خبرگزاری مهر- گروه استانها- صبح اصفهان در ۲۵ آبان، شبیه هیچ روز دیگری نیست. شهری که همیشه به معماری، هنر، پلها و نقشجهان شناخته میشود، در این روز چهرهای دیگر از خود نشان میدهد؛ چهرهای که نه از جنس آجر و کاشی، که از جنس ایثار، داغ، صلابت و وحدت مردمی است که در سختترین روزهای جنگ، معنای واقعی مقاومت را بازنویسی کردند.
تشییع ۳۷۰ شهید عملیات محرم در سال ۱۳۶۱ نهتنها یک مراسم سوگواری نبود، بلکه به تعبیر بسیاری از تاریخپژوهان، «یک نقطه عطف اجتماعی» بود که مسیر سیاسی و فرهنگی اصفهان را برای دههها تحتتأثیر قرار داد.
اصفهان در اوج جنگ؛ شهری که خم نشد
برای فهم عظمت آن روز، باید اصفهان ۱۳۶۱ را دوباره مرور کرد؛ شهری که بیشترین شهدا نسبت به جمعیت را تقدیم دفاع مقدس کرد و در اوج فشارهای اقتصادی، بمبارانها و هجمههای روانی دشمن ایستاد.
مصطفی رضایی، پژوهشگر تاریخ جنگ، در گفتوگو با خبرنگار مهر تأکید میکند: اگر میخواهیم بدانیم چرا ۲۵ آبان اینقدر مهم است، باید بدانیم که اصفهان در آن دوره تنها یک استان نبود؛ یک جریان بود. جریانی که بهواسطه روحیه مذهبی، بسیج مردمی و مدیریت هوشمندانه، به مرکز ثقل پشتیبانی جنگ تبدیل شد.
او روایت میکند که در ماههای قبل از عملیات محرم، بسیاری از خانوادهها چندین فرزند در جبهه داشتند و با وجود نگرانیها، روحیهای بیبدیل بر شهر حاکم بود: «اصفهان میدانست که حفظ کشور بدون هزینه ممکن نیست.»

۲۵ آبان ۱۳۶۱؛ روزی که خیابانها طاقت گریه نداشتند
توصیف صحنه تشییع ۳۷۰ شهید، حتی پس از چهار دهه، برای بسیاری هنوز دشوار است. خیابانهایی که سراسر فرش عزت شده بود، حضور مادرانی که اشک میریختند اما محکم ایستاده بودند، و نوجوانانی که آن روز تصمیم گرفتند راه شهدا را ادامه دهند.
سرهنگ حسینپور، از فرماندهان پیشکسوت سپاه، در روایت آن روز میگوید: «وقتی تابوتها یکییکی وارد میدان امام شد، صدای گریه و صلوات با هم آمیخته بود. مردم فقط عزادار نبودند، انگار با خودشان عهد میبستند که این خونها هدر نرود.»
او تأکید میکند که این مراسم، برخلاف تصور ساده برخی، تنها یک تشییع نبود؛ «رسماً یک تجدیدبیعت ملی» بود.
حضور زنان اصفهانی؛ ستون پنهان حماسه
در بسیاری از روایتها، نقش زنان اصفهانی در آن روز نادیده گرفته شده است؛ زنانی که نهفقط عزادار، بلکه فعالترین نیروهای پشتیبانی جنگ بودند.
زهرا تویسرکانی، فعال حوزه زنان و پژوهشگر دفاع مقدس، در گفتوگو با خبرنگار مهر بیان میکند: اصفهان بدون زنانش نمیتوانست چنین ایستادگیای نشان دهد. آنها در پشت جبهه، بیمارستانها، پایگاههای بسیج و حتی در حوزه فرهنگ، نقش محوری داشتند. ۲۵ آبان روز تجلی صبر و ایمان این زنان است.
او میگوید بسیاری از مادران شهدا در آن روز، بهجای شیون، مردم را آرام میکردند و همین روحیه بود که شهر را از فروپاشی عاطفی حفظ کرد.

یک پژوهش ساده نشان میدهد که کمتر شهری در ایران روزی رسمی در تقویم با محوریت «ایثار عمومی» دارد.
به گفته حمید رهنمایی، جامعهشناس و تحلیلگر مسائل شهری، دلیل این انتخاب روشن است: «۲۵ آبان برای اصفهان فقط یادآور یک حادثه نیست؛ یک الگوی هویتی است. هویتی ترکیبی از دیانت، انسجام اجتماعی، وطندوستی و مدیریت بحران.»
او توضیح میدهد که این روز باعث شد نسلهای بعدی اصفهان، معنای جدیدی از شهرشان بسازند؛ نه شهری صرفاً فرهنگی، بلکه شهری مقاوم و پیشرو در تصمیمهای بزرگ ملی.
اصفهان امروز؛ میراثدار همان حماسه
اما سوال مهم این است که ۲۵ آبان امروز چه کاربردی برای نسل جدید دارد؟
رهنمایی باور دارد که این روز برای جوانان باید بهعنوان «سرمایه اجتماعی» بازتولید شود: جوان امروز نیاز دارد بداند که هویت شهرش فقط در گنبدها و پلها نیست؛ در انسانهایی است که برای ارزشهایشان ایستادند. اگر این هویت بهدرستی منتقل شود، بسیاری از بحرانهای اخلاقی و اجتماعی قابل حل است.
در همین زمینه، حجتالاسلام محمدی، از فعالان فرهنگی اصفهان، بر اهمیت «باز روایت این حماسه با زبان هنر و رسانه» تأکید میکند: نسل امروز با قصه ارتباط میگیرد. اگر ۲۵ آبان در فیلم، انیمیشن، مستند و روایتهای اجتماعی وارد شود، تبدیل به یک سرمایه ماندگار میشود.
آنچه ۲۵ آبان را از بسیاری رخدادهای مشابه متمایز کرد، «وحدت تمامقد» مردم بود. از بازاریان تا دانشجویان، از روحانیون تا کارگران، از خانواده شهدا تا معلمان و این همصدایی در شرایطی رخ داد که کشور در اوج چالشهای نظامی و اقتصادی بود.
۲۵ آبان همچنان ادامه دارد
۴۰ سال پس از آن واقعه، اصفهان هنوز زیر سایه آن روز قدم میزند. در تقویم، این روز «روز اصفهان» نام گرفته، اما در حافظه مردم، روز «عزت، ایمان و ایثار» است؛ روزی که اصفهان نهفقط شهدایش را بدرقه کرد، بلکه شخصیت تاریخی خود را هم تثبیت کرد.
شهر امروز اگر میخواهد آیندهای روشن بسازد، باید راه همان مردمی را ادامه دهد که در ۲۵ آبان ۱۳۶۱ به جهان نشان دادند: اصفهان، شهری است که میایستد؛ حتی وقتی زانوهایش از داغ میلرزد.












