به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، واشنگتن با پشتوانههای سنگین از توطئه سازی و آینده گرایی در رفتارهای بین المللی در قرن ۲۰ وارد منطقه خاورمیانه شد و تهدید مشترکی برای همه جهان شکل گرفت.
امریکا از طریق صندوق بین المللی پول و بانک جهانی توانسته است اقتصاد کشورهای در حال توسعه و عقب مانده را کنترل کند و این کشورها امروزه به جای اینکه به مراحل بالاتر توسعه یافتگی برسند در دام وامهای دریافتی از این دو نهاد گرفتار شده اند، برای بخشودگی وامهای خود از بانک جهانی و صندوق بین المللی پول التماس میکنند و خیلی از این کشورها از آستانه تحمل بدهیهای خارجی نیز گذر کرده اند.
واشنگتن در قرن ۲۱ هم تلاش کرده است با تسلط بر منابع انرژی منطقه به ویژه خلیج فارس، رهبری هژمونی اقتصاد بین الملل را همزمان با تضعیف رقیبان خود مانند چین و روسیه در اختیار بگیرد؛ فشار حداکثری بر ایران هم به این توطئهها اضافه شده است.
واشنگتن تلاش میکند سرنوشت اقتصاد جهانی را با تکیه بر نفت عراق و منطقه خلیج فارس و مدیریت تک محوری عرضه انرژی به زیر سلطه خود آورد و شیر تولید و توزیع انرژی را در اختیار خود بگیرد.
هر چند در تعقیب این هدف تا حدود زیادی ناموفق بوده است و بحران اقتصادی و فروپاشی مکتب سرمایه داری تحقق این اهداف را با چالش و مشکلاتی مواجه کرده است، اما این سیاستها ادامه دارد و برای خیلی از کشورها نگران کننده است.
آینده گرایی سیاست امریکا در منطقه خلیج فارس نشان میدهد که واشنگتن میخواهد با سلطه بر منابع انرژی و هیدورکربوری منطفه خلیج فارس و غرب اسیا بر روند رشد و توسعه اقتصادی تمام کشورها اعم از کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته به ویژه چین نظارت کنترلی داشته باشد و انها را در جهت سیاست خود هدایت و کنترل کند.
اینجاست که پکن "هوش انرژی چین" را به رخ جهانیان کشید و در چارچوب همگرایی منافع ملی ایران و چین تلاش میکند جریان تک قطبی انرژی را بشکند و البته که بازی برد - برد برای ایران و چین هم است و آمریکا و امریکا زدهها از این روند مغبون میشوند.
چین هم با سرعت فراوان در حال توسعه نیروی دریایی خود است و به گفته موسسه صلح جهانی کارنگی هدف چین از توسعه نیروی دریایی حمله به تایوان نیست بلکه حمایت از خطوط انتقال نفت است؛ بنابراین نبض اقتصاد و توسعه کشورهایی مانند چین به تامین مطمئن نفت بستگی دارد و همکاری ایران و چین میتواند منافع ملی دو کشور را تضمین کند و ترس و وحشت امریکاییها از این است که این رفتار ایران، الگویی برای خیلی از کشورهای جهان در جهت همکاری با ایران باشد.
جمهوری اسلامی ایران در کانون محورهای برتر در مقابل استبداد جهانی امریکا قرار دارد و نظم منطقهای "روسیه، ایران و چین" سرعت فروپاشی امریکا را همراه با نابودسازی مکتب اقتصاد سرمایه دارای غیر انسانی، افزایش میدهد.
همچنین ایران قوی و چین قدرتمند میتواند نقشه روابط بین الملل را از هژمونی امریکا رها کند و امید است با همگرایی پیپلماسی کشورهای منطقه و قدرتهای نجیب جهان مانند روسیه و چین، این فرصت به طور بهینه استفاده شود.
اسماعیل محمدی
دبیر خبر خبرگزاری صدا و سیما.