خاطرهای که عباس جمشیدیفر ، بازیگر طنز سینما و تلویزیون، از شب عروسیاش تعریف کرده، یکی از جنجالیترین و خندهدارترین ماجراهایی است که به دلیل موقعیت ناخواسته و واکنشهای احساسی همسرش، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. خاطره عروسی عباس جمشیدی فر را در نیک صالحی ببینید.
این ماجرا مربوط به شب عروسی اوست که به دلیل گریمی خاص برای یک پروژه کاری، مجبور شد با ظاهری غیرمنتظره و با کمک کلاهگیس به مراسم دامادی برود.
جزئیات این اتفاق خندهدار و در عین حال پرتنش به شرح زیر است:
۱. تداخل اجباری گریم و عروسی
عباس جمشیدیفر در روزهای نزدیک به مراسم ازدواجش مشغول بازی در یک پروژه نمایشی یا سریال به نام «اجل معلق» (یا عنوانی مشابه) بوده است.
یکی از الزامات گریم برای نقش او در این پروژه، تراشیدن کامل موهای سرش (کچل شدن) بوده است. او که به کارش متعهد بوده، مجبور به پذیرش این گریم سنگین و تغییر ظاهری شده است.
این کچل کردن، دقیقاً در فاصله زمانی بسیار نزدیک به مراسم عروسی او رخ داده است (برخی منابع اشاره به حدود یک ماه مانده به عروسی کردهاند).
۲. واکنش باورنکردنی همسر و اشکهای او
عباس جمشیدیفر پس از اجرای گریم و کچل کردن، برای اولین بار با آن ظاهر جدید به خانه میرود.
به گفته جمشیدیفر، همسرش که انتظار چنین تغییری را نداشته و رؤیای شب دامادی را در سر داشته، با دیدن چهره کچل او، به شدت ناراحت شده و «زد زیر گریه». این واکنش نشان از شوک و ناراحتی او از از دست رفتن چهره ایدهآل داماد در شب عروسی داشت.
۳. راهحل کمدی: کلاهگیس دامادی
عباس جمشیدیفر که متوجه دلخوری همسرش شده بود، به او قول میدهد که این مشکل را حل خواهد کرد.
برای شب عروسی، او چارهای جز استفاده از یک راهحل موقت پیدا نمیکند. در نتیجه، مجبور میشود تا کلاهگیس تهیه کند و آن را برای شب دامادی روی سرش بگذارد تا ظاهر موهای از دست رفتهاش را بازسازی کند.
این موقعیت، یعنی دامادی که با کت و شلوار مجلسی و گریم کلاهگیس به استقبال عروس و مهمانان میرود، یک لحظه طنزآمیز و در عین حال منحصر به فرد در شب عروسی او ایجاد کرده است.
این خاطره یکی از مثالهای بارز تداخل بین شغل یک بازیگر (به ویژه در ژانر کمدی که درگیر گریمهای خاص است) و زندگی شخصی اوست که برای جمشیدیفر یک تجربه پردردسر اما در نهایت، یک داستان خندهدار برای روایت شده است.
عباس جمشیدیفر در سریال پرمخاطب «زخم کاری» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، یک نقش جدی و متفاوت را ایفا کرد که با کارنامه قبلی او که بیشتر بر کمدی و طنز متمرکز بود، تفاوت چشمگیری داشت.
در زیر، جزئیات نقش او در این سریال نمایش خانگی توضیح داده شده است:
شخصیت: اخوان
سمت: وکیل شرکت هلدینگ ریزآبادی
ژانر نقش: جدی، مرموز، و وابسته به قدرت
ویژگیهای نقش اخوان:
کاراکتر کلیدی: اخوان، وکیل حقوقی و معتمد خانواده قدرتمند ریزآبادی، به ویژه حاج عمو، بود. او در واقع یکی از مهرههای اصلی در ساختار قدرت و فساد در هلدینگ به شمار میرفت.
پیوند با داستان اصلی: او کسی بود که از بسیاری از اسرار و معاملات پشت پرده خانواده ریزآبادی و مالک مالکی (جواد عزتی) باخبر بود و در پیشبرد بسیاری از اتفاقات سریال نقش داشت.
تغییر مسیر بازیگری: این نقش یکی از فرصتهای مهم برای جمشیدیفر بود تا تواناییهای خود را در ایفای نقشهای جدی نیز به نمایش بگذارد، به خصوص پس از شهرت در سریالهای طنز و رئالیتیشوهایی مانند «جوکر».
سرنوشت اخوان در سریال:
فصل اول: نقش اخوان تا انتهای فصل اول «زخم کاری» حضور داشت و در روند درام بسیار تأثیرگذار بود.
سرنوشت و مرگ (در ابتدا): طبق آنچه در پایان فصل اول نمایش داده شد و در مصاحبههای اولیه اعلام شد، شخصیت اخوان به قتل میرسد و به نوعی از داستان حذف میشود. در واقع او یکی از قربانیان درگیریهای قدرت و ثروت میان کاراکترهای اصلی بود.
بازگشت غیرمنتظره (در فصول بعدی): با این حال، در کمال تعجب بینندگان و برای پیشبرد داستان در فصول بعدی (به ویژه در فصلهای ۳ و ۴ با عنوان «مجازات»)، اخوان به صورت غیرمنتظرهای دوباره به داستان بازگشت و مشخص شد که زنده مانده و تحت حمایت یکی از شخصیتها پنهان شده است. این بازگشت یکی از شوکهای دراماتیک سریال برای مخاطبان بود.