ولادت حضرت امام زین العابدین (ع)

صدا و سیما چهارشنبه 10 دی 1399 - 08:42
عبادت آن حضرت چنان شکوهمند و پر رمز و راز بود که عبادت حضرت محمد مصطفی (ص) را به خاطر می‌آورد؛ همین باعث شد تا «زین العابدین» لقب بگیرند.
ولادت حضرت امام زین العابدین (ع)به گزارش خبرنگار حوزه معارف گروه علمی فرهنگی هنری خبرگزاری صدا و سیما؛ امروز به روایتی سالروز ولادت امام سجاد (ع) است؛ درباره تاریخ ولادت مبارک امام زین العابدین (ع)، چند نظر میان مورخان وجود دارد، عده‌ای پنجم و عده‌ای دیگر هفتم شعبان را سالروز میلاد این امام می‌دانند، و برخی دیگر از مورخان نیمه جمادی الاول را مصادف با سالروز ولادت چهارمین امام شیعیان می‌دانند.
شیخ مفید (ره) در مسارالشیعه، نیمه جمادی الاول را میلاد آن امام بیان کرده و از این رو آن را بزرگ و تعظیم شمرد و درباره آن گفت: و هو یوم شریف، یستجب فیه الصّیام و التّطوع بالخیرات.
ولی مشهور و معروف‌ترین تاریخ میلاد امام زین العابدین (ع) میان شیعیان پنجم شعبان سال ۳۸ هجری قمری است.
۱-شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره امام زین العابدین (ع)
امام زین العابدین (ع) در دورانی به امامت رسید که جامعه، روزگار پر فراز و نشیبی را پشت سر می‌گذاشت و همه ارزش‌های دینی، دست خوش تحریف و تغییر امویان شده بود. آن حضرت در شرایطی به امامت رسید که کج اندیشی، فرصت طلبی، عدالت گریزی، دنیاپرستی و عافیت طلبی از ویژگی‌های برجسته آن بود و یاران حقیقی حضرت، بسیار اندک بودند. 
ایشان خود در این باره می‌فرمود: «در تمام مکه و مدینه، بیست نفر نیستند که ما را دوست بدارند».
در آن زمان جامعه از فقدان قانون، نبود عدالت اجتماعی، ساخت و پرداخت احادیث دروغین و داستان پردازی‌های بی فایده، جبرگرایی و رواج نادانی رنج می‌برد و به طور کلی می‌توان آن دوره را عصر اختناق و نومیدی از پیروزی حرکت مسلحانه نامید. بنا بر نقل تاریخ نگاران، آن حضرت امامت را به طور پنهانی و با تقیه شدید و در زمانی دشوار عهده دار شد.
با توجه به آن شرایط، امام زین العابدین (ع) که رنگ به رنگ شدن مردمان را در دوران امام حسن (ع) و امام حسین (ع) دیده بود و شدت خفقان و انحطاط فکری و سیاسی مسلمانان را به چشم می‌دید، نمی‌توانست حرکتی مسلحانه انجام دهد و باید روش‌های مبارزاتی دیگری را برمی گزید که در این یادداشت به اختصار به آن‌ها می‌پردازیم.
 
علم آموزی
 
از راه‌های مبارزه امام زین العابدین (ع) با حکومت ستمگر و سخت گیر اموی، روشنگری از راه نشر دانش ناب اهل بیت (ع) بود. به شهادت تاریخ، ایشان مسجد رسول خدا (ص) را مدرسه خویش ساخت و در موضوع‌های گوناگون فقه، تفسیر، حدیث، فلسفه، کلام، عرفان و اخلاق مباحث علمی و حوزه درسی دایر کرد. 
آن حضرت هر روز جمعه، جلسه سخنرانی عمومی برگزار می‌کرد و به پند و اندرز مردم، ترغیب به زهد در دنیا و شوق به آخرت و نشر آموزه‌های دینی می‌پرداخت؛ همین روشنگری‌ها روز به روز، بر شمار دوستان و یاران اهل بیت (ع) می‌افزود و زمینه را برای فعالیت امام باقر (ع) و امام صادق (ع) در سال‌های بعد فراهم می‌کرد. 
بر این اساس، بسیاری از دانشمندان و فقیهان آن دوره، شاگردان مکتب علمی و دانشگاه امام سجاد (ع) بودند.
نشر موضوع‌های تربیتی، اجتماعی و سیاسی در قالب دعا
مهم‌ترین میراث فرهنگی امام زین العابدین (ع)، صحیفه سجادیه است که آن را زبور آل محمد (ص) و انجیل اهل بیت (ع) نیز می‌خوانند. 
این مجموعه سترگ، تنها شامل راز و نیاز با خدا و بیان حاجت در پیشگاه باری تعالی نیست، بلکه دریایی بی کران از علوم و معارف اسلامی است که در آن، مسائل عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و پاره‌ای از قوانین طبیعی و احکام شرعی در قالب دعا مطرح شده است.
استاد محمدرضا حکیمی در کتاب «امام در عینیت جامعه»، به تفصیل به ۲۰ مورد از روشنگری‌های تربیتی، اجتماعی و سیاسی امام زین العابدین (ع) را بیان کرده که فهرست برخی از آن‌ها عبارتند از: نظام صالح، یاد شهیدان، هجرت برای نشر حق، امر به معروف و نهی از منکر، یاد بی پناهان اجتماع، وجود ناامنی در جامعه، مبارزه با اسراف، ایجاد وحدت در اجتماع، تربیت فرزند در اجتماع فاسد، آشتی ناپذیری با دشمنان حق، دعا برای مرزبانان و سربازان اسلام و رعایت مصالح جهانی مسلمانان.
 
تبلیغ دین با عمل نیک
 
از ویژگی‌های برجسته امام زین العابدین (ع)، تبلیغ اسلام حقیقی در عمل بود. ایشان مظهر عفو الهی شمرده می‌شد و به سادگی از مردمی که تحت تأثیر تبلیغات امویان از او عیب جویی و بدگویی می‌کردند، می‌گذشت. 
این کار، از یک طرف دیواری را که بنی امیه می‌خواست میان امام و مردم به وجود آورد، فرو می‌ریخت و از طرفی دیگر، باعث جذب مردم به اهل بیت (ع) می‌شد و اندک اندک حقانیت آن بزرگواران را ثابت می‌کرد.
دیگر ویژگی حضرت، دستگیری از مستمندان و نیازمندان مدینه بود؛ ایشان هر شب کیسه‌ای بزرگ را بر دوش می‌گرفت و به در خانه آن‌ها می‌رفت و به آن‌ها یاری می‌رساند.
نیازمندان، این غریبه مهربان را به نام «صاحب الجراب»؛ یعنی کیسه به دوش می‌شناختند و هر شب در انتظار آمدنش بودند.
از دیگر ویژگی‌های حضرت، خریداری بردگان و آزادسازی آن‌ها به مناسبت‌های گوناگون، برای نشر حقایق دینی در آن دوره بود. در روایات‌ها آمده است: امام زین العابدین (ع) هزار بنده را آزاد کرد و هیچ گاه بنده‌ای را بیش از یک سال نزد خود نگاه نداشت؛ آن حضرت به بردگانش احکام و اخلاق و مسلمانی می‌آموخت و آن‌ها را با زلال آموزه‌های اهل بیت (ع) آشنا می‌کرد.
 این بردگان، پس از آزادی نیز ارتباط خود را با حضرت قطع نمی‌کردند و همواره به یاد، ولی نعمت خود بودند و این ارتباط، باعث جذب افراد بی شماری به دامن پر مهر امام زین العابدین (ع) می‌شد و زمینه را برای گسترش علوم و معارف الهی فراهم می‌آورد.
 
زنده نگه داشتن یاد عاشورا
 
معروف است که امام زین العابدین (ع) برای زنده نگه داشتن حماسه آفرینی‌های پدر بزرگوارش، پیوسته نوای گریه سر می‌داد؛ ولی این مسأله، آن گونه نیست که در میان ما مشهور شده است. 
استاد محمدرضا حکیمی این نکته را به زیبایی، این گونه شرح می‌دهد: «وقتی می‌گویند امام چهارم، سال‌های پس از واقعه عاشورا، هنگامی که در مدینه از جایی می‌گذشت که قصابان گوسفند ذبح می‌کردند، می‌ایستاد و با یادکرد ذبح عظیم عاشورا اشک می‌افشاند، چنین نبوده است که شخص ناشناس و ناتوان در گوشه معبر بایستد و غریبانه برای خود بگرید. امام چهارم که در مناسبت هایی، ذبح عظیم عاشورا را به یاد‌ها می‌آورده و اشک می‌ریخته است، این چگونگی در میان اجتماعات و در معابر بزرگ، آن هم با مقام اجتماعی و حشمت امامت و عزت تقوا و مناعت اسلام و مهابت ایمان، چنان بوده که لحظه‌ای می‌ایستاده است و نفس‌ها در سینه حبس می‌شده است تا ببینند فرزند علی (ع) و حسین (ع) چه می‌خواهد و چه می‌گوید. آن گاه دیده‌ها به سوی او باز می‌گشته است... و، چون می‌نگریسته اند، می‌دیده اند که از دیدگان پیشوا، اشکی سوزان‌تر از آتش و خروشان‌تر از خروش بیرون می‌زند و بر گونه‌های او جاری می‌شود.
این اشک مردانه سوزان، برای آن بوده است تا مردم در تبلور این قطرات، پهنه عاشورا و قتلگاه شهیدان را بنگرند و آنان که نبوده اند و ندیده اند؛ نسل‌های تازه و جوانان و نوجوانان، عظمت فاجعه را لمس کنند و ابعاد عظیم حماسه را دریابند تا آنان نیز عاشوراآفرین باشند.
بدین گونه، این عمل، خون‌ها را به جوش می‌آورده است، سر‌ها را پر از شور می‌کرده است، دست‌ها را به قبضه‌های شمشیر می‌برده است و دل‌های جبان را می‌شکافته است و در میان آن دل ها، دل‌های بزرگ و شجاع می‌ساخته است.
۲. القاب علی بن حسین (ع)
امام علی بن الحسین (ع) لقب‌های فراوانی داشت مثل سجاد، زین العابدین، سید المتقین، امام المؤمنین، زکی، عادل و چندین لقب دیگر که هر کدام «نشان دهنده مرتبه‌ای از کمال نفس و درجتی از ایمان، و مرحله‌ای از تقوا و پایه‌ای از اخلاص است.» 
نکته مهم درباره این لقب‌ها این است که آن‌ها مانند لقب‌هایی نیست که در عرب به هنگام زادن کودک به او می‌دادند یا پادشاهان از سر لطف یا با دریافت وجه به کسی می‌بخشیدند. این لقب‌ها را مردم به امام علی بن حسین (ع) داده اند؛ مردمی که اگرچه بیشترشان شیعه نبودند و او را امام خود نمی‌دانستند، نمی‌توانستند فضیلت‌ها و نیک مرامی‌های آن بزرگ مرد را ندیده بگیرند.
در این یادداشت، به دو لقب مشهور حضرت؛ یعنی زین العابدین و سجاد می‌پردازیم.
 
لقب زین العابدین (ع)
 
حاج شیخ عباس قمی در منتهی الآمال درباره این لقب حضرت نوشته است: «سبب ملقب شدن آن حضرت به لقب زین العابدین آن است که شبی آن جناب در محراب عبادت به تهجد ایستاده بود. پس شیطان به صورت مار عظیمی ظاهر شد که آن حضرت را از عبادت خود مشغول گرداند. حضرت به او ملتفت نشد. پس آمد و ابهام پای آن حضرت را دهان گرفت و گزید، به نحوی که آن حضرت را متألم نمود و باز متوجه او نگردید. پس، چون فارغ شد از نماز خود، دانست که او شیطان است؛ او را سَبّ کرد و لطمه زد و فرمود که دور شو‌ای ملعون و باز متوجه عبادت خود شد. پس شنیده شد صدای هاتفی که سه مرتبه او را ندا کرد: «انتَ زین العابدین؛ تویی زینت عبادت کنندگان.» پس این لقب ظاهر شد در میان مردم و مشهور گشت».
مرد روزگار حضرت نیز ایشان را به دلیل عبادت‌های طاقت فرسا و بی شمار، زین العابدین لقب داده بودند. در آن دوره پر از ستم و نفاق اموی، امام علی بن حسین (ع) تنها کسی بود که کردارش، اسلام حقیقی را به ذهن می‌آورد؛ چنان که نوشته اند: «او را زین العابدین به آن گویند که ظاهر و باطن وی و افعال و اقوال وی، خَلق و خُلق وی مصطفی (ص) را ماننده بود».
از رسول خدا حضرت محمد (ص) نیز نقل شده است: «در روز رستاخیز آواز دهنده‌ای صدا می‌زند: کجاست زین العابدین؟ و من فرزندم علی بن حسین بن علی بن ابی طالب (ع) را می‌بینم که صف‌ها را می‌شکافد و پیش می‌رود».
آن حضرت را از آن نظر سجاد؛ یعنی بسیار سجده گزار می‌خواندند که برای کوچک‌ترین نعمت، سجده شکر الهی به جای می‌آورد. امام باقر (ع) در حدیثی، برخی از مواردی را که پدرش به خاطر آن‌ها سجده می‌کرد، چنین برشمرده اند:
هرگاه نعمتی از حضرت حق را به یاد می‌آورد.
هنگام تلاوت آیاتی که به سجده در برابر عظمت خداوند اشاره کرده است.
هر گاه حق تعالی بدی‌ای را از او دفع می‌فرمود.
هنگامی که از نماز واجب فارغ می‌گردید.
هرگاه توفیق آشتی دادن میان دو کس برایش به دست می‌آمد.
دعایی از صحیفه سجادیه که برای آسان شدن سختی‌ها توصیه می‌شود
دعای هفتم صحیفه سجادیه به آسان شدن دشواری‌ها به دست خدا و فراهم آمدن اسباب حیات به واسطه رحمت الهی اشاره دارد.
 این دعا در ۱۰ فراز از امام سجاد (ع) نقل شده است و رهبر معظم انقلاب هم خواندن این دعا را در شرایط سخت و دشوار کرونایی توصیه کرده اند و فرموند:"دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای بسیارخوب و خوش مضمونی است که می‌توان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانی آن با پروردگار سخن گفت... "
 
متن دعای هفتم صحیفه سجادیه:
 
۱. یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَ یا مَنْ یفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یا مَنْ یلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَی رَوْحِ الْفَرَجِ.
(۱)‌ای کسی که گره هر سختی به دست تو گشوده شود و‌ای که تندی شدائد به عنایتت می‌شکند،‌ای که راه بیرون شدن از تنگی و رفتن به سوی آسایش از تو خواسته شود،
 
۲. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِک الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِک الْأَسْبَابُ، وَ جَرَی بِقُدرَتِک الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَی إِرَادَتِک الْأَشْیاءُ.
(۲) دشواری‌ها به لطف تو آسان گردد و وسایل زندگی و اسباب حیات به رحمت تو فراهم آید و قضا به قدرتت جریان گیرد و همه چیز به اراده تو روان شود
 
۳. فَهِی بِمَشِیتِک دُونَ قَوْلِک مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِک دُونَ نَهْیک مُنْزَجِرَةٌ.
(۳) تنها به خواست تو بی آنکه فرمان دهی، همه چیز فرمان برد، و هر چیز محض اراده ات بی آنکه نهی کنی از کار بایستد،
 
۴. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا ینْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا ینْکشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کشَفْتَ
(۴) در تمام دشواری‌ها تو را می‌خوانند و در بلیات و گرفتاری‌ها به تو پناه جویند، غیر از بلایی که تو دفع کنی بلایی برطرف نگردد و گرهی نگشاید مگر تواش بگشایی،
 
۵. وَ قَدْ نَزَلَ بی یا رَبِّ مَا قَدْ تَکأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ.
(۵) الهی بلایی بر من فرود آمده که سختی و ثقل آن مرا در هم شکسته و گرفتاری‌هایی بر من حمله ور شده که تحملش برای من دشوار است
 
۶. وَ بِقُدْرَتِک أَوْرَدْتَهُ عَلَی وَ بِسُلْطَانِک وَجَّهْتَهُ إِلَی.
(۶) و آن را تو از باب قدرتت بر من وارد کرده‌ای و به اقتدار خود متوجه من نموده ای،
 
۷. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ.
(۷) اله من، چیزی را که تو آورده‌ای کسی نبرد و آنچه تو فرستاده‌ای دیگری باز نگرداند و بسته تو را کسی نگشاید و چیزی را که تو بگشایی دیگری نبندد و آنچه را تو دشوار نموده‌ای کسی آسان نکند و آن را که تو ذلیل کرده‌ای یاوری نباشد،
 
۸. فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِک، وَ اکسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِک، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی‏ مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِک مَخْرَجاً وَحِیاً.
(۸) پس بر محمد و آلش درود فرست و به رحمتت ال‌ها - در آسایش را به رویم باز کن و به قدرتت صولت سلطان غم را در میدان حیات من بشکن و مرا در موردی که از آن شکوه دارم به عنایت و احسانت کامیاب کن و به درخواست من شیرینی اجابت بچشان و از سوی خودت رحمت و گشایشی دلخواه نصیبم فرما و برایم نجات و خلاصی سریع از گرفتاری‌ها مقرر کن
 
۹. وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِک، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِک.
(۹) و مرا به خاطر چیرگی غم از رعایت واجبات و به کار بستن مستحبات خود باز مدار؛
 
۱۰. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بی یا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی کشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بی ذَلِک وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْک، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
(۱۰) چرا که من به سبب آنچه به سرم آمده بی تاب و توان شده، و قلبم از تحمل آنچه در زندگیم رخ نموده، لبریز از اندوه گشته و تو به رفع گرفتاری هایم و دفع آنچه در آن در افتاده ام توانایی پس قدرتت را درباره من به کار بر، گرچه از جانب تو مستحق آن نیستم،‌ای صاحب عرش عظیم.

منبع خبر "صدا و سیما" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.