بازنشستگان و ضرورت بازآفرینی رابطه حاکمیتی مدنی

خبرگزاری مهر چهارشنبه 05 آذر 1404 - 09:11
یک پژوهشگر حوزه حقوق نوشت، سرمایه اجتماعی بازنشستگان و بازآفرینی رابطه میان سازمان تأمین اجتماعی و جامعه‌ای که بزرگ‌ترین صاحبان حق در آن هستند، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.

به گزارش خبرگزاری مهر، علا مینایی، مشاور حقوقی بازنشستگان تأمین اجتماعی در خصوص اصلاح حکمرانی در نظام بازنشستگی سازمان تأمین اجتماعی در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری مهر نوشت، بازنشستگان، سرمایه اجتماعی سازمان و ضرورت بازآفرینی رابطه حاکمیتی مدنی است.

در ۳ بخش پیشین این مجموعه مقالات تأکید شد که کرامت انسانی و منزلت بازنشستگان، نه یک خواست صنفی، بلکه زیربنای توسعه اجتماعی و اساس پایداری حکمرانی در نظام رفاه و تأمین اجتماعی است. بازنشستگان، حافظان تجربه‌های حرفه‌ای، اخلاقی و هویتی جامعه هستند و بی‌توجهی به جایگاه آنان به معنای تضعیف ریشه‌های معرفتی و انسانی کشور است. اکنون در بخش چهارم، به بعدی عمیق‌تر و حساس‌تر می‌پردازیم: سرمایه اجتماعی بازنشستگان و ضرورت بازآفرینی رابطه میان سازمان تأمین اجتماعی و جامعه‌ای که بزرگ‌ترین صاحبان حق در آن هستند.

بزرگ‌ترین سرمایه اجتماعی سازمان

سازمان تأمین اجتماعی، تنها یک نهاد بیمه‌گر نیست؛ بلکه یک شبکه بزرگ اجتماعی است که میلیون‌ها بیمه‌پرداز و بازنشسته، ستون‌های آن را تشکیل می‌دهند. این جامعه وسیع، یک «سرمایه اجتماعی سازمانی» است؛ سرمایه‌ای که اگر تقویت شود، سازمان را در مسیر توسعه، پایداری مالی و کارآمدی اداری یاری می‌رساند و اگر فرسوده گردد، هر اصلاحی_ اگر کارشناسی باشد_ با بی‌اعتمادی و مقاومت اجتماعی روبه‌رو خواهد شد.

بازنشستگان در واقع سه نقش بنیادین در ساختار سازمان دارند:

• صاحبان اصلی منابع سازمان (از محل حق بیمه‌های پرداختی خود)

• بزرگ‌ترین گروه ذی‌نفع و مخاطب سیاست‌ها

• مهم‌ترین تولیدکنندگان مشروعیت اجتماعی برای سازمان

بنابراین، نگاه به آنان باید از «مخاطب خدمات» به «شریک در اداره سازمان» تغییر یابد؛ تغییری که در سیاست‌های کلی تأمین اجتماعی و نیز مقاوله‌نامه‌های سازمان بین‌المللی کار تأکید شده است.

بحران سرمایه اجتماعی و شکاف روزافزون اعتماد

یکی از چالش‌های اصلی امروز سازمان، کاهش محسوس اعتماد میان بازنشستگان و مدیریت اجرایی است. این شکاف دلایل متعددی دارد که می‌توان به «تصمیم‌گیری‌های بدون مشارکت کانون‌ها»، «نبود شفافیت در قراردادهای کلان و سیاست‌های مالی»، «ضعف اطلاع‌رسانی و بی‌توجهی به حق دانستن (Right to Know) بازنشستگان»، «مشاهده‌پذیری کم مدیران ارشد و فاصله‌گرفتن از جامعه ذی‌نفعان» و رفتارهایی که گاه به جای تعامل و گفتگو، به انفعال یا حذف صدای بازنشستگان منتهی می‌شود» اشاره کرد.

در نتیجه، سرمایه اجتماعی که باید پشتوانه اصلی سازمان و دولت باشد، در معرض فرسایش قرار گرفته است. جبران این آسیب، نیازمند تغییرات ساختاری و فرهنگی است.

ر اهکارهای بازسازی رابطه سازمان و جامعه بازنشستگان

نهادینه‌سازی گفتگوی اجتماعی (Social Dialogue)

بر اساس مقاوله‌نامه‌های ۱۴۴ و ۱۵۴ سازمان بین‌المللی کار، گفتگوی اجتماعی یکی از ارکان حکمرانی مطلوب در نظام‌های رفاهی است. سازمان تأمین اجتماعی باید مکلف گردد:

• مشارکت واقعی نمایندگان بازنشستگان را در تصمیمات کلیدی بپذیرد

• جلسات منظم، رسمی و صورت‌مجلس‌دار با کانون‌ها برگزار کند

• هیچ تصمیم مهم مالی، درمانی و رفاهی بدون مشارکت نمایندگان قانونی جامعه بازنشستگی اتخاذ نشود.

تشکیل شورای عالی مشارکت بازنشستگان در اداره سازمان

ایجاد نهادی رسمی و تثبیت‌شده در کنار هیئت‌امنای سازمان که حق رأی داشته باشد، در تصویب بودجه، سیاست‌های درمانی و سرمایه‌گذاری نظارت کند و به صورت دوره‌ای گزارش عملکرد ارائه دهد.

چنین شورایی شکاف میان مدیریت و جامعه ذی‌نفعان را کاهش می‌دهد و به افزایش مشروعیت سازمان می‌انجامد.

تدوین منشور حقوق بازنشستگان: این منشور می‌تواند بر پایه «اصل ۲۹ قانون اساسی»، «سیاست‌های کلی نظام در حوزه تأمین اجتماعی» و «اصول بین‌المللی حمایت از سالمندان» تهیه شود و حقوق بنیادینی مانند کرامت، مشارکت، شفافیت، حق اعتراض، دسترسی به اطلاعات و حمایت درمانی استاندارد را تضمین کند.

ارتقای شفافیت و پاسخگویی: در این راستا «انتشار سالانه گزارش جامع عملکرد مالی و سرمایه‌گذاری»، «ارائه قراردادهای کلان در سامانه شفافیت»، «انتشار گزارش‌های فصلی از اقدامات درمانی، رفاهی و اجرایی» و «پاسخگویی دوره‌ای مدیرعامل به کانون‌ها و رسانه‌های صنفی» از الزامات این شفافیت است.

تحول فرهنگی؛ از نگاه مخاطب‌محور به نگاه شریک‌محور

اصلاح ساختار بدون اصلاح نگرش مدیران، ماندگار نخواهد بود. فرهنگ سازمانی باید بر پایه احترام به بازنشستگان، تقویت تکریم ارباب‌رجوع، پاسخگویی اداری، احترام به کانون‌ها به‌عنوان نهادهای قانونی مشارکت اجتماعی و پذیرش نقد سازنده بازتعریف شود.

مدیریت سازمان باید بداند که بازنشستگان، نه مزاحم اصلاحات، بلکه بزرگ‌ترین حامی اصلاحات درست هستند.

سخن پایانی

احیای اعتماد میان سازمان تأمین اجتماعی و جامعه بازنشستگان، یک ضرورت راهبردی است. هیچ اصلاح مالی، درمانی یا ساختاری در غیاب این سرمایه اجتماعی به نتیجه نخواهد رسید.

بازنشستگان نه «هزینه»، بلکه «سرمایه» سازمان هستند و آینده تأمین اجتماعی تنها در صورتی پایدار خواهد شد که این سرمایه ارزش‌گذاری، دیده و شنیده شود.

تاکید می‌شود، بازسازی سرمایه اجتماعی، مهم‌ترین گام در مسیر اصلاح حکمرانی سازمان و تقویت جایگاه بازنشستگان در ساختار تصمیم‌سازی کشور است.

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.