در بخش استانداردهای بینالمللی رئیس دولت باید که از جهان و مناسباتش شناخت کافی داشته باشد و بتواند بر اساس مذاکره و تعامل سازنده با دیگر کشورها چرخ مملکت را بچرخاند. معیارهای عملکردی رئیسجمهور استاندارد با نتیجه گرفتن ملموس و قابل سنجش در دوران مسئولیت قابل پیگیری است.
شاید با دیدن این عکس اولین سوالی که به ذهنتان رسیده این باشد که آیا رئیسجمهور کشورمان استاندارد است؟ یک لحظه صبر کنید منظور، آن استاندارد مربوط به لوازم خانه و ابزارآلات و عوامل فنی و مهندسی نیست.
سوال این است که آیا مسعود پزشکیان بر اساس شاخصها و معیارهای استاندارد یک رئیسجمهور موفق به دریافت چنین گواهینامهای میشود یا نه؟ حواسم هست که ممکن است مطرح کردن این سوال کمی کودکانه به نظر برسد. چراکه وقتی درباره چنین سطحی از مقام سیاسی صحبت به میان میآید توقع این است که فرد مورد نظر حتما و حکما در آسمان بالاتری از این اتفاقات پیش پا افتاده سیر کند.
ضمن اینکه در ساختار سیاسی ایران قبل از آنکه کسی بتواند در مقام انتخاب قرار بگیرد باید که از هفتخان رستم بگذرد. حالا تصور کنید ملت همیشه در صحنه قرار باشد بر اساس شاخصهای استاندارد پای صندوق بروند. ویژگی یک رئیسجمهور استاندارد اول از همه توان تصمیمگیری و تصمیمسازی است. دوم اینکه رئیسجمهور استاندارد باید که برنامه داشته باشد، برنامهای اجرایی مشخص، قابل اندازهگیری و زمانبندیشده. در مرحله بعد رئیسجمهور باید با ساختار حکمرانی و قانون اساسی آشنایی داشته باشد و اگر قرار است گرهای از کار فروبسته ملت بگشاید با شناخت از همین ساختار بگشاید.
چهارم اینکه رئیسجمهور باید توان هماهنگی بین نهادهای مختلف را داشته باشد و بتواند با وفاق قضایا را حل و فصل کند. ذکر این نکته ضروری است که وفاق یک عمل بدهبستانی است، یعنی اصولاً نمیشود که وفاق تنها از یک زاویه اتفاق بیفتد. اصلاً فارغ از بحث استاندارد کاسه آن جایی رود که باز آید قدح. در مرحله بعدی از استانداردهای یک رئیسجمهور به شاخصهای شخصیتی میرسیم.
بر اساس این شاخصها رئیسجمهور اولاً باید در گفتار و عمل صادق باشد و شفاف عمل کند. ثانیاً در برابر خواستههای مردم پاسخگو و مسئولیتپذیر باشد. ثالثاً اینکه در ارتباط انسانی با مردم و منتقدانش متواضع باشد و به قانون احترام بگذارد. در بخش دیگری از استانداردهای یک رئیسجمهور به دانش و بینش تحلیلی و قدرت پیشبینی روندها میرسیم؛ معیاری که ممکن است با کمک گرفتن از نخبگان و دانشگاهیان قابل تحقق باشد.
مهمتر از آن اینکه این استفاده تنها در مقام حرف نماند و به مرحله تحقق برسد. معیار دیگری که از الزامات یک رئیسجمهور استاندارد است توان ارتباط موثر با رسانهها و مردم است و رئیسجمهور باید با زبان روشن و بدون لکنت و ابهام و صادقانه گفتوگو کند و ظرفیت پذیرش انتقادها را داشته باشد. او با این کار میتواند برای ملتی الهامبخش باشد و بین مردم و نهادهای حکومتی اعتمادسازی کند.
در بخش استانداردهای بینالمللی رئیس دولت باید که از جهان و مناسباتش شناخت کافی داشته باشد و بتواند بر اساس مذاکره و تعامل سازنده با دیگر کشورها چرخ مملکت را بچرخاند. معیارهای عملکردی رئیسجمهور استاندارد با نتیجه گرفتن ملموس و قابل سنجش در دوران مسئولیت قابل پیگیری است. این به این معنی است که شاخص مورد نظر بعد از دوره مسئولیت امکان سنجش دارد. چراکه در مقام حرف همه مردم میتوانند شاخصهای کلان اقتصاد، عدالت اجتماعی، آموزش، آزادی، بهداشت، محیط زیست و... را رشد دهند و... حال شما بگویید آیا مسعود پزشکیان میتواند رئیسجمهور استانداردی باشد؟