
رئیس سابق شرکت بهینهسازی مصرف سوخت با اشاره به فرسودگی اقتصاد کشور و کاهش انعطافپذیری کسبوکارها گفت: سازمان جدید با تجمیع و انحلال نهادهای موازی تشکیل شده و زیر نظر رئیسجمهور قرار دارد؛ به همین دلیل میتواند هماهنگی لازم بین وزارتخانهها را ایجاد کند.
موضوع انرژی و ناترازی آن در سالهای اخیر به یکی از مهمترین دغدغههای کشور تبدیل شده است. نصرتالله سیفی، رئیس سابق شرکت بهینهسازی مصرف سوخت، به تشریح اهمیت تشکیل «سازمان انرژی» و چگونگی موفقیت آن، پرداخت.
نصرت الله سیفی در پاسخ به این پرسش که تشکیل سازمان انرژی چه تأثیری میتواند بر حل مشکلات انرژی کشور داشته باشد، گفت: بحث بهینهسازی در کشور ما ریشهای ۴۵ ساله دارد. پس از انقلاب، بسیاری از قوانین با نگاهی به صرفهجویی انرژی و جلوگیری از اسراف تدوین شد. حتی آن زمان در مرکز همکاریهای فناوری ریاستجمهوری، مطالعاتی در این زمینه انجام شده بود. بنابراین موضوع بهرهوری از ابتدا وجود داشت؛ مشکل این بود که اجرا نمیشد.
او افزود: در تمام برنامههای پنجساله توسعه نیز سیاستهای مربوط به بهینهسازی دیده شد، اما باز هم اجرا نمیشد. یک ایراد ساختاری جدی وجود داشت که مانع میشد این سیاستها به مرحله عمل برسند.
وی با مرور سابقه ساختارهای موازی توضیح داد: در سال ۱۳۷۵ سازمان بهرهوری انرژی در وزارت نیرو تشکیل شد و در ۱۳۷۹ سازمان بهینهسازی مصرف سوخت در وزارت نفت. علاوه بر آنها، سازمان بهرهوری نیز ذیل سازمان برنامهوبودجه فعال بود. اما گاهی کار یک سازمان با منافع سازمان دیگر تعارض داشت. به طور مثال، اقدامات ما در بهینهسازی مصرف سوخت باعث کاهش فروش گاز میشد، در حالی که شرکت ملی گاز باید فروش خود را افزایش میداد. این تناقضها عملا موجب توقف حرکت سازمانهای بهینهسازی میشد.
وی خاطرنشان کرد: ساختارهای قبلی پس از مدتی بیاثر شدند، اما سازمان جدید با تجمیع و انحلال نهادهای موازی تشکیل شده و زیر نظر رئیسجمهور قرار دارد؛ به همین دلیل میتواند هماهنگی لازم بین وزارتخانهها را ایجاد کند.
او تاکید کرد: من نمیگویم این سازمان حتما موفق میشود، اما در موقعیتی قرار گرفته که میتواند یک حرکت اساسی در حوزه بهینهسازی کشور ایجاد کند.
رئیس سابق شرکت بهینهسازی مصرف سوخت در پاسخ به این پرسش که برای موفقیت سازمان چه نکاتی باید مورد توجه قرار گیرد، توضیح داد: این سؤال بسیار بزرگی است و معمولا مشاوران بزرگی مثل مککنزی یا بوستونگروپ باید به آن پاسخ دهند. اما در کلیت موضوع میتوانم بگویم صرفهجویی انرژی از نظر ظرفیت، حتی از مجموع منابع نفت، گاز، برقآبی، تجدیدپذیر و انرژی اتمی هم بزرگتر است. اگر در حوزه مصرف بهینهسازی درست انجام شود، کشور از ناترازی نجات پیدا میکند و دوباره میتوانیم صادرکننده مطلق انرژی باشیم.
سیفی اضافه کرد: در گذشته میشد یکسری اقدامات غیرقیمتی انجام داد؛ اما امروز انعطافپذیری اقتصاد از بین رفته است. از یک طرف ناچاریم قیمت انرژی را بالا ببریم و از طرف دیگر جامعه توان تحمل شوک قیمتی جدید را ندارد. دولت نیز بودجه کافی برای اجرای سیاستهای غیرقیمتی ندارد. بنابراین کار آقای اصفهانی و تیمشان بسیار سخت و پیچیده است.
وی ادامه داد: راهحل اساسی این است که از همه ظرفیت کشور، بهویژه ظرفیت مردم استفاده شود. باید مردم را قانع کرد و برای آنها سود مستقیم تعریف کرد. نمونه موفق آن طرح CNG است که ایران را به یکی از بزرگترین دارندگان خودروهای دوگانهسوز تبدیل کرد. اگر آن طرح اجرا نشده بود، امروز با بحران بنزین روبهرو بودیم.
رئیس سابق شرکت بهینهسازی مصرف سوخت درباره افزایش قیمت حاملهای انرژی گفت: اگر سیاستها فقط به افزایش قیمت محدود شود، خطرناک است. جامعهشناسان باید بگویند آیا جامعه چنین کششی دارد یا نه. به نظر من باید ترکیبی از اقدامات قیمتی و غیرقیمتی، با مشارکت مستقیم مردم اجرا شود.
در پایان او خاطرنشان کرد: جزئیات این مسیر، از شیوه سازماندهی تا تقسیم کار به پروژهها، نیازمند بحثهای تخصصی و جلسات کارشناسی است.