بازار ارز دیجیتال در سال ۲۰۲۵ به سمت کاربردهای واقعی و ملموس در حال حرکت است. سرمایهگذاران گزیدهکارتر شدهاند و پیشفروشهایی که مسیر مشخص و روشنی دارند، توجه بیشتری را به خود جلب کردهاند. در این یادداشت، براساس مقالهای در وبسایت مدیوم (Medium)، روندهایی را بررسی میکنیم که این تحول را شکل میدهند و توضیح میدهیم چرا توکنهای کاربردی در مرکز توجه قرار گرفتهاند.
دنیای ارزهای دیجیتال در طول سالها آنقدر مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته که تشخیص اینکه کدام سیگنالها اهمیت دارند، دشوار شده است. اما با پیشروی در سال ۲۰۲۵، یک موضوع برای هر کسی که با دقت بازار را دنبال میکند، واضح است: بازار به بلوغ رسیده است. سرمایهگذاران دیگر به دنبال هیاهوها نیستند و تلاش میکنند درک کنند کدام پروژهها تا یک یا پنج سال آینده همچنان ارزشمند باقی خواهند ماند، نه اینکه هر هیجان زودگذری را دنبال کنند.
بخشی از این تغییر، توجه تازهای را به این فضا معطوف کرده است. نه به این دلیل که پیشفروشها ناگهان به «روند داغ» بازار تبدیل شدهاند، بلکه چون برخی پروژههای نوپا در حال ساختن چیزهایی هستند که واقعاً منطقی به نظر میرسند. فعالان بازار با دقت بیشتری فرصتها را بررسی میکنند، سؤالات بهتری میپرسند و پروژههایی را انتخاب میکنند که بهجای وعدههای توخالی، مسیر مشخصی را نشان میدهند.
در ادامه نگاهی دقیقتر به عواملی میاندازیم که گفتمان اصلی بازار در سال جاری را شکل دادهاند.
اگر بازارهای صعودی قبلی را به خاطر داشته باشید، احتمالاً به یاد میآورید که چگونه برخی توکنها صرفاً بر اساس هیجان جامعه یا ایدهای جذاب، بهسرعت رشد میکردند. این اتفاق هنوز هم رخ میدهد، اما در مقیاس بسیار کوچکتر. اکثر سرمایهگذاران اکنون میخواهند یک توکن «وظیفه» مشخصی داشته باشد؛ چیزی کاربردی و قابلفهم.

پروژههایی در زمینههای پرداخت، سیستمهای رزرو، ابزارهای کسبوکارهای کوچک، لایههای فروشگاهی (Marketplace) یا حتی پلتفرمهای خدماتی ساده، بیش از مفاهیم پیچیده و انتزاعی مورد توجه قرار میگیرند. وقتی مردم میتوانند تصور کنند که چگونه توکنی در زندگی روزمره آنها جای میگیرد، طبیعتاً آن را بنیادیتر و کمتر سوداگرانه میبینند.
این تغییر تعجبآور نیست. پس از چندین چرخه آزمون و خطا، بسیاری از سرمایهگذاران به سادگی به دنبال پروژهای هستند که بتواند کارایی مشخصی داشته باشد.
پیشفروشها همیشه بخش مهمی از دنیای ارزهای دیجیتال بودهاند، اما نحوه ارزیابی آنها توسط مردم بسیار تغییر کرده است. در گذشته، مهمترین چیز این بود که «زود وارد شوی». اما اکنون، مهم این است که زود وارد شوی و درک کنی که پروژه دقیقاً چه چیزی را میخواهد بسازد.
به همین دلیل است که این دسته از پروژهها موج دوم توجه را به خود جلب کردهاند؛ نه به خاطر هیاهو، بلکه به این دلیل که برخی تیمها مشکلات واقعی را برای حل کردن انتخاب کردهاند.
یکی از بزرگترین شگفتیهای سال ۲۰۲۵ این است که بسیاری از پروژهها تمرکز خود را به سمت صنایعی معطوف کردهاند که از قبل وجود دارند و پایگاه مشتریان بزرگی دارند. تیمها بهجای حدس زدن درباره نیازهای احتمالی آینده، وارد بازارهایی میشوند که مردم در حال حاضر در آنها پول خرج میکنند.
سفر، سلامت و تندرستی، بازی، خردهفروشی و مراقبت از حیوانات خانگی تنها چند نمونه از این صنایع هستند. این صنایع بزرگ و آشنا هستند که باعث میشود ادغام بلاک چین در آنها طبیعیتر به نظر برسد.
پروژه هگزیداگ (Hexydog) در این دسته رو به رشد قرار میگیرد. این پروژه بر روی چیزی تمرکز دارد که همه آن را درک میکنند: خدمات حیوانات خانگی. آرایش، مراقبتهای دامپزشکی، مربیان، لوازم و… اینها چیزهایی هستند که میلیونها نفر بهطور منظم برای آنها هزینه میکنند. ایده هگزیداگ این است که این هزینهها را به بازاری مبتنی بر بلاک چین متصل کند که در آن پرداختها، رزروها و کشف خدمات از طریق اکوسیستمی واحد انجام میشود. این پروژه قصد ندارد ارز دیجیتال را از نو اختراع کند، بلکه صرفاً آن را در جایی مفید به کار میگیرد.
روند قابل توجه دیگر، نحوه واکنش سرمایهگذاران به بهروزرسانیهای توسعه پروژه است. در سالهای گذشته، پروژههایی که بیشترین سروصدا را داشتند، اغلب بیشترین توجه را به خود جلب میکردند. اما اکنون، واکنشها متفاوت است. مردم به تیمهایی پاداش میدهند که بهوضوح ارتباط برقرار میکنند، عجله نمیکنند و از دادن وعدههای بزرگ و بیش از حد خودداری میکنند. پروژههایی که گامبهگام پیش میروند، اعتماد بیشتری نسبت به آنهایی که ویژگیهای عظیم را قبل از آماده شدن اعلام میکنند، جلب کردهاند.
این تغییر به پیشفروشهایی که نقشه راه واقعبینانهای دارند کمک میکند تا متمایز شوند. وقتی تیمی توضیح میدهد که در حال ساخت چه چیزی است، جامعه خود را بهطور مداوم بهروز میکند و از هیاهوی غیرضروری پرهیز میکند، محیط باثباتتری برای مشارکتکنندگان اولیه ایجاد میشود.
اگر روندهای فعلی ادامه پیدا کنند، توکنهایی که در سال جاری عملکرد خوبی خواهند داشت، آنهایی هستند که بر اساس کاربرد واقعی و توسعه پایدار ساخته شدهاند. سرمایهگذاران صبورتر، اما در عین حال مطالبهگرتر شدهاند. آنها شفافیت، هدف و وضوح میخواهند.
پیشفروشهایی با پتانسیل بلندمدت احتمالاً در مرکز توجه باقی خواهند ماند و انتظار میرود پروژههای متمرکز بر صنایع واقعی با ارائه نتایج اولیه، توجه بیشتری را به خود جلب کنند. ماههای آینده به احتمال زیاد به سازندگان پاداش خواهد داد، نه به جنجالآفرینان.
سال ۲۰۲۵ در حال تبدیل شدن به سالی متفکرانهتر برای بازار ارز دیجیتال است. هیجان هنوز در بازار وجود دارد، اما تمرکز به سمت چیزهایی تغییر کرده که درک و ارزیابی آنها آسانتر است. کاربرد، ساختار و عملکرد اولیه بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارند. برای سرمایهگذارانی که رویکردی متعادل را ترجیح میدهند، ترکیب پیشفروشها و کاربردهای دنیای واقعی، بخش جذابی از بازار برای رصد است.