سالهاست که داستان دنیای ارزهای دیجیتال، نبردی برای تصاحب تاجوتخت بوده است. هزاران پروژه مختلف با این ادعای جسورانه و بلندپروازانه راهاندازی شدهاند که «قاتل بعدی اتریوم» هستند؛ تنها بلاک چینی که سرانجام سهگانه ناممکن «مقیاسپذیری، امنیت و تمرکززدایی» را حل خواهد کرد.
اما واقعیت سال ۲۰۲۵ بسیار ظریفتر و هیجانانگیزتر است. ما به سمت آیندهای با مدل «برنده، همهچیز را تصاحب میکند» حرکت نمیکنیم. ما در حال ساختن یک دنیای چندزنجیرهای (multi-chain) پرجنبوجوش و به هم پیوسته هستیم؛ یک اینترنت ارزش که در آن بلاکچینهای مختلف در کاری که بهترین هستند، تخصص پیدا میکنند. مدعیان واقعی در این دنیای جدید چه کسانی هستند؟ زنجیرههای ارواح که با سرمایهگذاریهای خطرپذیر بیش از حد تبلیغ شدهاند را فراموش کنید.
در این راهنمای کاربردی و بدون اصطلاحات پیچیده که براساس مطلبی در وبسایت مدیوم (Medium)، سه بلاک چین لایه ۱ بسیار امیدوارکننده و اساساً متفاوت را معرفی میکنیم که سنگ بنای چرخه بعدی بازار خواهند بود.
قبل از اینکه بتوانیم مدعیان را مقایسه کنیم، باید درک مشترکی از موضوع داشته باشیم. بلاکچین لایه ۱ یا همان لایه اول (L1) زیرساخت بنیادین و پایهای است. این شبکه، یک شبکه مستقل و خودمختار است که مسئولیت امنیت و تأیید تراکنشهای خود را بر عهده دارد؛ یعنی روی شبکه دیگری ساخته نشده است، بلکه خودش یک بلاک چین و شبکه مستقل با ارز بومی است.
یک بلاکچین لایه ۱ را مانند سیستم عامل کامپیوتر خود در نظر بگیرید.
تمرکز ما روی این پلتفرمهای قرارداد هوشمند است؛ املاک و مستغلات بنیادین اینترنت جدید و غیرمتمرکز.
صحبت در مورد لایه یکها بدون شروع با غول دنیای قراردادهای هوشمند ممکن نیست. اتریوم فقط یک بلاک چین نیست؛ بلکه نهادی جهانی و غیرمتمرکز است که آزمون خود را پسداده است.

اتریوم نمیخواهد سریعترین بلاک چین باشد. این شبکه آگاهانه انتخاب کرده است که امنترین و غیرمتمرکزترین لایه تسویه باشد. چشمانداز بلندمدت آن این است که به «دادگاه» یا «بنیاد جهانی» و قابل اعتمادی تبدیل شود که اکوسیستمی از زنجیرههای سریعتر و تخصصیتر روی آن ساخته میشود.
اتریوم مانند یک مرکز مالی جهانی است. شبکه اصلی آن را مثل منهتن نیویورک در نظر بگیرید که امنترین، باارزشترین و مهمترین منطقه در جهان است. سریعترین یا ارزانترین مکان برای انجام تجارت نیست، اما جایی است که مهمترین تراکنشهای با ارزش بالا در آن تسویه میشوند.
اگر اتریوم یک شرکت معتبر و قابل اعتماد باشد، سولانا رقیب تحولآفرین و با پتانسیل رشد بالا است که با قدرت از مرگ بازگشته است.
سولانا در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلی متفاوت است. این شبکه برای یک هدف بیش از هر هدف دیگری بهینهسازی شده است: سرعت خام و خالص. سولانا طوری طراحی شده است که یک بلاک چین واحد، یکپارچه و فوقسریع باشد که بتواند حجم عظیمی از تراکنشها را با هزینهای ناچیز پردازش کند و دسته کاملاً جدیدی از برنامههای کاربردی را برای مصرفکنندگان ارائه کند.
اگر اتریوم منهتن باشد، سولانا توکیو یا هنگکنگ است؛ مرکزی پرجنبوجوش، سریع و کمی پرآشوب از فعالیتهای فرکانس بالا و روندهای ویروسی.

سلستیا (TIA) آیندهنگرانهترین و بالقوه متحولکنندهترین گزینه در میان این سه بلاک چین است. سلستیا رقیب مستقیم اتریوم یا سولانا نیست، بلکه ایدهای جدید و رادیکال است که تلاش میکند تعریف خودِ «لایه ۱» را تغییر دهد.
مدل قدیمی بلاک چین یکپارچه که بتواند همهچیز را انجام دهد، از اجرا تا تسویه و دسترسی به دادهها، اساساً دیگر کارایی ندارد. آینده بلاک چین فناوری ماژولار است؛ یعنی شبکهای از بلاکچینهای تخصصی که هر کدام وظایف متفاوتی را انجام میدهند. سلستیا نمیخواهد کل کامپیوتر باشد؛ بلکه فقط میخواهد بهترین، امنترین و ارزانترین «هارد دیسک» جهان باشد.
قبل از وب سرویس آمازون (AWS)، اگر میخواستید یک شرکت فناوری راهاندازی کنید، باید سرورهای گرانقیمت خود را میخریدید و زیرساخت پیچیده خود را مدیریت میکردید. AWS این امکان را فراهم کرد که هر کسی بتواند این زیرساخت را «اجاره» کند و هزینه و پیچیدگی راهاندازی یک شرکت جدید را به شدت کاهش دهد.
سلستیا قصد دارد همین کار را برای بلاک چینها انجام دهد؛ یعنی میخواهد بلاک چین لایه یکی باشد که فقط کار «در دسترس بودن داده» را انجام میدهد. با این کار، دیگر نیازی نیست پروژههای جدید بلاک چین لایه یک خود را با هزینه بالا بسازند. آنها میتوانند روی سلستیا ساخته شوند و از آن به عنوان یک هارد دیسک امن و غیرمتمرکز برای دادههای خود استفاده کنند و روی کاری که در آن بهترین هستند تمرکز کنند.

«جنگهای لایه ۱» تمام نشده، اما ماهیت نبرد تغییر کرده است. ما به دنبال زنجیرهای برای حکمرانی بر همه نیستیم، بلکه به دنبال ستونهای بنیادین یک اینترنت جدید و غیرمتمرکز هستیم.
برای یک سرمایهگذار باهوش، این به معنای ساختن سبدی است که این واقعیت چندزنجیرهای را منعکس کند. یک استراتژی هوشمندانه بلندمدت میتواند شامل یک موقعیت اصلی در لایه تسویه امن و تثبیتشده (اتریوم)، یک موقعیت جانبی در رقیب پرسرعت و حامی مصرفکنندگان (سولانا) و یک شرطبندی آیندهنگرانهتر روی پارادایم جدید ماژولار (سلستیا) باشد.
بلاکچین لایه ۱ مورد علاقه شما کدام است و چرا به پتانسیل بلندمدت آن اعتقاد دارید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید!