به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، درگذشت بهرام بیضایی، از یگانهترینهای نمایش و سینمای ایران، جایی خالی را در فرهنگوهنر ایران پدید آورد که نگریستن دوستداران و علاقهمندانش تا ابد به آن، پُرش نخواهد کرد. درگذشت این هنرمند برجسته در کنار بیشمار پیام تسلیت از سوی هنرمندان، جز سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکنون واکنش پنج مقام رسمی دولت را به همراه داشته است.
محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور:
«إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَیهِ راجِعون
درگذشت جناب آقای بهرام بیضایی، هنرمند نامدار کشورمان، کارگردان ماندگار سینما و تئاتر، نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و پژوهشگر برجسته فرهنگ و اسطوره، پایانی است بر حضور جسمانی یکی از عمیقترین صداهای تاریخ معاصر هنر این سرزمین؛ اما بیتردید، آغاز ماندگاری پررنگتر نام و اندیشه او در حافظه فرهنگی ایران است.
بهرام بیضایی نه صرفاً یک هنرمند، بلکه معمار اندیشه در هنر بود؛ هنرمندی که روایت، تاریخ، اسطوره، زبان و هویت ایرانی را با نگاهی نقادانه، ژرف و مستقل بازخوانی کرد و آثاری آفرید که هم پختگی و جهانبینی خاصی در آنها نمایان بود و هم فراتر از زمانه خود ایستادند. او با آثارش به ما آموخت که هنر، میدان پرسش است، نه تکرار؛ و فرهنگ، زیستگاهی زنده است، نه خاطرهای ایستا.
اینجانب درگذشت این هنرمند پیشکسوت و تأثیرگذار که عاشق ایران و ایرانی بود را به جامعه هنری، دانشگاهی و فرهنگی کشور، شاگردان، دوستداران، پژوهشگران و خانواده محترم ایشان، بهویژه همسر گرامی آن هنرمند گرانقدر، سرکار خانم مژده شمسایی، تسلیت میگویم و باور دارم که اندیشه، زبان و جهانِ بیضایی همچنان الهامبخش نسلهای آینده خواهد بود. نام او در تاریخ هنر ایران، نه بهعنوان یک دوره، بلکه بهمثابه یک معیار باقی خواهد ماند.»
علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس جمهور:
«درگذشت بهرام بیضایی در روز تولدش، صرفاً فقدان یک هنرمند نیست؛ خاموشی اندیشهای است که تاریخ، اسطوره و اکنون را به گفتوگو مینشاند.
او در تئاتر و سینما، از مرگ یزدگرد تا روایتهای زنمحور و بهحاشیهراندهشده، همواره پرسشگر قدرت از هرنوع و در هرجا، روایتهای رسمی و سازوکارهای حذف (خصوصا در آن بخش آثار سینماییاش که به زنان میپرداخت) بود.
بیضایی هنرش را به میدان اندیشه بدل کرد و نشان داد جامعهای که با حافظه و پرسشهایش روبهرو نشود، ناچار آنها را به سکوت و تبعید میسپارد.
فقدان او یادآور کاسته شدن از خلاقیتی در حیات فرهنگی ماست که میتوانست در متن جامعه زیست کند و بر پیوستار نسلی موثر باشد.
آثارش همچنان ما را به بازخوانی تاریخ و حفظ ارزشهای انسانی فرامیخوانند. یاد و اثرش در حافظه فرهنگی ایران ماندگار است.
روحش شاد و یادش گرامی»
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت:
«هوالباقی
ما با آنچه میسازیم ایرانی هستیم؛ با زبان، خاطره، فرهنگ و هویت.
خبر درگذشت فخرِ فرهنگ و استوانه ادبیات نمایشی ایران، استاد بهرام بیضایی، موجب تأثر عمیق و اندوهی ملی گشت. بیضایی تنها یک نمایشنامهنویس و فیلمساز نبود؛ او پژوهنده خستگیناپذیرِ هویت و نگهبانِ واژگان و اساطیر بود. او با قلمی که ریشه در خاکِ کهن و شاخه در افلاکِ اندیشه داشت، زبان فارسی را در عرصه دراماتیک به اوجی نوین رساند و تاریخ و اسطوره را به آینه تمامنمای روزگار ما بدل کرد.
میراث او، از کتاب مرجع «نمایش در ایران» تا شاهکارهای ماندگاری چون «مرگ یزدگرد» و «باشو»، بخشی جداییناپذیر از حافظه جمعی و هویت تمدنی ایرانیان باقی خواهد ماند.
اینجانب، این ضایعه جبرانناپذیر را به جامعه فرهنگی و هنری کشور، شاگردان، دوستداران، پژوهشگران عرصه هنر و خانواده محترم ایشان، بهویژه همسر گرانقدر آن هنرمند عزیز، سرکار خانم مژده شمسایی، تسلیت میگویم و برای آن جانِ شیفته، آرامش ابدی مسئلت دارم.
نامش بلند و یادش در جریده
عالم، جاوید.»
محمدجعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور:
« صدافسوس از فقدان بهرام بیضایی که عمر گرانمایه خود را وقف پاسداشت فرهنگ و هویت ایرانی نمود. هماو که تاریخ، اسطوره و ادبیات این مرزوبوم را به زبان هنر بازروایت کرد و میراثی گرانسنگ برای نسلهای آینده بر جای نهاد. تسلیت به جامعه سینمایی و ادبی ایران و خیل دوستدارانش.»
عبدالکریم حسینزاده، معاون رئیسجمهور:
«افسوس که ایران، یکی از سترگترین روایتگران ادب و هنر را از دست داد؛ بهرام بیضایی.
یارِ دیرینِ شاهنامهٔ فردوسی و هنرمندی که با قلم و اندیشه، تار و پود تاریخ و فرهنگ این سرزمین را به صحنه آورد و ریشههای ایرانیمان را در دل هنر زنده نگاه داشت. واژهواژهٔ نوشتهها و لحظهبهلحظهٔ آثار نمایشی او هم تجلی هویت کهن ایران و پیوستگی فرزندان این خاک با گذشتهشان بود و هم یادآور ارزشهای والای انسانی و اجتماعی. تلخی این فقدان زمانی ژرفتر میشود که به یاد آوریم او که عمری مردماش را به تأمل درباره ریشهها و فرهنگشان فرا می خواند، دور از آغوش وطن چشم بر جهان بست.
این تجربه تلخ، ضرورتِ بازاندیشی در سازوکارهای حمایت از سرمایههای فرهنگی کشور را یادآور میشود تا سرزمین ما بیش از این ناچار به وداع در غربت با فرهیختگانی نباشد که میتوانند در متن زندگی و فرهنگ این ملت حضور داشته باشند و اثر بگذارند. غم درگذشت بیضایی تلنگری دوباره است تا بیش از پیش به خانهمند شدن نخبگان در وطنمان «ایران جان» بیاندیشیم.
زندهیاد بهرام بیضایی برگ تازهای بر دفتر فرهنگ ایرانزمین افزود و میراثی برجای گذاشت که فراتر از زمان، در حافظه فرهنگی این ملت، بقا خواهد یافت. این ضایعه را به جامعه هنری، دوستداران فرهنگ ایران و خانواده گرامی او تسلیت میگویم.»
59242











