به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمد حکیمی برادر مرحوم علامه محمدرضا حکیمی و از نویسندگان و مؤلفان مجموعه 12 جلدی "الحیات"، با بیان یادداشتی در به مناسبت چهلمین روز درگذشت علامه، وصیتنامه شرعی و قانونی استاد محمدرضا حکیمی را منتشر کرد.
متن کامل پیام وی را در زیر میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
1. نخست، عذر تاخیر در قدرشناسی از قدرشناسان که در این چهل روز پس از آن چهل روز دیگر، تسلیتها نوشتند و گفتند و در این دو چله، چهها که برما نگذشت. دو برادر را پس از عمری همسنگری، از دست دادن و تنها ماندن با یک عمر، یاد و خاطره از روزهای سخت غربت دین تا تماشای موج بیداری دینی توامان، تلخ و شیرین است. مرحوم حاج شیخ علی آقا، متنعّم به ذکر دائم و ریاضت مستمر و اخلاق و تواضع و استاد محمدرضا حکیمی، آموزگار عقلی و معنوی ما در چشم به هم زدنی احضار شدند و رفتند.
سپاسگویی از آن همه پیامهای تسلیت و محبت تا چهلم ایشان به تاخیر افتاد.
2. بیشک این همه محبت و وفا از شما سروران، بیش از "اشخاص"، متوجه "اهداف" بود. تجلیل از خادمان مذهب، به خاطر تجلیل از مذهب است.
کدام مذهب؟
آن دو بزرگوار (استاد محمدرضا ، و حاج شیخ علی آقا) ، سالها برای دوازده مجلد "الحیات"، به قصد دوازده ضربه به گفتمان "مرگ سنتهای الهی" کوشیدند تا در توفان "دین گریزی" و "انسان ستیزی"، انسان در پناه دین ، آرام یابد و "قرآن و عترت" از زاویهی گورها به متن زندگی بازگردند، چه "حیات انسان" در"حیات دین" و "حیات احکام دین" در "حیات حقوق انسان" است.
هدف، نشر فرهنگی بود که در آن، غدیر، نه یک واقعه، بلکه حماسهای در تثبیت "فلسفه سیاسی شیعه" با تاکید بر "وحدت اسلامی" است که چگونه علی(ع )با حق و حق با علی (ع) است بیآنکه "تفاوت مذاهب" به "تعارض مذاهب" بینجامد.
"خورشید مغرب"، اشارت به آفتاب مطلق بود و یادآوری آن که بشریت از غیاب چه کسی رنج میبرد؟ و دانسته و ندانسته در انتظار کیست؟ و انتظار فرج، انتظار معصومترین سیره حکومت و سبک زندگی است آن گونه که به رشد همه بشریت و بلکه همه موجودات زمین بینجامد.
هدف، تبیین "قیام جاودانه" حسین (ع) ، نه تنها به مثابه مناسکی فرقهای ، بل طرح "انسان نو" و اسلام مردمی بود تا نسبت عاشورا را با انقلاب و عدالت و با مشروعیت حکومتها تبیین کند. "سرود جهشها" از روشنگران تاریخ و از شهداء فضیلت میگفت تا فلسفه شورشهای شیعه در همه تاریخ را تبیین کند که اسلام، برای "اصلاح اعمال" است نه "توجیه اعمال"، و باید مراقب نفوذ قدرت و پول در حکومت اسلامی و سلطه آنها بر جامعه اسلامی بود.
در عرصه معرفت نظری نیز سخن از ضرورت مرزبندی میان "اخباریگری" و "اخبارگرایی" و تفاوت "اجتهاد" با "تقلید" در فلسفه و عرفان، و دفاع از "مقام عقل" و حریّت در عقلورزی و خطر تعبّد در علم و فلسفه بود و آنگاه بازگشت به "کلام جاودانه" و تاکید بر تناقض کلام نور و کلام ظلمت در نسبت هبوط با هدایت که خدمت منحصربه فرد انبیا (ع) به بشر است.
هدف از طرح "مکتب تفکیک" و معرفی بزرگان آن چون حاج شیخ مجتبی قزوینی رضوان الله علیه، و نظریهی تفکیک "الهیات الهی" از "الهیات بشری" ، فتح باب گفتوگو _ و نه سدّ این باب _ بود تا وخامت "تکفیر" را تعدیل کند و برای تلطیف تفاوت نظرها، باب "تفکیک" به جای "تکفیر" را بگشاید با تاکید بر استقلال "معرفتشناسی دین" که "تفقه در نقل" را "عقل ستیزی" ندانیم، و نه سدّ باب مکاشفات عرفا و کشفیات فلاسفه کنیم و نه آنها را مطلق و آزمون ناپذیر بنماییم. چنانچه "وصایت" را نباید محدود به کرامات شخصی اهل بیت (ع) کرد بلکه بایسته است بدان، به چشم "جهانبینی جامع و مانع" ، و الگوسازی برای اندیشیدن و سبک زندگی و دولتسازی و عدالتگستری نگریست و بازگشت به قرآن ، یک ارتجاع تاریخی نیست.
این سیره، از دامنه و سابقه "دانش مسلمین" گفت تا نشان دهد چگونه بشریت در تفکر نو و نگاه علمی، مدیون اسلام است و به اعتراف دیگران در دل تاریخ ، نشان داد که اختراعات بزرگ و ابتکارات بنیانگذار تمدن جدید، کار مسلمین بود، از بنیانگذاری بسیاری معارف عقل نظری تا حکمت عملی و فلسفه اخلاق و حقوق تا نظامات علمی و ادبیات و هنر.
بزرگداشت "بیدارگران اقالیم قبله" از سید جمال و میرزای شیرازی و شیخ محمد خیابانی تا علامه امینی و... بود تا نشان دهد که چاره چیست و راه کجاست و مسیر تاریخ چگونه تغییر میکند؟
"هویت صنفی روحانیت" و مسئولیتهای علمی و عملی آن در تاریخ معاصر به ویژه پس از انقلاب را پیش چشمها آوردن و به "تفسیر آفتاب" و خطر ابرهای ضدانقلاب از راست و چپ و از درون و بیرون پرداختن، از "امام در عینیت جامعه" و نفی سکولاریزم که همان تفکیک امامت از جامعه است، گفتن و فراخوان بازفهمی "بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی" و انعکاس "فریاد روزها" و یادآوری "پیام جاودانه" از "مرام جاودانه" و ضرورت مجدد آموزش "استعمار شناسی" و ارتباط با انقلابیون جهان، از پیوند کربلا با غزه در عرصه ادبیات و هنر، تاکید بر ترکیب "بلاغت و تعهد" و ضرورت "آیین نامه نگاری" در نظام ترجمه دینی در کشور و دفاع از شعر متعهد و پیوند ذوق و آرمان، ترویج "عقل سرخ" جهت تصحیح درک اقتصادی در فقه تا تعقل اجتهادی در فلسفه پویا و معرفی بزرگان اساتید حوزههای علمیه مشهد و قم و نجف و اصلاح در نظامات حوزه برای پیوند میان خروجی حوزهها با خواستههای پیامبر (ص) و اهل بیتش (ع) و "ضرورت توسعه فقه" و اخطار خطر انحراف و ارتجاع که در کمین انقلاب نشسته و موانع رشد انسانند و برانگیختن استعدادهای دانشگاه برای اصلاح جهتگیری نظام "علوم انسانی" و ارتباط آن با "علوم قرآنی" و به رخ کشیدن "جاهلیت مدرن".
از ارتباط "نان و کتاب" تا افشاء خاورشناسان و آسیبشناسی "دائره المعارف نویسی"های ناظر به اسلام و تشیع و تصحیح نسبت بزرگان شیعه و سنی در باب معارف اهل بیت (ع) ، و نیز از 150 سال مقاومت خونین ضداستعماری و همزمان، گفتوگو با جوانان برای حفظ امید آنان به دین و انقلاب و جدائی ناپذیری توسعه از عدالت.
هدف " الحیات"، ارائهی "توضیح المسائل" حکومتی و اجتماعی در کنار "توضیح المسائل فردی و عبادی" بود تا انقلاب اسلامی و نهضت بینظیر امام خمینی از هرگونه انحراف و تحریف مصون بماند و شاید کسانی ندانند یا فراموش کرده باشند که نخستین کسی که تعبیر امام خمینی را به کار برد و نوشت و گسترد محمدرضا حکیمی در دهه 40 بود و تا پایان نیز دغدغه صیانت از ارزشهای اسلامی و انقلابی، دغدغه اصلی او بود و بیتاب دفاع از خلوص دین و هسته معرفتی انقلاب اسلامی بود..
و میخواست میان ضعف و احیانا فساد این یا آن مدیر با ارزشها و احکام دین خدا نیز تفکیک شود و وحی و مفسرانش و بلکه انقلاب اسلامی، فدای قصور و تقصیر این و آن نشود و نهضت در تکامل دائمی باشد.
3. موسسه الحیات، جهت گسترش مولفههای تمدنسازی و خداباوری و انسانشناسی در مکتب آخرین پیامآور خداوند و اهل بیت او، تاسیس شد تا بدون نسبتها و تفسیرهای نادرست از این جریان فکر دینی و انقلابی، در نشر و تداوم این فرهنگ بکوشد.
4- و اما وصیت شرعی و قانونی اخوی بزرگ:
اینجانب محمدرضا حکیمی فرزند عبدالوهاب متولد 1314 شمسی در تاریخ 17 اسفندماه 1397 وصیت میکنم، تا آقای امیرمهدی (اخوی زاده) زیر نظر اخوان به موارد ذیل عمل نماید:
*کلیه حقوق مادی و معنوی مجموعه آثار چاپ شده مکتوب، ترجمههای آثار، کتابهای صوتی و تصویری و دیجیتال، مستندات (صوت، تصویر، دستخط و...) و نوشتههای منتشر نشده و هر آن چه از اینجانب وجود دارد، در اختیار موسسه الحیات - مرکز حفظ و نشر آثار - میباشد و نظارت بر نشر و ترویج تمامی این موارد با این موسسه است.
*استفاده از عنوان "الحیات" برای هر گونه فعالیت علمی، فرهنگی، هنری منوط به رضایت اخوان و موسسه الحیات میباشد.
*برگزاری هرگونه بزرگداشت، نشر یادنامه، نقل خاطره و انتشار تصویر و صوت، با نظارت و تایید موسسه الحیات - مرکز حفظ و نشر آثار - میباشد.
*این وصیتنامه بر همهٔ نوشتهها و وصیتهای گذشته اینجانب حاکم است. ( محمدرضا حکیمی)
اینک با وصیت ایشان، آقای امیرمهدی حکیمی موظف به انجام این امور و اداره موسسه الحیات است؛ و باید در نشر و تداوم این فکر و اندیشه بکوشد.
انتهای پیام/