عصرایران- یکی از آداب و رسوم جالب تهران قدیم عبارت بود از گشت زدن افرادی با نام غول بیابان در قهوه خانه ها و اماکن مشابه. این که آن ها فلسفه وجودیشان چه بود و چه می کردند در کتاب «طهران قدیم» اثیر جعفر خان شهری آمده است که می خوانیم:

این اسم افرادی بود که مانند حاجی فیروز و آتش افروز برای سرگرمی مردم در این روز به راه می فتادند. آن ها دو نفر، دو نفر که برای خود قیافه بس مهیب، از سر و رویش ژولیده ی بلند کثیف گذارده، نیمتنه ای از پوست ببر یا پلنگ که یک کتی با تسمه چرمی ای از شانه به پشت می انداختند و از پوست دیگری دامن کوتاهی به پا می کردند و کاسه شاخ دار سر گاوی به سر گذارده، چوب زمخت گره داری را به دست می گرفتند و با پای برهنه و هیبتی غول آسا در اماکن شلوغ مانند قهوه خانه و معرکه گیری و مانند این ها ظاهر می شدند.
آن ها ناگهان با نعره ی گوش خراشی وسط مردم جست می زدند و خود را غول بیابان می خواندند و با خواندن اشعاری که معلوم نبود توسط چه کسی سروده شده و یا اصلا بابت چه چیزی سروده شده است، پول جمع می کردند و حرف حسابشان هم این بود با آمدنشان و گرفتن پول از مردم از آن ها دفع شر می کردند و تا سال دیگر هیچ غول و دیوی به سراغ آن ها نمی آمد.
بخشی از اشعاری که آن ها می خواندند از این قرار بود:
ما غول بیابانیم
سرگشته و حیرانیم
گاهی به توی تهران
گاهی توی شمیرانیم
ما غول بیابانیم
سرگشته و حیرانیم
گاهی به توی سمنان
گاهی توی کاشانیم