مردی که به اتهام قتل جوانی محکوم به قصاص شده بود وقتی میخواست برای سومین مرتبه پای چوبه دار برود، از سوی مادر مقتول بخشیده شد.
به گزارش همشهری آنلاین، مهرداد صاحب یک دکه فروش جگر و قلیان در یکی از محلههای شهر شیراز بود. او بهمن سال ۹۹ در جریان درگیری با مردی جوان که به عنوان مشتری به دکهاش آمده بود، وی را زخمی کرد و به پلیس خبر داد. ماموران آمدند و بازداشتش کردند، اما جوان زخمی در بیمارستان فوت کرد و مهرداد زندانی شد.
او مدتی بعد در دادگاه کیفری استان فارس محاکمه شد و مادر مقتول درخواست قصاص کرد.
- قتل مرد جوان در باغ ۲۲ هکتاری | همه چیز با آواز دشتی شروع شد
- قتل جوان ایرانی به دست افغانستانی مست | با یک دختر ایرانی ارتباط داشتم
مهرداد در تشریح ماجرا گفت: چند سال بود دکهای را در محلهمان راهاندازی کرده بودم و در آن جگر و قلیان به مردم میدادم. آن روز مقتول که از بچههای محله بود، به عنوان مشتری آمد و به شوخی گفت تو جگر نداری! ناراحت شدم و همین باعث دعوایمان شد. به من فحاشی کرد و با چاقو ضربهای به او زدم.
متهم گناهکار شناخته شد و حکم قصاص گرفت. این رأی در دیوان عالی کشور تایید و به اجرای احکام دادگستری استان فارس ارسال و قاتل یک گام به مرگ نزدیک شد.
مهرداد دیماه سال ۱۴۰۱ دختر خردسال و همسرش را برای آخرین بار ملاقات کرد و به سلول انفرادی رفت. سحرگاه او را به محوطه بردند و طناب دار را دور گردنش انداختند. صلحیاران در واپسین لحظات به گفتوگو با مادر مقتول پرداختند و بعد از ۱۰ دقیقه توانستند حکم را متوقف کنند. او تلفنی با دختر و همسرش حرف زد. بعد از آن خانوادهاش برای جلب رضایت تلاش کردند که نتیجه نداد.
سال گذشته مهرداد دوباره پای چوبه دار رفت. تقدیر این بار هم باعث شد حکمش متوقف شود. این یک سال سریع سپری شد و او برای سومین مرتبه پای چوبه دار رفت.
به خاطر دخترش میبخشمش
آذر شهسواری مسئول کمیته سفیران صلح و دوستی انجمن حمایت از زندانیان با تایید این خبر گفت: ساعتی قبل از اجرای حکم، تلاش خانواده مرد زندانی و صلحیاران نتیجه داد و مادر مقتول به خاطر دختر ۱۱ ساله قاتل او را بخشید و درخواست وجهالمصالحه کرد.
وی ادامه داد: خانواده مرد زندانی، صلحیاران و خیرین دست به کار شدند و توانستند وجهالمصالحه را تامین و به مادر مقتول پرداخت کنند. قاتل بخشیده شد و چند هفته قبل پروندهاش برای بررسی از جنبه عمومی جرم به دادگاه کیفری استان فارس ارسال شد که متهم در ادامه آزاد شد و نزد همسر و دخترش رفت.
به مقتول قول دادم تا آخر عمرم به مادرش سرکشی کنم
زندانی بخشیدهشده نیز گفت: باورم نمیشود بخشیده شدهام. هر بار که پای چوبه دار میرفتم، گمان میکردم دیگر بازنمیگردم و همسر و دخترم را نمیبینم. باورم نمیشود مادر مقتول که تنها پسرش را از دست داده بود، مرا ببخشد و از کابوس قصاص و طناب دار رها شوم.
وی افزود: در مقابل چشمانم خیلی از افراد محکوم به قصاص نتوانستند رضایت بگیرند و حکمشان اجرا شد. بعد از آزادی سر مزار مقتول رفتم و از او خواستم مرا حلال کند و به او قول دادم تا آخر عمر به مادرش سرکشی کنم و هر کاری داشت برایش انجام دهم.











