سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
واردات بنزین یا بودجه دفاعی؛ مسئله اینست!
با صرفهجویی در بنزین به ساخت موشک کمک کنیم

حمید پورمحمدی، رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور در نشست علنی سهشنبه گذشته مجلس شورای اسلامی و در جریان ارزیابی نحوه اجرای سال اول قانون برنامه پنجساله هفتم پیشرفت گفته است: هر چقدر پول برای بنزین هزینه شود؛ اعتبارات کمتری برای بنیه دفاعی، معیشت و داروی مردم اختصاص پیدا میکند.
به گزارش ایلنا، او همچنین تصریح کرد: با وجود سرمایه گذاری برای پروژههای CNG به دلایل مختلف نتوانستیم اهداف را محقق کنیم و امروز وارد کننده بنزین هستیم.[۱]
*در این بخش از سخنان رئیس سازمان برنامه یک نکته مهم وجود دارد و آن هشدار پیرامون "بودجه دفاعی کشور" است.
بودجهای که در فیزماننا هذا اهمّفیالاهمّ است.
اعتراف رئیس سازمان برنامه نیز بسیار حائز اهمیت است که تصریح دارد هرچقدر پول برای واردات بنزین بدهیم در مقابل مجبوریم از بودجه دفاعی و معیشتی بکاهیم.
این گفتهها بدان معناست که هماکنون صرفهجویی یکانیکان شهروندان ایرانی در مصرف بنزین میتواند به افزایش بودجه دفاعی کشور و تقویت بنیه امنیتی ایران کمک کند.
لذاست که دستگاههای تبلیغی و تبیینی باید در این زمینه اقامه حق کنند و در کنار عزم شکل گرفته برای کاهش مصرف آب؛ عزم کاهش مصرف بنزین را نیز تئوریزه کنند.
تقویت بودجه نظامی کشور در شرایط فعلی که یک جنگ بزرگ را از سر گذراندهایم به هیچعنوان قابل چشمپوشی نیست و باید آنرا در صدر امورات مهم سیاست و اقتصاد و جامعه قرار داد. به این معنی که مردم نیز در کنار مسئولان باید نسبت به این قضیه اهتمام داشته باشند و با صرفهجویی در مصرف بنزین؛ سهم خود نسبت به امنیت کشور را ادا کنند.
***
ارتباط تاجزاده و حامیانش با امنیت شهروندان ایرانی

"مصطفی تاجزاده" فعال ستادی اصلاحطلب و مجرمی است که سالهای اخیر را در زندان به سر برده است.
تاجزاده در این مدت هرگز توبه نکرده و یا تقاضای مرخصی و عفو نداشته است.
در واقع او با این رفتارها تقلا کرده به زعم خود حتی زندان را نیز به ابزاری علیه نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل کند.
با این حال اما اخیرا به دلیل درگذشت برادرش، تاجزاده چند روزی را با مجوز قوه قضائیه از زندان بیرون آمد تا در مراسم برادر مرحومش حضور داشته باشد.
حضوری که البته با استقبال عناصر مسئلهدار مواجه شد و آنها نیز با حضور در مراسم تاجزاده با او عکس یادگاری گرفتند.
او البته پس از پایان مهلت قانونی خود به زندان بازنگشت و از همین رو ضابطان قضایی مجبور به جلب او و بازگردانیاش به زندان شدند.
این قضایا اما برخی حواشی را در فضای مجازی و در میان برخی از حامیان تاجزاده رقم زد.
آنها به سبب رعایت قانون، معترض قوه قضائیه شده و حتی از این میگویند که حجتالاسلام محسنی اژهای باید تاجزاده را آزاد کند!
*فرایند پیشگفته که تلاش کردیم بدون هیچگونه اغماض یا بیانصافی آنرا به استحضار مخاطبان محترم برسانیم به وضوح هرچه تمامتر نشان میدهد که تاجزاده هنوز بر مواضع پیشین خود که موجب دستگیری و تنبیه او شدند اصرار دارد و نه تنها اصرار دارد بلکه از زندان هم ابزاری برای مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ساخته است.
لکن خطرناکتر از تاجزاده تفکر مدعیان حمایت از اوست که قانون شکنی آشکار و دهنکجی او در بیرون از زندان که شامل نقض مهلت قانونی مرخصیاش و یا عکس یادگاری با عناصر معاند نظام بود را ندید گرفته و معترض قوه قضائیه شدند که چرا تاجزاده را جلب کرده است!؟
در این زمینه میتوان به توییت رئیس جبهه اصلاحات در شبکه ایکس اشاره کرد که نوشته بود: "تصور کنید اگر سیدمصطفی تاجزاده تا شب هفتم تنها برادرش در مرخصی کنار خانواده سوگوارش می ماند، چه اتفاقی می افتاد؟ با خود چه میکنید؟ "
عجیبتر از این تشویقها به بیقانونی اما یادداشت اخیر عمادالدین باقی، شاگرد مرحوم منتظری و دیگر عنصر اصلاحطلب است که در آن خواستار حتی آزادی تاجزاده هم شده است!
او در بخشی از این یادداشت مینویسد: آقای تاجزاده را بخاطر فوت برادرش فقط ۳روز مرخصی دادند که سه روزه بودن مرخصی اولین اشتباه بود. اگرچه شایسته این بود که مرخصی را متصل به آزادی کنند ولی اگر این کار را هم نمیخواستند انجام بدهند حداقل باید تا هفتم یا چهلم مرخصی میدادند.
به گزارش انصافنیوز، او همچنین دشمنی ناتمام تاجزاده با نظام اسلامی حتی در زندان و عدم درخواست مرخصی از سوی او را نیز بهعنوان سندی برای طعنه به قوه قضائیه فاکتور کرده و با بیان اینکه آقای تاجزاده سه سال بود که بدون یک روز مرخصی در زندان بود، مینویسد: طبعاً در این سه روز مراجعات آنقدر زیاد بود که حتی نتوانستند چند دقیقه با خانواده باشند و تصمیم گرفتند تا هفتم برادرشان، دو روز را از تهران دور شوند و با خانواده باشند و چون منزل دخترشان در شمال بود و پدر هنوز خانه اش را ندیده بود سری هم به منزل دخترشان زده باشند اما ناگهان انگار اقای تاجزاده مال کسی را خورده و شاکی خصوصی داشته که بلافاصله بعد از سه روز به منزل دخترشان در شمال ریختند و ایشان را بازداشت کردند که رفتار اهانت آمیز و خلاف مصلحت بود.
باقی تصریح میکند: من اگر جای آقای اژهای بودم برای اثبات عزم قوه قضاییه در مورد اصلاحات واقعی و همین سخن که گفتند از پویش «من میبخشم؛ ایران سرزمین صلح» حمایت می کنم، درباره برخی از زندانیان از جمله اقای تاج زاده شخصاً مداخله میکردم و آنها را از طریق یکی از راهکارهای حقوقی موجود آزاد میکردم. [۲]
در خاتمه باید این نکته مهم را بیان کرد که طومارنویسان تاجزاده اما توضیح نمیدهند کسی که در زمان دلار ۱۰ هزار تومانی هم میگفت ایرانیها گرسنهاند، کسی که مدعی بود خیلی از حرفهای ما و براندازها یکیست و این جامعه لجن است و کسی که بدون هیچ محکومکردنی اما از تکرار اغتشاشات خشن میگفت و هنوز هم توبه نکرده؛ چرا باید شامل تخفیفات قانونی و حتی آزادی شود؟
و البته خطرناکتر از تاجزاده کسانی هستند که به بهانه حمایت از او مدعی حلّیت قانونشکنی و لزوم آزادی او میشوند.
هر شهروند ایرانی که به فکر عبور از فضای تاریک ذهنی و امنیت خویشتن است؛ حتماً بایستی در احوالات این قبیل افراد و جریانات مدقّانه بنگرد و تأمل کند.
***
فروپاشی ایران با "خواب پیرمردهای فتنهجو"!

محمدعلی ابطحی، از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ و از مقامات دولت اصلاحات به تازگی با انتشار یک عکس آرشیوی از خودش در کنار رضا امیرخانی (نویسنده) و محمدعلی زم (پدر روحا... زم) در شبکه ایکس نوشت:
"دست راستی آقای رضا امیرخانی رمان نویس مشهور و دست چپی اقای محمدعلی زم هنر شناس معروف و پدر روح الله.
یک نقطه مشترک دارند: هردو یک زمانی ذوبترینها در حاکمیت بودند و امروز هر دو منتقد جدی.
این موارد آغاز فروپاشی درونی است. این روزها همه جناحها منتقدند. کسی هم دفاع، حتی از دستاوردها نمیکند. و مردم هم تماشاگر این فروپاشی نرم..."
*طبعا هرکس بخواهد در قبال ایران از فروپاشی حرف بزند؛ قطعا آن فرد آقای ابطحی و سایر بازداشتیهای فتنه ۸۸ نیستند که تمام تقلای خود را برای زمین زدن مردم، دموکراسی و نظام اسلامی کردند اما دست آخر هیچ کاری از پیش نبردند و مجبور به اعتراف رسمی در دادگاه شدند.
از این گذشته باید بر مظلومیت نظام جمهوری اسلامی گریست که دشمنانی اینچنین پای کار دارد که حتی در دوران فرتوتی و پیری و تجربیات شکست خورده هم دست از سر اهداف ناجور و غیر ممکن خود برنمیدارند و حتی به بهانه یک عکس آرشیوی و حضور چند منتقد هم حرف از فروپاشی میزنند.
جالبتر از تمام اینها نیز حد عجیب دشمنی با نظام است که ابطحی به جا آورده!
و آن اینکه هنوز ۵ ماه بیشتر از جنگ بزرگ ۱۲ روزه ایران با آمریکا و اسرائیل نگذشته که او به عنوان یک فعال سیاسی ایران به صحنه میآید و حرف از فروپاشی میزند. و ضمنا اینکه خروج و منتقد شدن امثال مخملباف و مسعود رجوی و زم و... به معنی آغاز فروپاشی نیست. بلکه به معنی پاکیزه شدن بدن نظام اسلامی از عناصر نامطلوب و الک شدن سره از ناسره است.
این هم که چرا کمتر کسی از دستاوردها دفاع میکند البته نه به معنی فروپاشی بلکه به معنی تب و یک بیماری با عنوان "رونق بازار سیاهنمایی" است که به مدد تقلای دوستان ابطحی در خیل "بانیان آشوب" دامن ایران را گرفته و البته باید علاج و درمان شود. که میشود.
ما به آقای ابطحی یادآوری میکنیم روزهایی در زمان دلار ۱۰ هزار تومانی که دوست او یعنی مصطفی تاجزاده برای مسریسازی همین بیماری ادعا میکرد که ما ایرانیها گرسنهایم!
طبعا تاجزاده میوه تلخ اقدامات خود را در زمانه دلار ۱۰۰ هزار تومانی خواهد چشید لکن همانطور که اشاره کردیم این بیماری مثل تمام بیماریهای دیگر نظیر میلیشای منافقین، فتنه ۸۸، تحصن مجلس ششم، تورم صد و چند درصدی دولت سازندگی و... رفع خواهد شد و روسیاهی بر رخ ذغال خواهد ماند.
***
1_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1712407
2_ https://ensafnews.com/618755












