شاهرخ بیانی یک چهره فراموش‌نشدنی در فوتبال ایران تلقی می‌شود. کاپیتان استقلال که اواسط دهه ۶۰ در اوج محبوبیت، از استقلال رفت و به پرسپولیس پیوست! البته او در سال ۶۸ دوباره به استقلال بازگشت.

بیانی ۶ آذر ۱۴۰۰ مصاحبه‌ای مفصل با ما انجام داد و به این ماجراها کاملا پرداخت:

• من و شاهین بالغ بر ۳۰ سال قبل یک مغازه سر کوچه خودمان خریدیم و ابتدا آن را ساندویچی کردیم ولی بعدا تبدیل شد به لوازم خانگی. البته کلاهمان را برداشتند و پس از مدتی آن را نمایشگاه ماشین کردیم. بعدا هم که فروختیمش.
• یک روز آقای مرتضی شرکا که مربی سازنده جوانان استقلال بود، به محله ما آمد و کی از بچه‌محل‌ها به او پیشنهاد داد من را تست کند. در تیم جوانان تاج سابق تست شدم و اتفاقا آقایان جگیج و مرحوم پورحیدری هم آن‌جا بودند. همان‌جا قبولم کردند و چندی بعد آقای جگیچ شاهرخ بیانی ۱۶ ساله را به تمرین تیم بزرگسالان استقلال برد.
• وقتی با تاج قرارداد بستم، ماهی ۷۰۰ تومان حقوق می‌گرفتم و برای هر پیروزی هم ۵۰۰ تومان پاداش داشتم. اولین بار در ۱۷ سالگی با پیراهن این تیم مقابل رستاخیز بازی کردم. شاهین را هم خودم به جگیج معرفی کردم.
• عاشق لباس خریدن بودم و همین الان هم اگر همسرم مانع نشود، هر روز لباس می‌خرم. الگویم در لباس پوشیدن ناصرخان حجازی بود.
• پیراهن شماره ۱۰ را به عشق حسن روشن می‌پوشیدم. فوتبالیستی استثنایی که روی دستش بازیکن نیامده. بعد از آقای روشن فقط ناصر محمدخانی بود که چشم‌نواز فوتبال بازی می‌کرد.
• تیمی که در جام ملت‌های ۱۹۸۴ حاضر شد، واقعا رویایی بود. حتی آقای حشمت مهاجرانی خودش به من گفت تیم ایران در جام ملت ۱۹۸۴ از تیمی که به جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین هم رفت قوی‌تر بود.
• به جان بچه‌ام من در دربی اسفند سال ۱۳۷۰ به استقلالی‌ها نگفتم مراعات علی پروین را بکنید. از آن بازی تصویربرداری نشد وگرنه می‌دیدید که چه موقعیت‌های خوبی را از دست دادیم.
• سال ۶۸ وقتی دوباره به استقلال برگشتم، بازوبند را به من دادند ولی مجید نامجومطلق اعتراض کرد و من هم دیدم اگر حرفی بزنم حاشیه درست می‌شود به همین خاطر کاپیتانی در استقلال نوبتی شده بود ولی برای جام باشگاه‌های آسیا که می‌خواستیم برویم، منصورخان پورحیدری گفت در مسابقات بین‌المللی زشت است که کاپیتان گردشی داشته باشیم روی همین اصل بعد از مشورت با خود من، شاهین بیانی برادرم کاپیتان شد.
• اگر می‌توانستم، آن مقطعی که از استقلال به پرسپولیس رفتم را پاک می‌کردم. یک سال به پرسپولیس رفتم و تاوان سنگینی بابت آن دادم. من به خاطر اختلاف با عباس کردنوری مدیر وقت باشگاه و سعید مراغه‌چیان از استقلال جدا شدم و به پرسپولیس رفتم.
• یادم می‌آید در دربی خرداد ۱۳۶۵ علی پروین دستور داد اگر پنالتی شد، شاهرخ بیانی بزند و اتفاقا پنالتی هم شد. من در آن مسابقه به استقلال گل زدم ولی برای هواداران این تیم کری نخواندم بلکه اصغر حاجیلو فحش داد و من با گره‌کردن مشت‌هایم جواب فحاشی او را دادم.
• همین چند سال قبل آندرانیک تیموریان می‌خواست به پرسپولیس برود ولی من با توجه به تجربه‌ای که داشتم، نگذاشتم چنین اتفاقی برایش تکرار شود.

بیشتر بخوانید: علیرضا منصوریان: هر روز از این ترس تا پای سکته می‌روم/ جلال حسینی باید الگو باشد/ بازیکنی که میلیاردی می‌گیرد چرا ۱۰ شب نمی‌خوابد؟