شهیدی که آرمانش ایستادگی در برابر صهیونیسم بود

خبرگزاری مهر دوشنبه 21 مهر 1404 - 08:55
کرمانشاه - سید آرین شکری‌فرد، جوان مؤمن و انقلابی کرمانشاهی، با باور عمیق به آرمان مقاومت و دشمنی با رژیم صهیونیستی راه جهاد را برگزید و در میدان نبرد به شهادت رسید.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: شهید سید آرین شکری‌فرد، جوان ۲۱ ساله کرمانشاهی، یکی از شهدای شاخص جنگ ۱۲ روزه با رژیم صهیونیستی است که در مسیر دفاع از مظلومان و خدمت به مردم جان خود را فدا کرد. او از کودکی باهوش و زیرک شناخته می‌شد و فعالیت‌های گسترده‌ای در مسجد نورالمهدی کرمانشاه داشت.

با ورود به سپاه پاسداران، آرین دو سال آموزش تخصصی دید و پس از آن به رسته موشکی منتقل شد. حضور او در این یگان نشان از تعهد و اشتیاقش به دفاع از مظلومان و مبارزه با رژیم صهیونیستی داشت. این شهید جوان در جریان مأموریت دفاعی در منطقه جیران‌بلاغ، در روزهای جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل هدف حمله قرار گرفت و به شهادت رسید.

شهید آرین علاوه بر ویژگی‌های نظامی و جهادی، روحیه‌ای مذهبی و اخلاقی برجسته داشت. حضور فعال او در مجالس روضه امام حسین (ع)، مشارکت در فعالیت‌های بازسازی مسجد و اهتمام به فرهنگ دینی، بخشی از شخصیت و انگیزه او برای انتخاب مسیر شهادت بود.

فقدان این جوان مؤمن، خانواده و جامعه را داغدار کرده، اما همزمان او به الگویی از ایمان، شجاعت و فداکاری برای نسل جوان تبدیل شده است. مسیر او، نمونه‌ای از تعهد بی‌دریغ به ارزش‌های دینی، انقلابی و انسانی است که ادامه خواهد یافت.

پسرم عاشق خدمت و جهاد بود

پدر شهید سید آرین شکری‌فرد در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: آرین از کودکی بسیار باهوش و زیرک بود و در فعالیت‌های مسجد نورالمهدی کرمانشاه نقش فعالی داشت و جوایزی مانند تندیس حضرت علی‌اکبر را در دوره جوانی کسب کرده بود.

وی با اشاره به علاقه‌مندی فرزندش به خدمت در سپاه گفت: وقتی آرین تصمیم گرفت به سپاه بپیوندد، من چند بار او را ترغیب کردم در کار و کسب مشغول شود، اما او اصرار داشت وارد سپاه شود و هدفش را دفاع از مردم فلسطین و لبنان و مبارزه با رژیم صهیونیستی اعلام می‌کرد.

پدر شهید افزود: آرین به من می‌گفت من فقط به خاطر این وارد سپاه شدم که با اسرائیل بجنگم؛ این برای من فرصتی بود.

شهیدی که آرمانش ایستادگی در برابر صهیونیسم بود

پدر شهید درباره مسیر آموزشی و خدمت فرزندش بیان کرد: آرین دو سال در تهران آموزش دید و سپس با تلاش توانست به رسته موشکی منتقل شود. او می‌گفت از اینکه در این یگان خدمت کند خرسند است و علاقه‌مند به نقش‌آفرینی در دفاع از مظلومان بود.

وی در تشریح جزئیات روز وقوع حادثه گفت: در همان ساعت‌ها به آرین اطلاع داده شد که باید برای مأموریت حاضر شود؛ او با دو تن از همکارانش در منطقه جیران‌بلاغ در مسیر مأموریت هدف قرار گرفتند و در این حادثه به شهادت رسید.

پدر شهید با بیان تأثر خود افزود: پیکر شهید در اثر اصابت هدف موشکی به‌شکل شدید متلاشی شده بود.

پدر شهید با اشاره به روحیه دینی و عشق فرزندش به اهل بیت ادامه داد: آرین شب‌ها در مجالس روضه امام حسین (ع) شرکت و در فعالیت‌های بازسازی مسجد حضور فعال داشت؛ او همواره نسبت به عزاداری و تبلیغ فرهنگ دینی اهتمام داشت. همین باورها و انگیزه‌ها بود که او را در انتخاب مسیرش راسخ ساخت.

وی همچنین گفت که آرین پیش از اعزام بارها به خانواده گفته بود شهادت را در زندگی‌اش دیده و آماده آن است؛ پدر با وجود غم فقدان افزود: از رسیدن پسرش به آرزویی که برایش می‌خواست دل‌خوش و سربلند است و خانواده‌اش به او افتخار می‌کنند.

پدر شهید در پایان تأکید کرد: راه آرین ادامه دارد و خانواده آماده‌اند این مسیر را دنبال کنند. او الگویی از ایمان، شجاعت و فداکاری برای همه جوانان و مردم است.

پسرم از کودکی با معرفت بود و به آرزویش، شهادت، رسید

مادر شهید سید آرین شکری‌فرد در گفتگو با خبرنگار مهر از فرزند شهیدش چنین یاد کرد: آرین از بچگی بسیار با معرفت، مؤدب و با محبت بود. از همان یک‌سالگی پدرش را خوب می‌شناخت و همیشه همراه او بود. پدرش هیچ جا بدون آرین نمی‌رفت و واقعاً رفیق و همدم هم بودند.

وی با بغض ادامه داد: چون من دختری ندارم، آرین کمک‌حالم بود، کارهای خانه را انجام می‌داد، مؤدب و خوش‌اخلاق بود. وقتی در خانه نبود، جایش خیلی خالی می‌شد. وقتی می‌آمد، تا نیمه‌شب با خنده و شادی فضای خانه را پر می‌کرد.

مادر شهید با اشاره به ازدواج فرزندش گفت: آقا سید فقط سه روز عقد کرده بود که جنگ شروع شد. در آن روزها دائم در رفت‌وآمد بود و سعی می‌کرد به ما دلداری بدهد و می‌گفت نگران نباشید، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. اما از یک هفته قبل از شهادتش حال و هوایش عوض شده بود، نور خاصی در چهره‌اش دیده می‌شد. همه فامیل می‌گفتند چقدر چهره‌اش نورانی شده است.

شهیدی که آرمانش ایستادگی در برابر صهیونیسم بود

وی افزود: گاهی که تنها بود با من صحبت می‌کرد و از دلتنگی‌اش برای رفقای شهیدش می‌گفت. می‌گفت چرا من مانده‌ام و آن‌ها رفته‌اند. شب قبل از شهادتش در نماز خیلی گریه می‌کرد. وقتی علت را پرسیدم گفت دلتنگ رفیق‌های شهیدش است و فکر می‌کند گناهکار است که هنوز مانده. چند بار گفته بود که من شهادت را دیده‌ام.

مادر شهید ادامه داد: شب قبل از رفتن، قرار بود با خانواده پدر همسرش مهمانی برویم. خودش گفت شما بروید، من ساعت هفت برمی‌گردم. خداحافظی کرد و گفت مادر، هر چه قسمت باشد همان می‌شود. نمی‌دانستم آن خداحافظی آخرین دیدار ماست.

وی با اشک گفت: بعد از رفتنش، هنوز هر روز برایش پیام می‌فرستم، هنوز شماره‌اش را نگه داشته‌ام. ظهرها که می‌شود ناخودآگاه منتظر زنگش هستم تا بپرسد مادر، غذا چی درست کردی؟ چیزی نمی‌خوای بخرم؟ دلم برای صدایش تنگ شده، ولی وقتی دلتنگ می‌شوم، به صبر حضرت زینب (س) پناه می‌برم و می‌گویم پسرم به آرزویش رسید، همان‌جایی رفت که همیشه آرزویش را داشت.

مادر شهید در پایان گفت: آرین خودش دانست که باید کجا برود. راهش روشن بود و با عشق رفت. داغ دوری‌اش سخت است، اما افتخار می‌کنم که چنین پسری داشتم که جانش را برای دفاع از حق و مظلومان فدا کرد.

شوخ‌طبعی و ایمان برادرم هنوز در یاد همه ما زنده است

برادر بزرگ‌تر شهید سید آرین شکری‌فرد در گفتگو با خبرنگار مهر با یادآوری خصوصیات اخلاقی برادرش گفت: یکی از بارزترین ویژگی‌های آرین، شوخ‌طبعی و روحیه شادش بود. هر جا می‌رفت بساط خنده و شادی را فراهم می‌کرد. بعد از شهادتش وقتی با دوستانش بر سر مزارش می‌رفتیم، به جای گریه، از خاطراتش می‌گفتیم و می‌خندیدیم، چون او همیشه لبخند به لب داشت و حال خوشی به همه می‌داد.

وی افزود: آرین در فعالیت‌های جهادی، مسجد و هیئت بسیار پرکار بود. حتی در زمان مأموریت، اگر کاری عقب می‌افتاد تماس می‌گرفت و پیگیر انجامش می‌شد. در کار، جدی و مسئولیت‌پذیر بود و در خانه، نمونه احترام به پدر و مادر و بزرگ‌ترها. حرمت‌داری برایش اصل بود و همیشه ادب را رعایت می‌کرد.

شهیدی که آرمانش ایستادگی در برابر صهیونیسم بود

برادر شهید با اشاره به رابطه نزدیکشان گفت: در تمام زندگی‌مان حتی یک دلخوری جدی با هم نداشتیم. هر جا خاطراتمان را مرور می‌کنم، فقط خنده و مهربانی می‌بینم. شاید اگر بین‌مان ناراحتی‌ای بود، فراقش برایم ساده‌تر می‌شد، اما ما همیشه با هم خوش بودیم.

وی ادامه داد: ما سپاه را هیچ‌وقت به عنوان شغل انتخاب نکردیم. پدرمان از نظر مالی ما را تأمین کرده بود. آرین برای دنیا نرفت، برای عقیده رفت. ما این مسیر را مسیر امام حسین (ع) می‌دانیم و اعتقاد داریم پایان این راه یا رسیدن به امام حسین است یا دیدار امام زمان (عج).

وی با بغضی پنهان از آخرین گفت‌وگویشان گفت: چند وقت قبل از شهادتش گفت خواب مردنم را دیده‌ام. گفت جلوی چشمانم سفید شد و صدای سوتی در گوشم پیچید و فهمیدم شهید شدم. آن موقع خندیدم، اما حالا می‌دانم آن خواب، واقعیت شد.

وی در پایان گفت: همیشه بهش می‌گویم تو در همه‌چیز حرمت بزرگ‌تر را نگه داشتی، جز در شهادت که از من جلو زدی. لیاقتش را داشت و حالا در جاییست که همه آرزویش را داریم. امیدوارم روزی خدا شهادت را نصیب ما هم کند تا دوباره کنارش باشیم.

همیشه با شوخی حال خانواده را خوب می‌کرد

برادر کوچک شهید سید آرین شکری‌فرد در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: آرین همیشه اهل شوخی و خنده بود و هر بار که کسی از فامیل یا رفیق ناراحت می‌شد، سریع نزد او می‌رفت و با حرف‌ها و شوخی‌هایش دل‌ها را شاد می‌کرد.

وی افزود: او با من هم همیشه خوش‌رفتاری می‌کرد؛ هر وقت ناراحت بودم می‌آمد و آنقدر با من شوخی می‌کرد تا بخندم. واقعاً حضورش برای همه آرام‌بخش و سازنده بود.

برادر شهید با اشاره به دلسوزی‌های آرین برای پدر و مادر گفت: در روزهای اول که پدر و مادرم خیلی نگران و ناراحت بودند، حتی به خوابم آمد و از من خواست به آن‌ها بگویم کمتر ناراحت باشند. همیشه نگران خانواده بود و می‌گفت نگذارید دل پدر و مادر غمگین باشد.

وی ادامه داد: آرین در درس و ورزش هم پشتیبانم بود؛ موقع امتحانات کمکم می‌کرد و وقتی باشگاه می‌رفتم، همراهیم می‌کرد. رفتنش مرا تنها گذاشت و خیلی دلتنگش هستم.

برادر کوچک شهید در پایان با صدایی آمیخته به اندوه گفت: رفتی و تنه‌ام گذاشتی؛ خیلی دلتنگتم. فقط یک‌بار بیا خوابم.

دوازده روز بعد از عقد، همسرم به آرزویش رسید

همسر شهید سید آرین شکری‌فرد در گفتگو با خبرنگار مهر با بغض و دلتنگی از روزهای کوتاه زندگی مشترکشان گفت: ما از کودکی با هم بزرگ شدیم، پسرعمه و دختردایی بودیم. شب تولدم، که مصادف با اولین روز ماه رمضان بود، آرین به خواستگاریم آمد. بیست‌ویک ساله بودم و روز عید فطر، یازدهم فروردین، نامزد کردیم. بعد از دوران نامزدی، نوزدهم خرداد عقد کردیم و فقط دوازده روز از عقدمان گذشته بود که آرین به شهادت رسید.

شهیدی که آرمانش ایستادگی در برابر صهیونیسم بود

وی افزود: او مدام در مأموریت بود و کمتر در خانه می‌ماند. روزی که به شهادت رسید، روز پاگشایمان بود و قرار بود شب به خانه برگردد. ظهر از خانه رفت مأموریت و غروب همان روز خبر شهادتش را آوردند. باورش برای هیچ‌کدام از ما آسان نبود.

وی در ادامه با یادآوری آخرین دیدارشان گفت: یک روز قبل از شهادتش به خانه آمد و خیلی با هم صحبت کردیم. از آینده گفت، از سفر کربلا که قرار بود اولین سفر مشترکمان باشد. همان شب از همه حلالیت گرفت و گفت: جنگ است دیگر، هر اتفاقی ممکن است بیفتد.

همسر شهید با صدایی آرام و اندوهگین ادامه داد: خیلی دلم برایش تنگ شده، کاش این‌قدر زود نمی‌رفت و می‌توانستیم به آرزوهایمان برسیم. اما خوشحالم که به آرزویش رسید. همیشه می‌گفت هدفش شهادت در راه خداست. امیدوارم بتوانم راهش را ادامه دهم.

سید آرین شکری‌فرد جوانی مؤمن، باادب و سرشار از عشق به اهل‌بیت (ع) بود که مسیر زندگی‌اش را با ایمان و غیرت انتخاب کرد و سرانجام در راه آرمان و اعتقادی که به آن باور داشت، به فیض شهادت رسید. او برای نسل جوان، نمونه‌ای از ایستادگی، باور قلبی و پایبندی به ارزش‌هاست و نامش در ذهن مردم دیارش به عنوان جوانی مؤمن و شجاع ماندگار خواهد ماند.

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.