به گزارش خبرگزاری صدا وسیما، شورای عالی انقلاب فرهنگی در پی آن است تا با طراحی برشهای استانی نقشه مهندسی فرهنگی کشور؛ نقش تصمیمهای استانی در مدیریت فرهنگی محلی را افزایش دهد و تخصیص اعتبارات استانها در حوزه فرهنگی نیز بر اساس آن صورت گیرد. با دکتر محمود حاجیلویی، معاونت خط مشی گذاری و اجرائی سازی ستاد فرهنگ دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره این رویکرد به گفتگو نشسته ایم.
برش استانی نقشه مهندسی فرهنگی به چه معناست؟
شورای عالی انقلاب فرهنگی در فصل جدید فعالیت خودش رویکرد اجرایی سازی اسناد را به عنوان رویکردی اصلی انتخاب کرده است. اجرایی سازی اسناد و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از مطالبات جدی رهبر معظم انقلاب است که در بیانات و احکام ایشان در پیوست احکام مکررا تکرار شده است. باید برای اجرایی سازی چارهای اندیشید. اسنادی از شورای عالی انقلاب فرهنگی و مصوباتی از شورا که اجرایی شده و آثار و نتایج ویژهای داشته است. در حوزه فرهنگی یکی از اصلیترین سند ما نقشه مهندسی فرهنگی کشور است که جامعترین و عالیترین سند فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است که سال ۹۲ مصوب شده و در جلسات متعدد در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی و توسط رئیس جمهور وقت ابلاغ شده است.
ما در فصل جدید برای اجرایی شدن نقشه فرهنگی کشور دو راهبرد را همزمان دنبال میکنیم. یک راهبرد این است که نقشه مهندسی فرهنگی کشور در برنامههای توسعه در قانون بودجههای سالانه باید نقش ایفا کند و نقش فعال داشته باشد که این مسیر را تمهید کردیم. گفتگوهای موثر و متعددی را با سازمان برنامه و بودجه داشتیم و مسیر را طی کردیم که امروز برای تدوین بخش فرهنگی برنامه هفتم توسعه همراهی موثر و خوبی با سازمان برنامه و بودجه کشور داریم.
راهبرد دوم راهبرد منطقه گرایی است. ما معتقدیم که در اجرایی کردن یک سند باید به مقتضیات میدان توجه کرد باید به شرایط کنشگران اصلی فرهنگی یک عرصه عمومی فرهنگ نگاه ویژه داشت و یک نگاه واقعی داشت. نشستن در مرکز طراحی عملیات برای منطقه و میدان راهی از پیش نمیبرد. به دلیل اینکه عموما ما نگاهمان نسبت به کنشگران و بازیگران اصلی میدان و شرایط میدان با واقعیت قدری متفاوت است.
تاکنون آیا در استانهایی این سندهای استانی برای برنامه ریزی طراحی شده است و چه اثری میتواند در تصمیم گیریهای فرهنگی داشته باشد؟
بله؛ این کار در استانهای سیستان و بلوچستان و فارس رونمایی شده است و در حال دنبال کردن این کار در ۱۰ استان دیگر توسط مجموعه بازیگران استانی هستیم.
رویکرد منطقهای به معنای این است که ما بتوانیم به میدان نزدیک شویم و در میدان و با همراهی اصحاب میدان برنامه ریزی کنیم. نقشه مهندسی فرهنگی کشور ضرب در راهبرد منطقهای میشود. برشهای استانی یک برنامه عملیاتی مورد توافق و تفاهم مجموعه کنشگران حاکمیتی و دولتی در سطح استان است که توسط خود مجموعه کنشگران استانی نوشته میشود یعنی همراهی و هماهنگی شورای فرهنگ عمومی استان با شورای برنامه ریزی استان که دوشادوش هم این دو شورا شوراهای اصلی در اداره فرهنگی استان هستند. شورای فرهنگ عمومی عالیترین شورای فرهنگی در استان هاست. شورای برنامه ریزی در استانها هم عالیترین شورای برنامه ریزی تخصیص اعتبار در استان است که توسط استاندار اداره میشود. اگر ما بتوانیم مسیری ایجاد کنیم که این دو شورا با همراهی هم به یک برنامه فرهنگی برآمده از نقشه مهندسی فرهنگی کشور برسند اتفاق خیلی بزرگی میافتد.
منظور از بازیگران استانی چه کسانی هستند؟
بازیگران، مجموعه دستگاههای فرهنگی حاکمیتی و دولتی در استان است به اضافه مجموعههایی که در استان نقش اداره استان را دارند. مشخصا استانداری و سازمان توسعه و برنامه ریزی در استان همراهی کردند و امروز در این دو استان برنامههایی داریم که دستگاهها براساس چارچوب روشنی در کنار هم مسئلههای اصلی، پنج مسئله اصلی فرهنگی استان را فهرست و براساس امکانات، ظرفیتهایی که دستگاهها دارند اقدامات و برنامههایی تعریف کرده اند و این اقدامات و برنامهها را در شوراهای فرهنگ عمومی استان و بعد در شورای. استان مصوب کرده اند.
از گلایههای مسئولان این استانها این بود که ما از یک تفرقه در برنامههای فرهنگی رنج میبریم. این تفرقه و تمرکز نداشتن در یکسری اهداف باعث شده است امکانات و ظرفیت محدودی که در استان وجود دارد منشا اثر اساسی نشود؛ لذا بین امکاناتی که ما داریم و اهدافی که میتوانستیم در حوزه فرهنگی پوشش بدهیم نسبتی وجود ندارد. برش استانی یا نقشه مهندسی فرهنگی استان پاسخی به این نیاز هم بوده است.
از تجربه دو استان سیستان و فارس درباره استانی شدن نقشه مهندسی فرهنگی بگویید.
در استانهایی که ما رفتیم استقبال ویژهای از نقشه مهندسی فرهنگی شده است، چون این تلقی ایجاد شده است که دستگاههای فرهنگی و مدیریتی در استان روی یک سری مسئلههای اصلی توافق کرده اند و بعد این توافق مبنای تقسیم کار و تقسیم کار مبنای توزیع اعتبارات فرهنگی شده است.
برای اجرا شدن این سندهای استانی چه اقداماتی انجام شده است؟
آیین نامهای برای تدوین برشهای استانی آماده شده و مصوب ستاد هماهنگی و راهبری نقشه مهندسی فرهنگی کشور است. توسط معاون اول رئیس جمهور هم ابلاغ شده است. در تدوین آن آیین نامه، تدوین و اجرایی سازی و نظارت بر برشهای استانی نقشه مهندسی فرهنگی کشور، همراهی و هماهنگی با سازمان برنامه و بودجه کشور شده و سازمان برنامه و بودجه کشور مجموعه ملاحظات و اصول اداره فرهنگی استان را در این آیین نامه لحاظ کرده است و ما نگران اینکه اختلالی در اداره فرهنگی کشور در استانها بیفتد تقریبا به صفر رسانده ایم، ولی به هر حال یک رویکرد جدید است. تدوین برشهای استانی نقشه مهندسی فرهنگی کشور میتواند یک تحول در اداره فرهنگی استانها باشد و به مرور مبنای برخی تصمیم گیریهای اصلی فرهنگی از جمله تخصیص اعتبارات ملی و استانی باشد.
با توجه به اینکه تغییر در اداره فرهنگی و تغییر در اداره شهر تغییری تدریجی است و تغییر یک باره نیست و باید به مرور اتفاق بیفتد لذا به مرور که برشهای استانی آماده میشود ما به فناوری تهیه برش استانی از یک برنامه عالی هم دسترسی پیدا میکنیم.
آقای حاجیلویی تضمینی برای اجرا شدن این سندهای استانی وجود دارد؟ مانند دیگر سندها نمیشود که مورد اجرا قرار نگیرد؟
تضمین اجرایی شدن برشهای استانی چند منظر دارد. اولاً اتخاذ رویکرد منطقهای به معنای دیدن وضعیت منطقهای است که شما میخواهید برایش طراحی بکنید، سیاست گذاری منطقهای کنید، برنامه برایش طراحی کنید، دیدن ملاحظات و واقعیتهای میدان یکی از اصول قابلیت اجرا داشتن سند است. دوم مشارکت دادن دستگاههایی که در میدان متولی کار هستند یعنی همانها برنامه و سند خودشان را آماده میکنند.
دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در فصل جدیدش یکی از مباحث جدی اش این است که سندهای ملی و سندهای استانی توسط خود دستگاههایی که ماموریت اصلی در حوزه ماموریت آن سند دارند نوشته شوند. این مهم و این اصل وقتی به سمت استان میرویم به شکل واقعی تری اتفاق میافتد. برشهای استانی را خود دستگاهها آماده میکنند. اگر دستگاهها روی یک برنامهای و سندی توافق و خودشان آن را آماده کردند به نظر میرسد انگیزه بالاتری برای اجرا دارند.
منظر سوم این است که دستگاههای ملی اولا دستگاههایی که نقش سیاست گذاری و تنظیم گری دارند مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی، مثل سازمان برنامه و بودجه کشور، سندهای استانی در یک هماهنگی با این نهادهای ملی اتفاق میافتد که این باعث میشود اقتضائات ملی اجرا شدن استانی هم مد نظر قرار گیرد. برخی از اقدامات برای اجرایی شدن نیازمند احکام ویژه هستند. نیازمند هماهنگی ملی هستند این رویکرد به واسط اینکه در هماهنگی اتفاق میافتد و نهادهای حاکمیتی این مسیر را پیش میبرند لذا این را هم تسهیل میکند.
برشهای استانی وقتی یک بخش آن توسط شورای فرهنگی استان مصوب میشود مسیر نهایی شدن آن در شورای برنامه ریزی استان است. شورای برنامه ریزی استان مبنای نهایی سازی برنامهها و تخصیص اعتبار استانی است. نگاه این است که برش استانی را این شورا تصویب کند. اگر این سندها در شورای برنامه ریزی تصویب شود احتمال اینکه در تخصیص اعتبارات استانی سهم موثری داشته باشند بالا میرود.
نکته بعدی این است که دستگاههای ملی همچون هماهنگی و همراهی این حوزه را دارند. در یک فرایند تدریجی یک بخشی از اعتبارات خودشان را به سمت اجرایی شدن برشهای استانی سوق خواهند داد. به همین دلیل احتمال اجرا شدن این برشها بالاست.
نکته مهم این است که شورای عالی انقلاب فرهنگی اگر به دنبال اجرایی شدن اسناد و مصوباتش است باید دست همراهی مردم را به گرمی بفشارد و به سمت مردم حرکت کند. فضای مشارکت و حضور مردم برای اجرایی شدن مصوبات و اسناد باید باز باشد. یکی از دلایل اهمیت رویکرد منطقهای همین مسئله است. دست مردم به شورای عالی و متقابلا شورای عالی به مردم بیشتر میرسد و فضای صمیمی تری را میتوانند پیش ببرند. حضور و توسل به مردم یکی از ضمانتهای اصلی اجرایی شدن اسناد اصلی منجمله نقشه مهندسی فرهنگی کشور است که در رویکرد منطقهای تامین میشود. در آیین نامه تدوین برشهای استانی و دستورالعملهای فرهنگی مردم نقش خیلی جدی دارند. اگر مراجعه کنیم به آیین نامه مشارکت فعالان مردمی اعم از تشکل ها، نخبگان، خبرگان و موسسات فرهنگی زمینه چینی خوبی شده است، جزو مفاهیم پرتکرار فعالین مردمی و فعالین غیرحاکمیتی است.
فرایند اختصاص اعتبارات یا تصمیم گیریها برای مدیریت فرهنگی در استانها چگونه در این برنامه طراحی شده است؟
در آیین نامه تدوین برشهای استانی به استان سپرده شده است. در استان متولی تدوین برش شورای فرهنگ عمومی استان و شورای برنامه ریزی همزمان است. شورای عالی انقلاب فرهنگی متولی اصلی اجرایی سازی نقشه مهندسی فرهنگی کشور است. اجرا توسط دستگاههای اجرایی اتفاق میافتد. البته نظارت بر اجرا هم توسط نهاد سیاستگذار اتفاق میافتد یعنی تدوین، اجرایی سازی و نظارت را نهاد سیاستگذار دارد. شورای فرهنگی استان یک شورای با سابقه و سرمایه فرهنگی برای کشور است که همه کنشگران رسمی استان، دستگاههای فرهنگی و دستگاههای غیرفرهنگی موثر در حوزه فرهنگ عضور شورای فرهنگی استان هستند. اگر قرار باشد سندی برای استان نوشته شود مشارکت محتوایی اش دست شورای فرهنگی آن استان است. وقتی فرآیند تدوین برشهای استانی شروع میشود، چون برشهای استانی مساله محور تدوین میشوند شورای فرهنگ عمومی موظف میشود که مسالههای اصلی فرهنگی استان را شناسایی و مصوب کند. در صحن شورای فرهنگی آن استان، بعد از مشخص شدن مسالههای اولویت دار فرهنگی، مسالهها باید تعدادش محدود باشد. پنج مساله اصلی باید مشخص شود و مسالهها در شورای فرهنگی آن استان مصوب و برای طراحی اقدام و برنامه این مسالهها به شورای برنامه ریزی استان ابلاغ میشود توسط شورای فرهنگ عمومی. شورای برنامه ریزی از طریق کارگروه فرهنگی اجتماعی این مسالهها را به سمت اقدام و برنامه پیش میبرد.
اقدام به این صورت است شورای برنامه ریزی کارگروه فرهنگی اجتماعی خودش را موظف میکند برای این ۵ مساله کارگروههای استانی ایجاد کند. با مشارکت دستگاههای فرهنگی استان و فعالان مردمی فرهنگی استان. در این کارگروهها در باره اینکه این مساله چگونه حل میشود و برای این راه حل چه اقداماتی باید در نظر گرفته شود طراحیهایی صورت میگیرد.
مجموع این موارد برش استانی نقشه مهندسی فرهنگی را شکل میدهد. این برش برای تصویب به شورای برنامه ریزی میرود. در شورای برنامه ریزی برش استانی مصوب میشود و مصوب شدن در شورای برنامه ریزی به معنای این است که جزو برنامههای رسمی استان قرار میگیرد و سهمی از اعتبارات فرهنگی و تخصیص اعتبارات استانی برای این سند در نظر گرفته میشود. شورای برنامه ریزی استان مبتنی بر آیین نامه تدوین برشهای استانی اگر به یک حکم ویژه و به یک هماهنگیهای ملی احتیاج داشته باشد میتواند در مکاتبه و هماهنگی با سازمان برنامه و بودجه کشور کمیته تلفیق فرهنگ شورای عالی انقلاب فرهنگی ستاد هماهنگی و راهبری نقشه مهندسی فرهنگی کشور این احکام و هماهنگیها را داشته باشد و بتواند کار را پیش ببرد.
نگاه شما به طور کلی نسبت به تغییر فرایندها در تصمیم گیری فرهنگی جدید چیست؟
نکته مهم این است که وقتی ما یک رویکرد نو و مسیر جدیدی را در اداره فرهنگی یک کشور یا جامعه شروع میکنیم این مسیر، مسیری تکاملی تدریجی است یعنی بخشی از آن ناگزیر با سعی و خطا جلو میرود و باید با حوصله با همراهی دستگاههای ملی و استانی ما بتوانیم این کار را پیش ببریم تا به یک سنت جدید اداره فرهنگی کشور و استان برسیم.