اکثر کارشناسان و مورخان حوزهٔ خودرو، شروع عصر خودروهای عضلانی را با پونتیاک GTO سال ۱۹۶۴ میدانند هرچند که پیشازاین هم خودروهای پرفورمنس بالایی با موتور V8 ساخته شده بودند. تا سال ۱۹۷۰، ماسل کارها به اوج رسیدند و عضلانیهای زیادی با ۴۰۰ اسب بخار قدرت در نمایندگیهای سراسر آمریکا قابل خریداری بود.
بااینحال، تنها سه سال بعد، این خودروهای افسانهای به دلیل مقررات سختگیرانهتر آلایندگی، افزایش نرخ بیمه و بحران نفتی، منقرض شدند. بدین ترتیب، عصر طلایی عضلانیها به ناگهان پایان یافت و جای خود را به خودروهای اقتصادی ضعیف داد.
به گزارش پدال، نزدیک به یک دهه علاقهمندان به پرفورمنس هیچچیز هیجانانگیزی در نمایندگیهای خودروسازان آمریکایی نمیدیدند اما در طول دههٔ ۸۰، نشانههایی از احیای خودروهای عضلانی دیده شد. هرچند از لحاظ قدرت این خودروها هیچگاه به سطح دوران طلایی نرسیدند اما برخی ماسل کارهای دههٔ ۸۰ اعداد قابلتوجهی را در شتاب و ۴۰۰ متر از خود بهجای گذاشتند.
چارجر پس از چهار سال غیبت در سال ۱۹۸۲ دوباره بازگشت اما شکوه گذشتگان خود را کاملاً از دست داده و به یک کوپهٔ کوچک دیفرانسیل جلو با پیشرانهٔ چهار سیلندر تبدیل شده بود. این حتی یک خودروی مستقل هم نبود و فقط پکیج پرفورمنسی بود که برای دوج اومنی ارائه میشد و پیشرانهٔ ۲.۲ لیتری با ۸۴ اسب بخار قدرت را به همراه داشت.
بااینحال، در سال ۱۹۸۳ شرایط کمی بهتر شد زیرا چارجر حالا بهعنوان مدلی مستقل در نظر گرفته و نسخهٔ شلبی هم ارائه شد یعنی نامی که دههٔ ۶۰ روی جذابترین موستانگها دیده میشد.
نمونههای اولیهٔ چارجر شلبی از نسخهٔ تقویتشدهٔ همان موتور ۲.۲ لیتری استفاده میکردند که حداکثر ۱۱۰ اسب بخار قدرت داشت اما در سال ۱۹۸۵ نسخهٔ شلبی توربو ارائه شد که با ۱۴۶ اسب بخار قدرت، پرفورمنس بهتری ارائه میکرد. چارجر شلبی توربو ظرف ۷.۶ ثانیه از صفر به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت میرسید و ۴۰۰ متر را در ۱۵.۷ ثانیه طی میکرد.
چشمگیرترین نسخهٔ پرفورمنس نسل سوم موستانگ یا فاکس بادی در سال ۱۹۸۴ توسط بخش خودروهای ویژهٔ فورد یا SVO ساخته شد. موستانگ SVO بهجز بهرهمندی از سپرهای متفاوت، دریچهٔ روی کاپوت و رینگهای جدید، شبیه یک فاکس بادی معمولی به نظر میرسید اما زیر این پوسته خودروی کاملاً متفاوتی پنهان شده بود.
این ماشین به تعلیق اصلاحشده با کمکفنرهای قابل تنظیم Koni، ترمزهای دیسکی بزرگتر در هر چهارچرخ، دیفرانسیل لغزش محدود و مهمتر از همه، موتور ۲.۳ لیتری چهار سیلندر توربو با قدرتی بین ۱۷۵ تا ۲۰۰ اسب بخار بسته به سال تولید مجهز بود.
هرچند خیلیها موستانگ SVO را به خاطر استفاده از پیشرانهٔ چهار سیلندر، توهینآمیز میدانند اما این خودرو میتوانست ظرف ۷.۵ ثانیه از صفر به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت برسد و ۴۰۰ متر را در حدود ۱۵.۵ ثانیه طی کند. این اعداد با چیزی که ماسل کارهای دههٔ ۶۰ با موتورهای بسیار قویتر ارائه میکردند فاصلهٔ چندانی نداشت.
کامارو برخلاف موستانگ در دههٔ ۸۰ به یک خودروی اقتصادی تبدیل نشد و شورلت تلاش کرد با توجه به شرایط آن سالها، سطح پرفورمنس مناسبی را ارائه کند. در سال ۱۹۸۲ سرانجام نسل سوم کامارو بر اساس پلتفرم F-Body معرفی شد.
این خودرو ظاهر مدرنتری داشت و با وجود قدرت پایین، عملکرد نسبتاً قابلقبولی را ارائه میکرد. نسخهٔ پرفورمنس کامارو یعنی Z28 در سال ۱۹۸۵ با ارائهٔ پکیج جدیدی بنام IROC-Z تقویت شد. این نسخه بهطور مداوم بهبود پیدا میکرد تا اینکه در سال ۱۹۸۹ به سطح پرفورمنس قابلتوجهی رسید.
IROC-Z مدل ۱۹۸۹ به یک پیشرانهٔ ۵.۷ لیتری V8 مجهز بود که با سیستم انژکتور TPI، تا ۲۳۰ اسب بخار قدرت تولید میکرد. علاوه بر این، پکیج ۱LE هم برای IROC-Z ارائه شد که اکسل عقب پرفورمنس را ارائه و سیستم تهویه را حذف میکرد. در این نسخه، کامارو میتوانست ظرف ۶.۵ ثانیه از صفر به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت برسد و ۴۰۰ متر را در ۱۴ ثانیه طی کند.
بیوک در سال ۱۹۷۸ نسل دوم رگال را معرفی کرد و برای چند سال هیچچیز قابلتوجهی در این خودرو دیده نمیشد تا اینکه در سال ۱۹۸۲، بیوک برای تقویت تصویر پرفورمنس خود و گرامیداشت موفقیت در نسکار، مدل گرند نشنال را بر اساس رگال معرفی کرد.
این نسخه که با استقبال چشمگیری مواجه شد، بهطور مداوم بهبود پیدا کرد و در سال ۱۹۸۷ به اوج پرفورمنس رسید اما این پایان ماجرا نبود و در همان سال نسخهٔ افسانهای GNX معرفی شد.
این نسخه ارتقاءهای زیادی را تجربه کرده بود که مهمترین آنها تجهیز موتور ۳.۸ لیتری V6 به توربوشارژر سفارشی گرت و اینترکولر بهتر بود. به لطف این تغییرات، قدرت GNX به گفتهٔ بیوک به ۲۷۶ اسب بخار رسید درحالیکه قدرت واقعی حدود ۳۰۰ اسب بخار بود. این شوالیهٔ سیاه در آزمایشهای واقعی توانست ظرف ۴.۹ ثانیه از صفر به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت برسد و ۴۰۰ متر را در ۱۳.۹ ثانیه طی کند.
هرچند بیوک GNX پرفورمنس فوقالعادهای داشت اما سریعترین خودروی عضلانی دههٔ ۸۰ محسوب نمیشد زیرا این عنوان به نسخهٔ تولید محدودی از پونتیاک ترنس ام اختصاص داشت که به مناسبت بیستسالگی این مدل ساخته شد. پس از کنار رفتن نسل دوم بسیار موفق فایربرد در سال ۱۹۸۱، نسل سوم از راه رسید و نسخهٔ ترنس ام همچنان مشعل پرفورمنس را در دههٔ جدید روشن نگه داشت.
پونتیاک اما برای ترنس ام نسخهٔ بیستسالگی که بهعنوان خودروی ایمنی مسابقات ایندی ۵۰۰ در سال ۱۹۸۹ معرفی شد، پیشرانهٔ ۳.۸ لیتری V6 توربوی گرند نشنال را از بیوک قرض گرفت و با طراحی مجدد سرسیلندرها، افزایش نسبت تراکم و ارتقاء سیستم توربو، آن را قویتر کرد.
هرچند قدرت این موتور بهطور محافظهکارانهای ۲۵۰ اسب بخار اعلام شده بود اما روی داینو بهراحتی بیش از ۳۱۰ اسب بخار تولید میکرد. به همین دلیل بود که ترنس ام نسخهٔ بیستسالگی میتوانست ظرف ۴.۶ ثانیه از صفر به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت برسد و ۴۰۰ متر را در ۱۳.۴ ثانیه طی کند.