به گزارش تسنیم، تحولات جاری در غزه و حمله به رفح برای اردن بیشتر از بقیه بازیگران جهان عرب نگران کننده بوده است؛ چراکه این کشور از ناتوانی آمریکا در مهار رژیم صهیونیستی در ورود به رفح و همچنین سکوت مصر و عربستان که بر روی کاغذ قدرت های مهم عربی محسوب می شوند، شوکه شده است. اردن این تحولات را مقدمه سناریوی بزرگتر می پندارد که خطری مستقیم برای امنیت ملی اش محسوب می شود.
اردن به دلیل همجواری جغرافیایی، همواره یکی از بازیگران مهم در منازعه فلسطین بوده؛ اما در سال های اخیر تلاش کرده در این پرونده در چهارچوب همکاری های بیناعربی گام بردارد. این الگوی رفتاری در دوره ترامپ که تلاش داشت معامله قرن را به نتیجه برساند بیشتر نمایان بود و اردنی ها با وجود تهدیدات وجودی این طرح، تلاش داشتند تا در تقابل با واشنگتن قرار نگیرند و از مسیر همپیمانی با مصری ها به دنبال عدم تحقق و اجرایی شدن این پروژه بودند.
اما این بار حتی قاهره نیز بدون توجه به نقض توافق کمپ دیوید نظاره گر حمله رژیم صهیونیستی به رفح و کنترل بر گذرگاه مرزی فلسطین است. از همین رو می توان اظهارات تند اخیر «ایمن الصفدی»، وزیر خارجه اردن که نخست وزیر رژیم صهیونیستی را با ادبیاتی خارج از عرف دیپلماتیک خطاب کرد، نشانه ای دال بر نگرانی فزاینده امان از مسیر کنونی تحولات پرونده بحران غزه قلمداد کرد.
نگرانی اردن بر این فرضیه استوار است که حمله اسرائیل به رفح، صرفا تلاشی برای کنترل رژیم صهیونیستی بر گذرگاه مرزی فلسطین با مصر و تسریع در ساخت بندر در غرب غزه و یا ادعای دولت نتانیاهو برای آزادی گروگان های صهیونیستی دربند مقاومت فلسطین نیست، بلکه نتانیاهو قصد دارد طرحی بزرگتر را به مرحله اجرا درآورد.
براساس این طرح جنگ تا بازگشت مثلث دونالد ترامپ، مایک پمپئو و جارد کوشنر، به ترتیب رئیس جمهور، وزیرخارجه سابق و داماد ترامپ ادامه می یابد و سپس در قالب معامله قرن کنترل بر غزه تثبیت می شود و حتی از طریق بندر ساخته شده آمریکایی ها در غرب غزه که به بهانه ارسال کمک های غذایی است، فلسطینی ها به سوی مقاصد مهاجرتی کوچ داده می شوند.
مسئله نگران کننده برای اردن این است که این طرح به معنی فیصله یافتن پرونده فلسطینی های مقیم در اردن هم خواهد بود و دولت امان می بایست فلسطینی ها را به عنوان شهروند اردنی به رسمیت بشناسد. در این سناریو اردن در سایه کنترل نتانیاهو بر غزه و قدرت یابی مجدد ترامپ، پمپئو و کوشنر در کاخ سفید به «وطن بدیل» فلسطینی تبدیل می شود.
خطرات این سناریو برای پادشاهی ملک عبدالله دوم، پادشاه این کشور آن است که اردنی های اصیل نسبت به شهروند شدن فلسطینی ها در کشورشان دیدگاهی منفی دارند، چراکه در صورت تحقق این طرح، دموگرافی داخلی اردن به وضوح دچار تغییرات جمعیتی به سود فلسطینیان خواهد شد. این امر پیش از این نیز در سال 1970 منجر به جنگ داخلی در اردن شد که در تاریخ خاورمیانه از آن با عنوان «سپتامبر سیاه» یاد می شود، که طی آن هزاران اردنی و فلسطینی در جریان این جنگ، کشته شدند.
ساکنان کرانه خاوری رود اردن که خود را اردنی اصیل می دانند، تاکید دارند که با اعطای شهروندی به فلسطینی هایی که از کرانه باختری رود اردن آمده اند، قدرت از دست آنها خارج خواهد شد و کشور اردن در آینده تبدیل به فلسطین خواهد شد.
این همان بحثی است که صهیونیست ها تندرو دائما تکرار می نماید که «اردن همان فلسطین» است. این گزاره بدین معناست که باید فلسطینی ها از سرزمین تاریخی شان خارج شده،به شرق رود اردن بروند و در آنجا کشورشان را تشکیل بدهند و در نتیجه غرب رود سرزمین یهودیان و اسرائیل خواهد بود.
در این میان عنصر نجات بخش برای عدم وقوع نقشه های صهیونیست ها، مقاومت فلسطین در کرانه باختری و غزه است تا مانع از تثبیت نظامی صهیونیست ها شوند. البته در صورتی که صهیونیست ها موفق به تثبیت در غزه نشوند و جنگ به ضرر رژیم به اتمام برسد آنگاه این روند مسیری برعکس را طی خواهد کرد و بحران های پی در پی رژیم صهیونیستی در انتظار صهیونیست ها خواهد بود.