خبرگزاری فارس- همدان، امروز باغی به وسعت تمام شهر در دره‌مرادبیگ و باغداری بخشنده برای همه اهالی همدان خبرساز شده و آوازه این باغ و باغدار به اقصی نقاط ایران زمین رسیده، تنها برای احیای شعار «اینجا باغ خودتان است بفرمایید میوه».
در شهر اطلسی‌ها از قدیم بر این باور بودند که درخت میان گذر و یا درختانی که دَر باغش باز است، برکت می‌کند. فامیل و دوستان هم همیشه خانه‌شان پر بود از محصولات تر و تازه باغ و باغدار هم با سخاوت محصولاتش برکت می‌کرد و واقعا چنین بود. هر چه بیشتر سبد میوه و سبزی از باغ بیرون می‌رفت، به بار درختان افزوده می‌شد، حالا آقامصطفی و برادرانش این سنت را زنده نگاه داشتند و در باغ را باز گذاشتند تا بار درختان فزونی یابد.
انگار خداوند منتظر است که بنده‌اش در باغ را بگشاید تا او هم دروازه رحمت بیکرانشان را باز کند و نعمتش سرازیر شود، آقا مصطفی که میراث‌دار باور قدماست، با یک ابتکار مثال‌زدنی، راه را باز، عشق را زنده و سنت خداوند را جاری می‌کند. هر روز بندگان خدا راهی باغ او می‌شوند و پروردگار هم پاسخ توکلش را جانانه داده است.
حالا هر کسی می‌تواند میوه خود را بچیند و لحظه‌ای در گوشه‌ای از بهشت زمینی خدا بیاساید. آقامصطفی با این اقدام به روند نادرست اقتصادی تولید و توزیع میوه هم دهن‌کجی می‌کند، دست واسطه‌ها را کوتاه و یک الگو مناسب را ارائه می‌دهد.
قسمت ما هم شد تا وارد «باغ برکت» شویم و دم و دستگاه فیلم‌برداری را علم کنیم و سرگردان به دنبال ثبت زیبایی‌ها باشیم، جای شما خالی از طرفی برکت، «باغ برکت» ما را میخکوب کرد و از طرفی سخنان بدون آلایش آقامصطفی، مرد باصفای باغ برکت و اراده خانوادگی آنها.
باغی به همت یک خانواده
«مصطفی میرزاجانی»، بهره‌بردار باغ برکت به اداره خانوادگی این باغ اشاره می‌کند و می‌گوید: از ۵۰ سال پیش یعنی از زمان پدر خدابیامرزمان تا به حال بهره‌بردار این باغ بودیم و هم اکنون خانوادگی باغ برکت را اداره می‌کنیم تا جایی که هر کدام از برادران وظیفه یک قسمت را بر عهده دارند و همسران هم به پخت و پز رب و لواشک می‌پردازند.
او کار گروهی خانواده بزرگ میرزاجانی را شرح می‌دهد و می‌افزاید: ما چهار برادر هستیم که از بام تا شام هر کدام وظیفه‌ای به عهده داریم به طور مثال بنده عهده‌دار درختان میوه هستم و دیگر برادرم مشغول کاشت سبزی و صیفی‌جات، یکی دیگر عرقیات گیاهی می‌گیرد و آخری هم زنبورداری و گاوداری کوچکی را در میان همین باغ اداره می‌کند.
آقامصطفی از نقش پررنگ بانوان در باغ برکت غافل نمی‌شود و ادامه می‌دهد: خانم‌ها هم میوه مازاد و یا درجه دو را به محصولات خانگی مثل لواشک، برگه زردآلو و رب تبدیل و درآمدزایی ایجاد می‌کنند البته مزیت دیگر پخت و پز این محصولات خانگی استفاده کامل از نعمت خداوند است تا جایی که باغ برکت هیچ ضایعاتی ندارد حتی از برگ درختان کود طبیعی درست می‌کنیم.
او به زندگی سنتی اشاره می‌کند و می‌گوید: قدیم و ندیم‌ها زندگی مثل امروز نبود و همه چیز سنتی و خانوادگی بود از پختن نان تا دوشیدن گاو، مادر ما صبح‌ها نان می‌پخت و شیر می‌دوشید و پدرم هم به باغ رسیدگی می‌کرد، همین رویه را برادران میرزاجانی و همسران و فرزندان در پیش گرفتند و امروز با کمک و همکاری هم امور می‌گذرانیم.
البته کار کردن در کنار هم باعث صفا و صمیمت بیشتر می‌شود و همیاری بین ما حرف اول را می‌زند مزیت دیگر کار خانوادگی هم آشنایی فرزندان با ارزش پول است این طوری بهتر متوجه زحمت پول درآوردن می‌شوند و از بچگی مسؤولیت کار بر دوش دارند.
باغی برای رفع دلتنگی
وسعت باغ برکت سه هکتار است و خانواده بزرگ میرزاجانی را در دل خود جای داده خانواده‌ای که سنت‌های قدیمی و صدالبته همت و تلاش مضاعف را چراغ راه خود کردند و در کنار هم نانی به کف می‌آوردند و در این زمانه دلتنگی دوش به دوش هم زندگی می‌گذرانند.
کار خانوادگی و زندگی دور هم تنها مزیت این باغداران با تجربه همدانی نیست و شعار اینجا باغ خودتان است باعث شهرت باغ برکت و خانواده میرزاجانی شده تا طبق سنت‌های نه چندان دور و دراز دَر باغ به روی همه اهالی شهر باز است و علاوه بر خرید میوه و سبزی ارزان‌قیمت از روزهای دلتنگی و آپارتمان‌نشینی حتی برای لحظات کوتاهی فاصله بگیرند و کیفور در میان درختان تنومند و سر به فلک کشیده دوری بزنند.
فکرش را بکنید صبح زود درست همزمان با طلوع با شکوه آفتاب عازم دره‌مرادبیگ یکی از مناطق خوش آب و هوای همدان شوی و پس از پیاده‌روی و استشمام هوای سالم و لطیف برای خرید مایحتاج روزانه از میوه‌های خوشرنگ و لعاب تابستانی تا ریحان و نعنا یا شاید گوجه‌فرنگی بوته‌ای دل به باغی مصفا با روکش مخمل سبز بسپاری و برای تمام روز انرژی اندوخته کنی.
جای سهراب خالی، خانه دوست همینجاست
چیدن ریحان با عطر نابش شعر سهراب می‌طلبد و مادران با همان دستان افسونگر و البته چاشنی عشق دست به کار چیدن سبزی و صیفی می‌شوند و چهار قدم آن طرف‌تر زردآلوها چشمک زنان در بلندای درخت فریاد مرا بچینید سر می‌دهند و آقای مصطفی هم کمک می‌کند و میوه‌های رسیده و آب افتاده را می‌چیند و مشتریان با ولع میوه تازه و سر درختی را جمع کرده و با حس و حال خوب به خانه می‌برگردند.
آقای میرزاجانی از سال‌های قدیم و سنت باغ‌های همدان یاد می‌کند و می‌گوید: در گذشته معمولا اقوام و دوستان برای چیدن میوه کمک می‌کردند و عصر هم با خودشان از محصول باغ می‌بردند و در واقع این داستان ایده جدید نیست در مورد باغ برکت هم به همین منوال گوش به گوش به دوستان و فامیل رسید و باغ ما رونق گرفت.
او به خرید ارزان میوه در باغ اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: دَر باغ به روی همه باز است و مشتری با گشت و گذار در میان درختان و گل‌ها شاداب می‌شود و علاوه بر روحیه خوب، میوه با قیمت مناسب تهیه می‌کند و یک روز طولانی را با انرژی برگرفته از سرسبزی درختان ادامه می‌دهد.
در زمان سختی هوای هم را داشته باشیم
آقامصطفی معتقد است چیدن میوه و سبزی در باغ باعث دلگرمی مشتری و البته رونق کار باغدار می‌شود، بیشتر باغداران محصول را یکباره جمع و به بازار عرضه می‌کنند که در مقایسه با جوابگویی به مشتریان خرد زحمت کمتری دارد اما در این زمانه سخت و مشکلات اقتصادی باید هوای همدیگر را داشته و کمک به حال هم باشیم.
او اضافه می‌کند: قیمت میوه به چند عامل بستگی دارد مثل هزینه تولید، هزینه حمل و نقل، وجود واسطه‌ها و فاسد شدن میوه در مغازه و میدان بار که در قیمت گذاری خیلی موثر است، با خرید در باغ واسطه‌ها حذف و میوه هم روی درخت فاسد نمی‌شود به همین دلیل قیمت ارزان‌تر از بازار عرضه و این نکته به سود مصرف کننده است.
این باغدار قدیمی و موفق در باغ برکت علاوه بر اینکه میوه را بدون حضور دلالان و هزینه‌های جاری به فروش می‌رساند، نشاط گشت و گذار در باغ با انواع و اقسام درختان میوه و گل‌های آفتابگردان را توشه راه مشتریان می‌کند.
آقای میرزاجانی می‌گوید: امروز باید به فکر تولید و کار باشیم، کار هست و فقط کمی همت می‌خواهد از طرفی رحم و مروت نسبت به همدیگر داشته باشیم و منافع و سود شخصی را در نظر نگیریم و از مهمتر رونق تولید است که خیلی از مشکلات را حل و عایدی بلندمدت نصیب ما می‌کند.
ما هم از گشت و گذار در باغ برکت بی‌نصیب نماندیم و در حین تهیه خبر از فضای دلنشین باغ لذت بردیم و گاهی هم مشغول چیدن نعنا و جعفری شدیم که کم کم سر و کله مشتریان آقای میرزاجانی پیدا شد و از هر سوی باغ آقامصطفی را صدا می‌زنند و با کسب اجازه آماده چیدن سبزی و میوه می‌شوند.
خانمی نسبتا جوان بی‌معطلی به سراغ سبزی‌های با کیفیت و تره و تازه باغ رفت و دیگری با سطلی بزرگ زیر درخت زردآلو مشغول جمع کردن زردآلوهای رسیده و خوشمزه بود، آقای میرزاجانی هم با ترازوی سنگی میوه‌ها را وزن می‌کرد و با سخاوت کفه محصولات را سنگین تر از کفه سنگ می‌گرفت و در آخر با تخفیف حسابی محصول را به فروش می‌رساند. برکت این باغ به نگاه بلند آقای میرزاجانی و برادرانش گره خورده و خداوند هر روز به نعمتشان می‌افزاید، اینجا خدا جریان دارد.
به سراغ مشتریان رفتیم اغلب مادرانی هستند که آمدند تا وعده غذای اهل خانه را پر و پیمان کنند و از محصولات تازه و با کیفیت باغ برکت بچیدند و سفره با عطر نعنا و ریحان بیارایند، خانمی می‌گوید: ما تازه شنیدیم چنین باغی هست که دَر آن به روی مشتری باز باشد و هر ساعت از روز می‌توانی برای خرید میوه و صیفی‌جات راهی باغ برکت شوی، امروز برای اولین بار آمدم تا کمی سبزی خوردن و مقداری آلبالو بچینم.
حس و حال خیلی خوبی است و ما را از روزمره‌های زندگی آپارتمانی جدا کرد چون نشاط چیدن میوه از روی درخت و سبزی چیدن از بوته کجا و خرید از مغازه و بازار کجا؟، اینجا خیلی لذت‌بخش و حال و هوای خوبی برای مشتری به همراه دارد.
بانوی دیگری که البته جوان‌تر است و چند ماهی می‌شود با باغ برکت آشنا شده می‌گوید: بنده از طریق همسایه‌هایی که چند سال میوه تابستانی و پاییزی خودشان را از باغ آقا مصطفی تهیه می‌کردند با باغ برکت آشنا شدم و الان هم هفته‌ای دوبار صبح‌ها می‌آیم و سبزی و میوه و حتی شیر تازه دوشیده شده خریداری می‌کنم. این کار علاوه بر تقویت روحیه و شادابی باعث می‌شود میوه و سبزی را با قیمت مناسب تهیه کنیم و به جای شلوغی بازار بین گل و گیاه و درختان گشت بزنیم، انگار این باغ برای همه اهالی شهر است.
انتهای پیام/89033/
