این هنرمند در گفتوگو با ایسنا در وصف خواستهها و آرزوهایی که تاکنون نتوانسته به آنها دست پیدا کند، توضیح داد: «از کودکی تا امروز که ۸۸ساله میشوم، به آرزوهایی که از کودکی داشتهام، هنوز نرسیدهام ولی صحبت کردن درباره آنها بسیار سخت است.
بخشی از این آرزوها مربوط به موسیقی است که برای من از سالهای جوانی شروع شد، روزهایی که دوران سختی بود. اما امروز فقط آرزو دارم که بیمار نشوم، به بیمارستان نروم، بتوانم زندگی کنم.» چکناواریان گفت که در این زمان از زندگیاش، حتی آهنگسازی هم برای او سخت شده است اما با این حال دو ماه پیش اثری درباره تراژدی جنگ ۱۲روزه ایران خلق کرده است. او تاکید کرد: «من از وضعیت امروز ناراحتم. آن تراژدی جنگ را نوشتم نه فقط بهخاطر خود جنگ، بلکه بهخاطر تمام آنچه بر انسان میگذرد.
امیدوارم این آخرین اثرم نباشد و هنوز بتوانم بنویسم.» این رهبر ارکستر توضیح میدهد که آثار آهنگسازان باید در زمانهای مختلف اجرا شوند، اما چون ارکستر خوب نداریم و شرایطش موجود نیست، خبری هم از اجرای این آثار نیست. او ادامه داد: «شغل ما خلق کردن است، ولی متاسفانه بعضی از آثاری که قبل از انقلاب نوشته بودم، تنها همان زمان اجرا شدند. امیدوارم روزی اپراهای دیگرم مانند مولانا هم اجرا شوند.»
چکناواریان که به گفته خودش دیگر توانایی سابق برای رهبری را همانند ایام جوانیاش ندارد، خطاب به جوانهایی که میخواهند وارد این عرصه از موسیقی شوند توصیه کرد: «عاشقش باشید. اگر فکر کنید این کار برای شما سود مالی خواهد داشت، ادامه دادنش فایده ندارد. من همه این کارها را فقط از روی عشق انجام دادم. بعضی آثارم ۴۰ سال طول کشید تا کامل شود؛ مثلا وقتی کوروش کبیر را نوشتم، از دوران جوانی شروع کردم و ۴۰ سال طول کشید تا تمامش کنم. امروزه دنیا خیلی ماتریالیستی شده است.
دیگر هیچ آهنگسازی نمیتواند سالها بنشیند و روی یک اثر بزرگ کار کند؛ چون حمایتی وجود ندارد. جوانها امروز زندگی سختی دارند، باید پول دربیاورند. آنها نمیتوانند همانند ما سالها پای خلق یک اثر بنشینند. الان دوره موسیقی پاپ است و هنر واقعی، مخاطب ندارد، حمایت هم نمیشود. هنر واقعی زمان میخواهد و سالها زمان نیاز دارد تا شکل بگیرد.» او تاکید کرد: «اگر جوانها بتوانند اسپانسر پیدا کنند و دنبال کارهای جدی بروند، برای مملکت ثروت بزرگی میسازند؛ چون هنر، ثروت واقعی یک ملت است.»