به گزارش همشهری آنلاین، سخنان رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، درباره ابنسینا از روز گذشته در شبکههای اجتماعی بهسرعت وایرال شد و بار دیگر توجه افکار عمومی ایران را به روندی جلب کرد که سالهاست درباره آن هشدار داده شده است؛ روندی که هدف آن بازتعریف مفاخر ایرانی در چارچوب هویتی ترکمحور است. اردوغان در اظهاراتی گفت: «ما بهعنوان وارثان تمدنی بزرگ و جغرافیایی که شفابخشی در ژنهای آن نهفته است، باید جایگاه خود را بشناسیم و رسالتمان را درک کنیم. فراموش نکنیم که ما وارثان لقمان حکیم و ابن سینا هستیم؛ کسانی که پایههای علم پزشکی را در غرب بنا نهادند. اجداد ما برای جستجوی بشریت در مسیر شفا و درمان، راهحلهای نهادی ارائه دادند.»
این جملات مستقیم و روشناند و جای هیچ برداشت دوگانهای باقی نمیگذارند: اردوغان تلاش میکند ابنسینا را نه یک چهره ایرانی، بلکه بخشی از میراث تمدنی مردم ترکیه معرفی کند. این موضعگیری تازه نیست، اما صراحت و جایگاه مطرحکننده آن، اهمیت سخنان را دوچندان کرده است.
سخنان جدید اردوغان از آن جهت حساسیتبرانگیز شد که ابنسینا یکی از روشنترین نمادهای هویت علمی ایران است و کوچکترین شکی درباره پیوند هویتی او با ایران نیست. با این حال، چنین چهرهای در سخنان رئیسجمهور ترکیه بهعنوان «میراث اجداد ترکها» معرفی شده است.
این موضوع تنها یک اظهار نظر معمولی نیست، بلکه بخشی از یک استراتژی فرهنگی گسترده است؛ استراتژی که سالهاست آغاز شده و اکنون به نقطه حساسی رسیده است.
پیشینه روند مصادره فرهنگی از سوی ترکیه
هرچند پیوند دادن ابنسینا به هویت ترک اقدامی تازه به نظر میرسد، اما سابقه این روند در سیاست فرهنگی ترکیه طولانیتر است. نقطه عطف این ماجرا به سال ۲۰۰۷ بازمیگردد؛ زمانی که ترکیه مولانا جلالالدین بلخی را به نام خود ثبت جهانی کرد ثبت نام مولانا ـ شاعری که تمام آثارش فارسی است و هویت فکریاش در دل فرهنگ ایرانی شکل گرفته ـ آغازگر فصلی جدید در سیاست هویتسازی ترکیه بود.
پس از ثبت مولانا، در سالهای بعد، مقامات ترکیه بارها در سخنرانیها و برنامههای فرهنگی او را «شاعر ترک» یا «میراث قونیه» نامیدند. حتی در مجمع عمومی سازمان ملل، اردوغان از مولانا بهعنوان چهرهای متعلق به ترکیه یاد کرد. این روند به انتشار گسترده آثار مرتبط با مولانا در ترکیه و شکلگیری تصویر تازهای از او در افکار عمومی انجامید.
در سالهای اخیر ترکیه تلاش خود را از حوزه شعر و ادبیات به چهرههای علمی نیز گسترش داده است. نصب مجسمه ابنسینا در یک مرکز درمانی در آنکارا و معرفی او بهعنوان پزشک ترکتبار، نمونهای از این روند است. همچنین شبکه TRT در برنامهای رسمی با عنوان «شخصیتهای ماندگار ترک در تاریخ» ابنسینا، فارابی و ابوریحان بیرونی را از مفاخر ترک معرفی کرده است.
ساخت سریال «نابغه کوچک؛ ابنسینا» گام دیگری از این پروژه بود؛ سریالی که با توجه به سابقه ترکیه در بازنمایی تاریخی، احتمال بالایی دارد در آن هویت ایرانی ابنسینا کمرنگ یا نادیده گرفته شود.
پیامدهای فرهنگی و ضرورت واکنش
این روند تنها یک اختلاف تاریخی نیست؛ مسئلهای استراتژیک است که بر قدرت نرم ایران اثر میگذارد. زمانی که ترکیه بتواند روایت منسجمتری از چهرههای تمدنی جهان اسلام ارائه کند، موقعیت فرهنگی ایران در سطح منطقه و جهان تضعیف میشود.
تجربه مولانا نشان داده است که بیتوجهی، به تثبیت روایت رقیب منجر خواهد شد. اگر امروز اقدامی ساختاری درباره بازنمایی ابنسینا صورت نگیرد، فردا ممکن است در افکار عمومی جهان او را چهرهای ترکتبار بشناسند.
سخنان روز گذشته اردوغان آخرین زنگ خطر در روندی است که سالهاست آغاز شده: مصادره مفاخر ایرانی.
آنچه امروز درباره ابنسینا رخ میدهد، ادامه همان داستان مولانا و دیگر بزرگان است. اکنون بیش از هر زمان دیگر لازم است ایران با رویکردی فعال، علمی و جهانی از هویت فرهنگی خود دفاع کند؛ زیرا هرگونه تعلل، به فرسایش تدریجی تاریخ و هویت ایرانی خواهد انجامید.












