همشهری آنلاین - گروه سیاسی: محمدرضا محسنیثانی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در یادداشتی درباره گرانیها و وضع اقتصادی کشور به همشهری آنلاین گفت:
در حال حاضر، دولت بیشتر از همیشه انتظار دارد که مردم خود پای کار بیایند و در حل مسائل کشور سهیم شوند. به همین دلیل، بسیاری از مسائل مهم و ضرورتهای جامعه که باید توسط دولت پیگیری شود، به نوعی به زمین مردم انداخته میشود تا از طریق مشارکت عمومی، بخشی از مشکلات و کسریها برطرف شود. این رویکرد البته ریشه در واقعیتهای اقتصادی دارد؛ زیرا کیک اقتصادی کشور به دلیل عوامل مختلف، به شدت کوچک شده و دیگر ظرفیت سابق خود را ندارد. در چنین شرایطی، دولت نمیتواند به تنهایی پاسخگوی همه نیازهای بحق مردم باشد و توزیع منابع به صورت متناسب و عادلانه انجام شود. بنابراین، چارهای جز بهرهگیری مجدد از ظرفیت خیرین و نهادهای مردمی نیست، همانطور که در گذشته نیز این نیروها در مواقع بحران به کمک دولت آمدهاند و نقش موثری ایفا کردهاند.
گفتوگوهایی میان دولت و مردم در جریان است، اما این گفتوگوها بیشتر به شکل همدلی و همزبانی ظاهری است و عمق لازم را ندارد. مردم در وضعیت فعلی اقتصادی و اجتماعی، قانع نشدهاند که این رویکرد بتواند مسائل اساسی جامعه را حل کند. مشکلات اقتصادی و اجتماعی به حدی پیچیده و تاثیرگذار شدهاند که نیاز به اقدامات عملی و قانعکنندهتر دارد، نه صرفا کلمات و شعارها. این عدم اقناع، میتواند منجر به فاصله بیشتر میان دولت و مردم شود و اعتماد عمومی را کاهش دهد.
عوامل متعدد داخلی و خارجی در این وضعیت نقش دارند. از یک سو، آنچه در اختیار خودمان است – یعنی منابع داخلی – بهینه و مؤثر استفاده نمیشود. مدیریت ناکارآمد و عدم برنامهریزی دقیق، باعث هدررفت منابع میشود. از سوی دیگر، فشارهای خارجی مانند تحریمها و محدودیتهای بینالمللی، نقش اساسی در تشدید مشکلات ایفا میکنند و دست دولت را در بسیاری از زمینهها میبندند. با این حال، کشور ما همچنان ظرفیتهای عظیمی دارد؛ از منابع طبیعی گرفته تا نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده. اگر دولت و مردم بتوانند در راستای استفاده بهینه از این منابع گام بردارند، هنوز فرصتهای زیادی وجود دارد. متاسفانه، توجه کافی به بهرهوری نمیشود و ما از بسیاری از پتانسیلها بهره لازم را نمیبریم. پرت و هدررفت منابع در ابعاد مختلف – از انرژی و آب تا مواد معدنی – بسیار بالاست. برای مثال، مصرف بیرویه انرژی، اتلاف آب در کشاورزی سنتی، و استخراج ناکارآمد معادن، نمونههایی از این هدررفت هستند.
در این میان، نقش رسانهها، تبلیغات، خطبههای ائمه جمعه، منبرهای نماز جماعت، و همه کسانی که میتوانند بر افکار عمومی تاثیر بگذارند، بسیار حیاتی است. این نیروها باید مردم را به سمت فرهنگ صرفهجویی، مصرف بهینه، و مشارکت مسئولانه هدایت کنند. آموزش عمومی در مورد اهمیت بهرهوری، میتواند تغییر بزرگی ایجاد کند و فشار اقتصادی را کاهش دهد.
کشور ما در هیچ یک از منابع خود – از آب و خاک حاصلخیز گرفته تا نیروی انسانی متخصص، منابع فسیلی مانند نفت و گاز، و کانیهای ارزشمند – استفاده بهینه نمیکند. بهرهوری در اکثر بخشها بسیار پایین است و پرتها به سطوح نگرانکنندهای رسیدهاند. این عوامل مستقیما باعث فشار اقتصادی فعلی شدهاند و اگر به آنها توجه جدی نشود، مشکلات عمیقتر خواهند شد. لازم است برنامههای جامع برای افزایش بهرهوری تدوین شود، مانند سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، آموزش نیروی کار، و اصلاح ساختارهای مدیریتی.
در نهایت، در مورد دولت چهاردهم، نگاه ساختارشکنانه و رادیکال هنوز پررنگ نیست. این دولت با شعار وفاق ملی و اتحاد روی کار آمده و تلاش میکند تا زهر و تلخی گفتمانهای تند قبلی را بگیرد و فضایی آرامتر ایجاد کند. با این حال، برخی مسائل به صورت طبیعی بروز میکنند و تنشهایی به وجود میآورند که اجتنابناپذیر هستند. امیدواریم این رویکرد وفاقمحور، منجر به همکاری بیشتر میان ارکان جامعه شود و مشکلات اقتصادی و اجتماعی را به تدریج حل کند.











