به گزارش الف به نقل از روزنامه وطن امروز کارشناس مدیریت شهر گفت: البته بهتر است به جای سیاسیکاری از واژه سیاستزدگی استفاده کنیم، چرا که سیاسیکاری چارچوبی دارد و حداقلهایی را باید رعایت کرد در حالی که در دوره پنجم مدیریت شهری از برخی اعضای شورا رفتارهایی را شاهد بودیم که گویی هیچ ضابطهای در حوزه شهرداری وجود ندارد و متاسفانه این نگاه بیضابطه را به برخی قسمتهای شهرداری نیز تسری دادند که البته این بیضابطگی، آسیبهای بسیار جدی و طولانیمدتی بر پیکره مدیریت شهری وارد خواهد کرد.
* تسویهحسابهای سیاسی در شورای شهر
تسویهحسابهای سیاسی در شورای شهر پنجم پاشنه آشیل این دوره از مدیریت شهری بود تا عمران شهر به ناکارآمدی مبدل شود و سکون و بیتحرکی به تغییر مدیریت و بهبود شرایط. در همین زمینه حسینی گفت: بسیار متاسفم که اعلام کنم بهرغم قصد و نیت خوب چند نفر معدود از اعضای شورا برای بهبود برخی امور در ماههای ابتدایی شروع شورای پنجم، برخی اعضای شورا با نگاه صرفاً سیاسی نوعی انکیزاسیون یا دادگاه تفتیش عقاید در میان مدیران شهرداری برای کسب اطلاع از مدیریت شهری قبل به وجود آورده و شورا و شهرداری را به محلی برای تسویهحسابهای سیاسی و شخصی تبدیل کرده بودند.
وی بیان داشت: متاسفانه ادامه این روند، سخنچینی و ریاکاری اداری را به یک هنجار اداری برای احراز مناصب مدیریتی تبدیل کرده است؛ کاری که در درازمدت موجب شکلگیری کینه اداری و از همگسیختگی سرمایه انسانی شهرداری به عنوان مهمترین منبع آن میشود.
* مناصب موروثی
تقسیمبندی مناصب بین افراد همطیف و عدم دسترسی کارکنان به جایگاههای بالاتر، یکی دیگر از موضوعاتی بود که در دوره مدیریتی پنجم در شهر تهران رقم خورد و عملا حکایت از آن داشت که جایگاههای مدیریتی در شهر تهران در این دوره موروثی بوده و صرفا افراد همطیف و نزدیک به بدنه مدیریت شهری میتوانند امکان رشد و ترقی داشته باشند. در همین باره حسینی گفت: نکته دیگری که بیانگر سیاستزدگی لجامگسیخته در شهرداری است به وجود آمدن نوعی الیگارشی یا گروهپروری شهری است به طوری که گویی صرفا گروهی خاص استحقاق دستیابی به مناصب مدیریتی را داشتهاند؛ گروهی که به پشتوانه همین سیاسیون، بدون طی تشریفات اداری و احراز مدیریتهای میانی و حتی به محض شروع قرارداد کار به مناصب عالیه مدیریتی رسیدند. متاسفانه یکی از اصلیترین عوامل ناکارآمدی و شیوع فساد در شهرداری همین نگاه آشفته و غیرعادلانه سیاسی بوده است.
* میراث مدیریت
قابل دفاع نبودن بخش عمدهای از فعالیتهای صورتگرفته در این دوره از مدیریت شهری، این نگرانی را ایجاد کرده است که چه میراثی از این مدیریت به بهشتنشینان آینده خواهد رسید و چگونه مدیران آینده شهر باید از چالشهای پیش رویشان خارج شوند؟
بسیاری از پروژههای فرهنگی، اجتماعی، خدماتی، عمرانی و... در شهر تهران نیاز به بازنگری و تعریف مجدد دارند تا یکبار دیگر شهر و شهروندانش به سوی پویایی و رشد حرکت کنند؛ موضوعی که طی 4 سال گذشته مورد توجه قرار نگرفت و زمینهساز افزایش نارضایتی مردمی از بدنه مدیریت شهری و نوع کارکرد آن شد.
بر همین اساس شورای شهر ششم و شهردار آینده وظیفه سنگینی برعهده دارند، چرا که ضمن اجرای پروژههای فراموش شده در شهر، وظیفه احیای اعتماد عمومی از دست رفته نسبت به مدیریت شهری را نیز برعهده دارند و این موضوع کار را برای مدیریت ششم به مراتب سختتر خواهد کرد.
فارغ از اینکه چه جریان سیاسیای به شورای ششم و شهرداری تهران وارد شود، کاندیداها باید بدانند چه حجم از کار بر زمین مانده پیش رویشان است و آیا توانایی رسیدگی به آنها را خواهند داشت یا خیر! یقینا نتیجه ورود افراد فاقد توانمندی مدیریتی به این بخش، نتیجهای همانند 4 ساله گذشته خواهد داشت و شهر نمیتواند به عنوان یک موجود زنده به کالبد خود روحی دوباره بدمد.