سخنان اخیر علی لاریجانی دبیر شورای امنیت ملی را میتوان یکی از مهمترین هشدارهای سیاسی و امنیتی ماههای اخیر دانست. او بهروشنی گفت که زعمای سیاست در ایران هنوز مسئله حساس امروز ایران را به خوبی لمس نکردهاند و با تأسف افزود که به محض وقوع حادثهای، برخی به جان هم میافتند و فضای کشور را به هم میریزند. این جملات، صرفاً گلایه نیست؛ بلکه نشانهای از دغدغهای عمیق درباره وضعیت مدیریت بحران، بلوغ سیاسی و انسجام ملی است.
۱. تشخیص لحظه خطر در سیاست ملی
در علوم سیاسی و امنیت ملی، یکی از شاخصهای بلوغ سیاسی، توانایی نخبگان در تشخیص لحظههای خطر و رفتار متناسب با آن است. جامعهای که سیاستورزانش هنوز مرز میان رقابت سیاسی و تهدید ملی را تشخیص ندهند، در واقع از درک استراتژیک تهی است. سخنان لاریجانی دقیقاً بر همین خلأ دست میگذارد؛ او میگوید که بسیاری هنوز بزرگی صحنه را نمیبینند — صحنهای که دیگر محدود به جدلهای جناحی نیست، بلکه میدان منافع حیاتی ملت است.
۲. اختلافنظر یا گسست سیاسی؟
در کشورهایی که نظام سیاسی چندلایه دارند، اختلافنظر طبیعی و حتی مفید است؛ اما تفاوت بنیادین میان اختلافنظر و گسست سیاسی باید درک شود. وقتی لاریجانی میگوید: اختلاف نظر هست، اما وقتی در جنگ مهمی هستید باید خیلی چیزها را برای روز دیگری بگذارید، در حقیقت به یک اصل اساسی در رفتار ملی اشاره میکند: تأخیر در رقابت برای حفظ بقا. در شرایط تهدید امنیتی یا فشار خارجی، پافشاری بر رقابتهای داخلی به معنای تضعیف توان دفاعی کشور است. گذشت، که او آن را هدیه الهی برای چنین روزها میداند، در واقع رمز بقا و عقلانیت سیاسی است.
۳. امنیت ملی و مسئولیت نخبگان
در ساختار امنیت ملی، همصدایی نخبگان سیاسی نقشی حیاتی دارد. وقتی جامعه از تریبونهای گوناگون شاهد نزاعهای بیپایان و اتهامزنیهای متقابل میان جریانهاست، پیام ضعف به بیرون مخابره میشود. دشمنان خارجی، دقیقاً از همین شکافها بهره میبرند تا با جنگ شناختی و عملیات رسانهای، اعتماد مردم به نظام سیاسی را تخریب کنند.سخنان لاریجانی در حقیقت دعوتی است به بازگشت نخبگان به مسئولیت تاریخیشان: حفظ امنیت روانی جامعه. سیاستمداری که در لحظه بحران، برای منافع جناحی هزینه میسازد، در واقع امنیت ملی را معامله کرده است.
۴. جامعه و نقش مردم در فضای ملتهب
از منظر اجتماعی، جامعه ایرانی خسته از دوگانگیها و جدالهای بیپایان است. مردم از سیاستمداران انتظار دارند در لحظههای سخت، دست بهدست هم دهند نه گریبان هم را بگیرند. وقتی لاریجانی از بهجانهمافتادن سخن میگوید، در واقع به شکاف اجتماعی ناشی از نزاعهای سیاسی اشاره دارد؛ شکافی که سرمایه اجتماعی را میسوزاند و مشارکت عمومی را کاهش میدهد. جامعهای که احساس کند رهبرانش درک مشترکی از خطر ندارند، دچار سردرگمی و بیاعتمادی میشود.
۵. منطق گذشت و عقلانیت در بحران
لاریجانی با جملهای کلیدی گفت: خداوند گذشت را برای همین روزها گذاشته است. این جمله، از نظر فلسفی و سیاسی بسیار پرمعناست. در دوران بحران، قدرت واقعی در کنترل نفس و تقدم مصلحت کل بر منفعت فردی آشکار میشود. سیاستمدارانی که در سختترین شرایط از خود گذشت نشان میدهند، در واقع پایهگذاران اعتماد ملیاند. گذشت در این معنا، نه ضعف بلکه اوج بلوغ سیاسی است.در دنیای امروز که جنگها دیگر فقط نظامی نیستند بلکه ذهنی و رسانهایاند، رفتار مسئولان در فضای عمومی، مستقیماً بر روحیه جامعه و دشمن تأثیر میگذارد.
۶. پیام راهبردی برای آینده سیاست ایران
از دل سخنان لاریجانی میتوان یک پیام راهبردی استخراج کرد: ایران در مرحلهای حساس از تاریخ خود قرار دارد؛ مرحلهای که در آن تداوم بقای ملی بیش از هر زمان دیگر نیازمند درک مشترک، تحمل متقابل و گفتوگوی ملی است. چنانکه تجربه کشورهای بحرانزده نشان داده، فروپاشی از درون نه با حمله نظامی، بلکه با تفرقه نخبگان آغاز میشود.اگر نخبگان سیاسی نتوانند سطح بازی را از جدال جناحی به تفکر ملی ارتقا دهند، فضای کشور مستعد نفوذ و آشوب خواهد ماند. هشدار لاریجانی در واقع تذکری است برای بازگشت به عقلانیت و اجماع.
۷. جمعبندی: آزمون بلوغ ملی
امروز جامعه ایران بیش از هر زمان دیگر نیازمند درک همزمان امنیت ملی، عقلانیت سیاسی و انسجام اجتماعی است. سخنان لاریجانی آیینهای است در برابر سیاستمداران که در آن میتوان میزان بلوغ سیاسی خود را سنجید. هر جناحی که زودتر دریابد بزرگی صحنه از او بزرگتر است، در حقیقت به بلوغ ملی نزدیکتر شده است.اگر این پیام شنیده شود، ایران میتواند از بسیاری بحرانها عبور کند؛ اما اگر همچنان منافع کوتاهمدت بر درک استراتژیک غلبه یابد، لطمه به کشور که او هشدار داده، دور از انتظار نخواهد بود.