عصر ایران - عجیب ترین پرونده هواپیماربایی تاریخ جهان چنان شگفت انگیز است که حق دارید باورش نکنید ولی این ماجرا به شکلی حیرت آور، واقعی است و تنها پرونده حل نشده تاریخ آمریکا هم محسوب می شود؛ روایت این ماجرای عجیب و غریب را در 54 مین سالگردش بخوانید.
ساعت حوالی سهونیم بعدازظهر بود که مردی با کتوشلوار تیره و عینک آفتابی، بلیت یکطرفه برای پرواز 305 خطوط نورث وست خرید؛ نام Dan Cooper روی بلیت او نوشته شده بود؛ بعدها خبرنگاری به اشتباه این نام را «D.B.Cooper» نوشت و همان برای همیشه ماند.
هواپیمایی که ربوده شد
چند دقیقه که از پرواز گذشت، "کوپر" مهماندار را صدا کرد، کاغذی به او داد و گفت: خانم محترم، بهتر است این را بخوانید.
مهماندار کاغذ را باز کرد و این جمله را دید: «من یک بمب دارم.» و سپس کوپر کیفش را باز کرد و بمب را به او نشان داد.
خبر به خلبان رسید و مذاکره شروع شد: کوپر ۲۰۰ هزار دلار پول نقد (تقریباً معادل ۱.۴ میلیون دلار امروز) می خواست، به همراه چهار چتر نجات.
اما در آن ارتفاع، طبیعتاً پول و چتر وجود نداشت. اما کوپر فکر همه چیز را کرده بود. به دستور او هواپیما در سیاتل نشست. پلیس آن را محاصره کرده بود، اما هیچکس اجازه نزدیکشدن به داخل را نداشت؛ کوپر تأکید کرده بود که «اگر دخالتی ببیند هواپیما را منفجر میکند» و به نظر می رسید شوخی هم نداشت.
پول و چترها تحویل داده شد. کوپر در عوض، تمام مسافران و بخشی از خدمه را آزاد کرد ، اما خودش، همراه با چهار خدمه باقیمانده، دستور داد پرواز ادامه یابد.
خدمه پرواز

هواپیما بهسمت جنوب پرواز کرد؛ شب بود، باران می بارید و باد تندی می وزید. حوالی ساعت 20 هواپیما به بالای جنگلهای انبوه شمالغربی آمریکا رسید ، جایی که منطقهای که امروز «منطقه پرش کوپر» نامیده میشود.
کوپر چتر نجات را پوشید، پول ها را با طناب به دور بدنش بست و به خلبان دستور دارد در عقب هواپیما را باز کند. خلبان اطاعت کرد و کوپر با پول ها پایین پرید.
او هواپیمای بوئینگ 727 را به این دلیل انتخاب کرده بود که دری در عقب دارد که موقع پرواز می تواند باز شود و نیز موتورهایش در زاویه ای قرار گرفته اند که او را موقع پرش، نمی سوزانند.
خلیان بلافاصله مختصات دقیق محل پرش را به زمین مخابره کرد؛ FBI نیز فوراً عملیات جستوجو را آغاز کرد، عملیاتی که 45 سال طول کشید و بیش از 1000 نفر به عنوان مظنون بازجویی شدند ولی هیچ کدام شان کوپر نبود. گویا در آن شب تاریک، هواپیما ربا بعد از پریدن در دل باد و باران، برای همیشه از صحنه روزگار پاک شده بود؛ حتی جسدی هم پیدا نشد که آن را منتسب به کوپر کنند.
چهره نگاری پلیس از کوپر
در ۱۹۸۰ پسری ۸ ساله کنار رودخانه کلمبیا بستههایی از پول نقد یافت که ۵۸۰۰ دلار بودند. شمارهسریالها تأیید کرد که این پولها بخشی از باج کوپر است. اما دیگر هیچجای دیگر، هیچکس، هیچ نشانی از او نیافت.
در ۲۰۱۶ و بعد از 45 سال تحقیقات بی نتیجه FBI رسماً اعلام کرد: «پرونده فعال تحقیقات درباره هواپیماربایی و باج گیری کوپر بسته میشود، اما همچنان یک پرونده باز تاریخی باقی خواهد ماند.»
رودخانه کلمبیا و پول های پیدا شده در 1980

هنوز هم کوچکترین مدرکی از اینکه کوپر مرده یا زنده است در دست نیست. گمانه زنی های بسیاری درباره کار او وجود دارد:
برخی معتقدند او در همان شب کشته شد؛ شرایط پرش چنان وخیم بوده که تقریباً غیرممکن بوده کسی زنده بماند. برخی دیگر میگویند او چتربازی حرفهای بوده، نقشه دقیق منطقه را میشناخته است و توانسته است به سلامت فرود بیاید و بگریزد.
نظریهای هم وجود دارد که او اصلاً قصد فرار کامل نداشته و میخواسته کاری نمادین یا حتی انتقامی انجام دهد.این گزاره از آن جهت مطرح شده که وقتی یکی از عوامل پرواز از کوپر پرسیده بود چرا خطوط هوایی نورث وست را برای هواپیماربایی انتخاب کرده است؟ او پاسخ داده بود: "این به این دلیل نیست که من از خطوط هوایی شما کینه ای دارم، فقط به این دلیل است که من کینه دارم"
اما واقعیت این است که برای هیچ کدام از این حدسیات، سند و مدرکی وجود ندارد و تنها چیزی که همه روی آن متفق القول هستند این است: عجیب ترین پرونده هواپیمایی ربایی جهان اکنون یک معمای حل نشده تاریخی - پلیسی است و یک داستان عجیب و غریب!