با یک دستگاه کپی ناشر شوید

الف چهارشنبه 28 آبان 1404 - 12:48
چاپ بیش از صد نسخه متفاوت از یک کتاب، آن هم با ترجمه‌های گاه بسیار ضعیف، حجم زیاد اشتباه‌ها، نبود نظارت کافی و عدم رعایت استاندارد‌ها در ترجمه، در واقع یک زنگ خطر است. این یعنی در نبود کپی‌رایت و نظام مشخص برای ترجمه، هرکس می‌تواند یک ترجمه سطحی، شتاب‌زده یا حتی با استفاده از ترجمه‌های دیگر تولید کند و روانه بازار کند.

به گزارش فرهیختگان، اگر سنت‌اگزوپری زنده بود و می‌دید که «شازده کوچولو»، در ایران توسط ۱۶۹ ناشر مختلف چاپ شده، احتمالاً در نگاه اول لبخند می‌زد؛ چه کسی از این خوشحال نمی‌شود که اثرش این‌طور محبوب شده و این‌همه خواننده دارد؟ اما پس از چند لحظه، همین لبخند شاید جای خود را به تعجب، سردرگمی و حتی نگرانی می‌داد. چون ماجرا فقط محبوبیت نیست؛ این حجم از تکثیر، پیش از هر چیز نشانه‌ای روشن از آشفتگی در بازار ترجمه ایران است. 

چاپ بیش از صد نسخه متفاوت از یک کتاب، آن هم با ترجمه‌های گاه بسیار ضعیف، حجم زیاد اشتباه‌ها، نبود نظارت کافی و عدم رعایت استاندارد‌ها در ترجمه، در واقع یک زنگ خطر است. این یعنی در نبود کپی‌رایت و نظام مشخص برای ترجمه، هرکس می‌تواند یک ترجمه سطحی، شتاب‌زده یا حتی با استفاده از ترجمه‌های دیگر تولید کند و روانه بازار کند. نتیجه چیست؟ انبوهی از نسخه‌هایی که بخش زیادی‌شان نه‌تنها روح اثر را منتقل نمی‌کنند، بلکه گاهی به تحریف و تخریب آن منجر می‌شوند.

  احتمالاً اگزوپری اگر این وضعیت را می‌دید، می‌گفت: «این کتاب را برای فهم بهتر انسان‌ها نوشتم، نه برای اینکه قربانی بی‌نظمی بازار نشر شود.» و واقعیت هم همین است؛ «شازده کوچولو» در ایران محبوب است؛ اما محبوبیتی که گاه زیر سایه ترجمه‌هایی قرار گرفته که نه به متن وفادارند و نه به شأن مخاطب.  امروز در ادامه همین بحث، به سراغ این پرسش رفتیم که کتاب‌های مشهور جهان در ایران چند بار و توسط چند ناشر منتشر شده‌اند؟ موضوعی که شاید در نگاه اول فقط یک آمار ساده باشد؛ اما در واقع تصویری روشن از وضعیت ترجمه و نشر در کشور ارائه می‌دهد. برخی از مشهورترین آثار ادبی دنیا در ایران ده‌ها ترجمه و چاپ متفاوت دارند؛ گاهی باکیفیت عالی و گاهی با ترجمه‌های عجولانه و غیرحرفه‌ای. در این گزارش تلاش کردیم با بررسی چند نمونه شاخص، نشان دهیم این تکثر تا چه حد طبیعی است و از کجا به بعد تبدیل به نشانه‌ای از بی‌نظمی و نبود نظام مشخص در بازار ترجمه می‌شود. 

این جدول را شما تحلیل کنید! 

بیاید در همین ابتدا، با هم نگاهی به جدول این گزارش بیندازیم؛ جدولی که تنها با چند عدد ساده، بخش مهمی از اوضاع آشفته و عجیب نشر ایران را آشکار می‌کند. وقتی می‌بینیم کتاب‌هایی مثل «ملت عشق» یا «شازده کوچولو» و «چهار اثر» توسط 60 تا ۱۷۰ ناشر مختلف منتشر شده‌اند، به‌وضوح متوجه می‌شویم که مسئله فقط محبوبیت این آثار نیست؛ بلکه نبود نظارت، فقدان نظام روشن برای حق ترجمه و رقابت ناسالمی است که بازار را به‌هم ریخته است.  چنین ارقامی نشان می‌دهد که بسیاری از ناشران بدون توجه به کیفیت، بدون خرید حق انتشار و حتی گاهی با ترجمه‌های شتاب‌زده و نام‌های جعلی، صرفاً برای بهره‌برداری از فروش بالا وارد میدان شده‌اند. نتیجه این است که خواننده با انبوهی از نسخه‌های نامطمئن روبه‌رو می‌شود و اعتمادش نسبت به ترجمه‌های معتبر کاهش می‌یابد.  این جدول در واقع تصویری فشرده از وضعیتی است که نشر ایران را در چرخه‌ای از تکرار، بی‌کیفیتی و بی‌قانونی گرفتار کرده است.

تعداد بسیار بالای ناشرانی که یک کتاب مشابه را منتشر می‌کنند، نشان می‌دهد که نه‌تنها حقوق قانونی ناشر اولیه و مؤلف رعایت نمی‌شود، بلکه کیفیت ترجمه و استاندارد‌های حرفه‌ای نیز قربانی رقابت ناسالم و سودجویی کوتاه‌مدت می‌شوند. در چنین بازاری، خواننده با نسخه‌های متعددی روبه‌رو می‌شود که گاه از نظر زبان، ریتم جمله و دقت فرهنگی تفاوت‌های چشمگیری دارند و تشخیص ترجمه معتبر را دشوار می‌کنند. این وضعیت علاوه بر کاهش اعتماد عمومی به آثار ترجمه، انگیزه ناشران و مترجمان حرفه‌ای را نیز کاهش می‌دهد و به‌نوعی موجب رکود اخلاقی و حرفه‌ای در کل صنعت نشر می‌شود. در نهایت، این جدول تنها اعداد و آمار نیست، بلکه نمایانگر نیاز فوری به اصلاحات ساختاری و ایجاد نظارت مؤثر بر بازار کتاب است. 

فقط پرفروش باش! ترجمه مهم نیست

 یکی از شگفتی‌های عجیب و تلخ فضای نشر در ایران این است که ناشری باوجود همه دشواری‌ها، حق کپی‌رایت کتابی را از ناشر اصلی خریداری می‌کند و آن را به‌صورت قانونی چاپ و منتشر می‌سازد. کتاب خوش‌اقبال از آب درمی‌آید، محبوب می‌شود، نقل‌قول‌هایش در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌چرخد و فروش بالا می‌گیرد؛ اما درست در همین زمان، از بداقبالی ناشر اصلی، ناگهان موجی از نسخه‌های غیررسمی همان کتاب وارد بازار می‌شود، بی‌آنکه او بداند چه بر سر اثری آمده که برای انتشارش هزینه و زمان صرف کرده است.  این نسخه‌های غیرقانونی با نام‌های مختلف مترجمان عرضه می‌شوند؛ نام‌هایی که برخی از آن‌ها اصلاً وجود خارجی ندارند و صرفاً برای پر کردن جلد و دادن ظاهری «رسمی» به ترجمه جعلی انتخاب شده‌اند.

ناشران سودجو تنها کافی است ببینند کتابی سر زبان‌ها افتاده؛ بی‌هیچ هزینه‌ای نسخه‌ای از آن را کپی می‌کنند، نامی خیالی روی آن می‌گذارند و به سود قابل‌توجهی می‌رسند. نتیجه آنکه اثری که باید یک ترجمه معتبر داشته باشد، ناگهان با چندین ترجمه سست، شتاب‌زده و ناهماهنگ در بازار پخش می‌شود؛ و این وضع، متأسفانه سرنوشت بخش بزرگی از کتاب‌های ترجمه‌ای در کشور ماست.  ترجمه‌های این‌چنینی اغلب از نظر زبان، ریتم جمله و درک لایه‌های فرهنگی دچار نقص‌ هستند. وقتی کتابی پرفروش با ترجمه‌ای ضعیف وارد بازار می‌شود، خواننده برای فهم درست متن به‌زحمت می‌افتد و لذت واقعی مطالعه کاهش می‌یابد.

این تجربه ناخوشایند به‌مرور انگیزه مخاطبان را برای خواندن آثار ترجمه کم می‌کند.  اما پیامد‌های این روند فقط شخصی نیست. ادامه چنین وضعی اعتماد عمومی به ترجمه‌های معتبر را فرسوده می‌کند و مخاطب به این نتیجه می‌رسد که ترجمه‌ها دقیق و اصیل نیستند و هر نسخه صرفاً بازنویسی نسخه‌ای دیگر است. چنین چشم‌اندازی نه‌تنها حرفه ترجمه را از نظر اخلاقی و اعتباری آسیب‌پذیر می‌کند، بلکه پویایی و تنوع زبانی در بازار کتاب را نیز تهدید می‌کند. 

کپی‌رایت داخلی که داریم؛ آن را ببینید! 

حق ترجمه معمولاً به‌صورت انحصاری برای یک ناشر، در یک‌ زبان و یک محدوده جغرافیایی تعیین می‌شود. وقتی بدون هماهنگی و بدون مجوز، چند ناشر هم‌زمان به ترجمه یک کتاب دست می‌زنند، این کار به زیان ناشری تمام می‌شود که با نویسنده یا ناشر اصلی قرارداد رسمی بسته و هزینه پرداخت کرده است. در چنین شرایطی قرارداد‌های حقوقی نقض می‌شود و سود ناشر و مؤلف اصلی به شکلی ناعادلانه پراکنده و نامتوازن تقسیم می‌گردد. این وضعیت نه فقط از منظر قوانین نشر، بلکه از نظر حرفه‌ای بودن و حفظ اعتماد در بازار کتاب نیز مخرب است. 

اما واقعیت این است که حتی در نبود نظام کپی‌رایت بین‌المللی، می‌توان در سطح داخلی به اصول حرفه‌ای پایبند ماند. ناشران می‌توانند با تدوین قرارداد‌های شفاف، اعلام رسمی زمان و محدوده ترجمه و احترام به حقوق یکدیگر، نوعی «کپی‌رایت داخلی» را شکل دهند که هم اخلاقی است و هم اجرایی. این رویکرد موجب می‌شود سرمایه‌گذاری‌های قانونی امنیت بیشتری پیدا کنند، کیفیت ترجمه‌ها بالاتر برود و فرهنگ رقابت سالم جایگزین بازار آشفته و پر از نسخه‌های بی‌اجازه شود. در نتیجه، خوانندگان نیز با خیال راحت‌تری کتاب می‌خرند و به ناشران و مترجمان اعتماد می‌کنند؛ اعتمادی که سرمایه اصلی بقای صنعت نشر است. 

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.