجهی توان مورد نیاز است که ظرفیت باتریهای فعلی را به شدت محدود میکند، به خصوص برای اسلحههای دستی.
· کاهش اثربخشی هنگام شلیک در شرایط جوی مهآلود، زیرا پرتو نور میتواند پراکنده و پخش شود.
· لیزرها میتوانند باعث ایجاد تجمع حرارتی شوند که نیاز به سیستم خنککننده دارد.
· پرتوهای لیزری شلیک شده میتوانند تقریباً بهطور نامحدود ادامه یابند، که خطر بیشتری برای اصابت به افرادخودی یا سازههای احتمالی در پشت هدف تمرینی ایجاد میکند. همچنین پوشش گیاهی ممکن است آتش بگیرد، ماهوارهها ممکن است نابود شوند و ...
· تسلیحات لیزری نصبشده روی کشتیها به دلیل انعکاس لیزر از سطح دریا برای ملوانان خطر ایجاد میکنند.
· فقط میتوانند در یک خط مستقیم شلیک کنند.
کارشناسان معتقدند که "آیرون بیم" مکمل "گنبد آهنین" است، نه جایگزین آن؛ و در صورت حجم گسترده حملات ایرانی، این سامانه نیز در دفع حملات ناتوان خواهد ماند. ایران نیز با ذخایر عظیم موشکی و قابلیت تولید موشکهای جدید، برتری استراتژیک خود را در آفند حفظ کرده و رژیم صهیونیستی را در تنگنا قرار داده است.
در نهایت، "آیرون بیم" نمادی از استیصال رژیم صهیونیستی است: فناوریای که با تأخیرهای پیدرپی رونمایی میشود، اما نمیتواند ضعف ساختاری پدافند موشکیاش را در برابر قدرت موشکی ایران جبران کند. تجربیات جنگهای اخیر، از وعده صادق ۱ تا جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، نشان داد که تلآویو نه تنها در دفاع، بلکه در توازن وحشت منطقهای هم عقب افتاده. آینده، با تکیه بر برتری ایران، میتواند درسهای سختتری برای اشغالگران داشته باشد.