«خوان رامون کینتانا» از شخصیت های نزدیک به اوو مورالس رئیس جمهوری سابق بولیوی، مشاور ارشد وی، یکی از سیاستمداران و جامعه شناس شناخته شده این کشور است که برای سه دوره (۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰)، (۱۰۱۲ تا ۲۰۱۷) و (۱۰ تا ۲۳ ژانویه ۲۰۱۹ و وقوع کودتا) به عنوان وزیر حوزه ریاست جمهوری «اوو مورالس» خدمت کرده است. وی همچنین از ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ سفیر بولیوی در کوبا بوده است. رسانههای آمریکای لاتین از او به عنوان "مشاور کلیدی مورالس"، "استراتژیست و کارشناس در زمینههای نفوذ و ضد جاسوسی و تبلیغات" و "مغز متفکر سیاستهای ضد امپریالیستی دولت مورالس" نام میبرند.
این سیاستمدار بولیویایی در گفت و گوی مکتوب با ایرنا، کودتای سال ۲۰۱۹ بولیوی علیه دولت اوو مورالس رئیس جمهوری وقت این کشور را که به استعفای مورالس منجر شد، یک کوتای آمریکایی دانست که هدف از آن، تسلط بر منابع بولیوی و ضربه ای برای جلوگیری از رونق روابط دوستانه و راهبردی بولیوی با چین، روسیه، ایران و هند بود.
در پی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بولیوی در ۲۰ اکتبر ۲۰۱۹ (مهرماه ۱۳۹۸) که به پیروزی اوو مورالس رئیس جمهوری وقت انجامید، برخی عوامل داخلی و خارجی وابسته به واشنگتن، بعد از راه اندازی اتهام تقلب در انتخابات و تظاهرات اعتراض آمیز در بولیوی، مورالس را وادار برکناری از قدرت کردند؛ اقدامی که یک کودتا علیه دولت مشروع مورالس بود.
کینتانا گفت: درسی که کودتا برای بولیوی و دیگر کشورهای استقلال طلب داشت این است که نباید حتی برای لحظه ای از توطئه های بی ثبات کننده آمریکا غافل شد.
وزیر سابق دولت بولیوی در باره اهمیت روابط کشورش با ایران نیز گفت: به خوبی به یاد دارم که وقتی مورالس در سال ۲۰۰۶ به قدرت رسید، گروهی از سناتورهای آمریکایی از او خواستند که اگر میخواهد با آمریکا روابط خوبی داشته باشد، روابط خود با کوبا، ونزوئلا و ایران را به حالت تعلیق درآورد. او پاسخ داد همانطور که آمریکا در برقراری روابط با کشورها مختار است، بولیوی نیز در انتخاب متحدان خود آزاد است.
این استراتژیست بولیویایی با تاکید بر اصول چندجانبه گرایی، صلح ، عدالت و احترام متقابل در تنظیم روابط میان کشورها، گفت: روابط بولیوی با جمهوری اسلامی ایران بر پایه آن دسته از اصول اساسی است که منشا پیدایش و تاسیس سازمان ملل متحد بوده است: صلح، ثبات جهانی، عدالت، احترام به حاکمیت، احترام به حقوق بشر و چند جانبه گرایی. بولیوی به چند جانبهگرایی و گفتوگو به عنوان یک اصل اساسی در راستای همزیستی متمدنانه میان کشورها معتقد بوده و روابط بین الملل خود را از این منظر تنظیم میکند.
عوامل پشت پرده کوتای ۲۰۱۹ بولیوی
خوان رامون کینتانا درخصوص وقایع پشت پرده کودتای ۲۰۱۹ بولیوی، دست های آلوده دولت واشنگتن برای چپاول منابع بولیوی را از مهم ترین عوامل آن دانست و گفت: تقریباً همه کودتاها از اواسط قرن بیستم توسط آمریکا علاوه بر تظاهر به اعمال کنترل ارضی به دلیل موقعیت ممتاز بولیوی در منطقه آمریکای جنوبی با اهداف اقتصادی و برای تسلط بر منابع انرژی، نفت و گاز و مواد معدنی استراتژیک و یا به منظور تأمین قلع با قیمت پایین طراحی شدند. سازوکار تعدیل سیاسی، انضباط مالی یا همسویی استراتژیک منطقه ای از دلایل ذاتی کودتایی است که زیر چتر منافع آمریکای شمالی برای امنیت ملی صورت گرفت.
وی با اشاره به اقدامات دولت خودخوانده بولیوی در یکسال اخیر (بعد از کودتای ۲۰۱۹ تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری اواخر ۲۰۲۰) از جمله خصوصی سازی برخی شرکت ها و تحویل آنها به شرکتهای آمریکای شمالی گفت: این اقدامات بدون شک ضربه ای علیه ملی شدن و صنعتی شدن بولیوی بود. از نظر سیاسی این یک کودتا برای بازگرداندن سلطه سکولار واشنگتن بود، اما از نظر انرژی این یک کودتای استراتژیک برای کنترل ماده معدنی غیر فلزی لیتیوم برای ورود به بازارهای استراتژیک مواد معدنی بود.
این استراتژیست بولیویایی تصریح کرد: کودتای ۲۰۱۹ همچنین ضربه ای برای جلوگیری از رونق روابط بین المللی بولیوی با چین، روسیه، ایران و هند بود.
کینتانا گفت: آنچه بولیوی در سناریوی انتخاباتی در سال ۲۰۱۹ (که به پیروزی مورالس منجر شد اما کودتا را به دنبال داشت) تجربه کرد، درست همان استراتژی اعمال شده برای ایجاد کودتا در ونزوئلا، پاراگوئه، اکوادور، هندوراس و برزیل با تکیه بر نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی و راه اندازی عملیات روانی با هدف "تغییر رژیم" در چارچوب به اصطلاح "کودتای نرم"، "انقلاب رنگی" یا "جنگ نسل چهارم" بود.
«کودتای بولیوی نتیجه بیش از یک دهه تلاش بیگانگان برای تحریف افکار عمومی و تضعیف و خدشه بر اعتبار دولت اوو مورالس با ادعای تقلب در انتخابات و مجموعه ای از عملیاتهای محرمانه سیاسی، ارتباطی و روانی بود که از واشنگتن سازماندهی میشد.»
کودتای بولیوی نشان داد لحظه ای نباید از توطئه های آمریکا غافل شد
کینتانا در بخشی از این گفت و گو به تجربه تلخ بولیوی در جریان کودتای آمریکایی سال ۲۰۱۹ اشاره و تاکید کرد: درسی که کودتا برای ما داشت اینکه نباید حتی برای لحظه ای از توطئه های بی ثبات کننده آمریکا غافل شد. "چه گوارا" نیز معتقد بود "حتی برای لحظه ای نباید به امپراطوری اعتماد کرد" و این باید به عنوان یک اصل سیاسی اساسی اعمال شود. لحظه ای غفلت، کاستن از مراقبتها در برابر بزرگترین دشمن مردم ما و اعتماد و باور به راستی و درستی اقدامات آنها، هزینه سنگینی خواهد داشت.
وی گفتمان امپراطوری آمریکا موسوم به "دموکراسی"، "آزادی" و "حقوق بشر" را تنها یک نقاب دانست و گفت: واشنگتن می کوشد تا در پشت این نقاب، استراتژیهای بی ثبات کننده و مداخله گرایانه اش را پنهان کرده و برای حمله به برنامههای مترقی ما و زیر سوال بردن سیاستهای اجتماعی و برابری شرایط انسانی در کشور ما از آنها استفاده ابزاری کند. بررسی این دسته از مفاهیم مورد نظر ایالات متحده بیانگر انگیزه آنها در مشروعیت بخشیدن به جنگهای خود علیه مردم ما است.
این مقام سابق دولت بولیوی گفت: عدم اطاعت ما از آمریکا برای ایجاد دموکراسیهای مورد نظر واشنگتن عاملی است تا به صورت مستقیم یا از طریق طرف های ثالث علیه ما اعلان جنگ کنند. برون سپاری جنگها و جهش در عملیاتهای مخفی پدیده جدیدی است که باید بتوانیم آنها را شناسایی کرده و از وقوعشان جلوگیری کنیم.
کینتانا ، حفظ وحدت میان کشورها در عین تفاوت های فرهنگی و اجتماعی را موثرین عامل محدود کننده دامنه مداخله حکومتهای امپریالیستی دانست و اظهار داشت: اتحاد مردم و همبستگی میان آنها در لحظات حساس، کلیدهای مقابله با دشمن اصلی بشریت است. این تنها وحدت است که در عین احترام به تفاوت های فرهنگی، اجتماعی و یا اقتصادی ما میتواند دامنه مداخله حکومتهای امپریالیستی را محدود کند. از طرفی شناخت متقابل ملتها با افزایش آگاهی از فرهنگ، هویت و تاریخ یکدیگر میبایست موثرترین عامل ادغام و نزدیکی بیشتر آنها شود. اگر فرهنگ، ما را نجات ندهد، در نهایت فاشیسم ما را میبلعد. شکلگیری جنبشهای اجتماعی ملیگرایانه و تلاش برای تامین رفاه، صلح، خودمختاری سیاسی و استقلال اقتصادی همه و همه تهدیدی علیه امپریالیسم به شمار میروند.
پیروزی دوباره حزب مورالس؛ پیامی امیدبخش برای آمریکای لاتین
وزیر کابنیه دولت پیشین بولیوی به ریاست اوو مورالس در خصوص پیرزی قاطع حزب طرفدار مورالس در انتخابات اخیر و رئیس جمهور شدن لوئیس آرسه از افراد نزدیک به وی را حاوی پیامی امیدبخش برای آمریکای لاتین دانست و گفت: شکست حزب راست در بولیوی در حقیقت شکست آمریکای امپریالیست بود. به عبارتی قدرتمندترین دشمن موجود در کره زمین بار دیگر از مقاومت و شعور سیاسی مردم ما شکست خورد و این مهمترین عامل برای برجسته سازی نقش بولیوی در منطقه در دهه سوم قرن ۲۱ است. بولیوی نشان داد که با اتحاد مردم، شکست هر دشمن خارجی حتمی بوده و ایالات متحده نیز از این قاعده مستثنی نیست. از طرفی با پیروزی آرسه، اتحاد تازه ای بین دولتهای چپگرای منطقه شکل گرفت.
وی افزود: دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ در امریکا، بزرگترین علامت انحطاط سیاسی و ساقط شدن از اعتبار هژمونی ایالات متحده بود. بحران مالی، میزان بدهی و کسری تاریخی آمریکا و ضربه ویرانگر بیماری کووید_۱۹ همزمان با افزایش قدرت نظامی روسیه یا ناتوانی اروپا در حفظ ناتو همه از اصلاحاتی عمیق در نظم جدید اقتصادی و ژئوپولیتیکی جهانی خبر میدهد. دموکراسی آمریکایی به قعر گودال بی آبرویی سقوط کرده و بکاربردن واژه دموکراسی از جانب روسای جمهوریآینده آمریکا دستمایه تمسخر خواهد بود.
کینتانا افزود: روی کار آمدن جو بایدن در تاریخ ۲۰ ژانویه هر چند ممکن است همچون درمانی موقت و سطحی بر سیاست متجاوزانه آمریکا تاثیر گذار باشد اما بعید است منجر به اصلاح سلطه جهانی ساختار امنیتی، قدرت مالی و شبکه نظامی_ صنعتی شود که از دولت استکبار تغذیه میشوند. آنچه واضح است، بازگشت به فرضیههای قدیمی جنگ سرد و در نتیجه نظامی شدن سیاست جهانی است، زمینه ای که در آن کودتا میتواند بار دیگر ابزار ارجح ایالات متحده برای جلوگیری از فروپاشی آن باشد.
به گفته وی، در مواجهه با این سناریوی غم انگیز که به طور فزاینده ای تیره و تار است، آمریکای لاتین موظف است ادغام خود را توسعه داده و نسبت به ایجاد ائتلافهای جدید اقتصادی و فنآوری با متحدانی که در رویکرد مقابله با یکجانبهگراییهای جنگطلبانه مشترک هستند، اقدام کند.
عدالت و احترام متقابل، اصول اساسی روابط راهبردی بولیوی و ایران
مشاور ارشد اوو مورالس در دولت پیشین بولیوی درخصوص روابط این کشور و جمهوری اسلامی ایران گفت: روابط بولیوی با ایران بر پایه اصولی استوار است که منشا پیدایش و تاسیس سازمان ملل متحد بوده است؛ صلح، ثبات جهانی، عدالت، احترام به حاکمیت، احترام به حقوق بشر و همچنین چند جانبه گرایی. بولیوی به چند جانبهگرایی و گفتوگو به عنوان یک اصل اساسی در راستای همزیستی متمدنانه میان کشورها معتقد بوده و روابط بین الملل خود را از این منظر تنظیم میکند.
این کارشناسی ارشد بولیوی افزود: به خوبی به یاد دارم که وقتی مورالس در سال ۲۰۰۶ به قدرت رسید، گروهی از سناتورهای آمریکایی از او خواستند که اگر میخواهد با آمریکا روابط خوبی داشته باشد، روابط خود با کوبا، ونزوئلا و ایران را به حالت تعلیق درآورد. اوو پاسخ داد همانطور که آمریکا در برقراری روابط با روسیه و چین آزاد بوده، بولیوی نیز در انتخاب متحدان خود آزاد است.
وی گفت: روابط بولیوی با ایران بخشی از طراحی مجدد سیاست خارجی کشور بوده که علاوه بر ارزیابی شرایط مساعد در ایجاد اتحادهای استراتژیک در خارج از نیمکره، تدوین برنامه ای جهانی با هدف مبارزات ضد امپریالیستی و ضد سرمایهداری را مورد بررسی قرار میدهد. در سایه یک حکومت یکجانبه و امپریالیستی نه تنها جهانی آزاد و عادلانه وجود نخواهد داشت بلکه همزیستی مسالمتآمیز کشورها نیز در معرض خطر است. از این رو بررسی روابط ایران و بولیوی بر اساس دیدگاههای مشترک دو کشور به ویژه در موضوع تمرکز بر جهانی عاری از جنگ و استعمار امری ضروری است.
کینتانا تاکید کرد: بولیوی مطمئنا مانند ایران، علاوه بر محکوم کردن اقدامات یکجانبه و استبدادی آمریکا همچون محاصره و تحریمهای تجاری، اقتصادی و مالی علیه مردم، تعهد سیاسی و اخلاقی خود در برابر جنگ و مداخله خارجی در امور داخلی کشور را کنار نخواهد گذاشت. هر دو کشور اعمال تحریمهای یکجانبه که با نادیده گرفتن قطعنامههای سازمان ملل متحد، مردم ما را در شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی قرار داده، محکوم میکنند. تردیدی نیست آن دسته از دولتها که با آرای مردمی در آمریکای لاتین ایجاد میشوند، به این اصول اساسی که لازمه همزیستی مسالمتآمیز است معتقدند.
مشاور رئیس جمهوری پیشین بولیوی گفت: ایجاد نظم جهانی جدید به شکل عادلانه تر و صلح آمیزتر، عاری از جنگ و منازعه و همزیستی بین المللی مبتنی بر احترام به حاکمیت ملی، از مطالبات بولیوی و ایران است.
وی درباره زمینه و پتانسیل های همکاری میان بولیوی و ایران تصریح کرد: با توجه به اینکه سیاستهای اجتماعی، جایگاه چشمگیری در برنامههای دولت را به خود اختصاص داده است، زمینههای همکاری در بخشهای توسعه انسانی، تبادل یافتههای علمی به ویژه در تولید داروها و مواد غذایی و بخشهای استراتژیک انرژی به وفور فراهم است. بولیوی برای جبران کاهش تولید میادین بزرگ خود به فوریت به فنآوریهای جدید در حوزه اکتشاف هیدروکربن، گاز و نفت نیاز دارد. همچنین کمکهای فنی در تولید انرژیهای تجدیدپذیر ارزان و دارای چنیدین کاربرد مانند لیتیوم هم در حوزه پزشکی و هم در زنجیره تولید باتری، فناوری نانو و الکترونیک در بولیوی مورد نیاز است.
ضرورت تقویت دیپلماسی چندجانبه گرایی باید با دیپلماسی ملتها
این استراتژیست ارشد بولیوی درخصوص راهکار مقابله با سلطه جویی دولت واشنگتن و سیاست تحریم و توطئه های آن برای ایجاد کودتا و تغییر رژیم کشورها گفت: سازمانهای بین المللی و ائتلاف ها و اتحادهای جهانی باید در صحنه عمل در مقابل آمریکا بایستند و رفتارهای دیوانه وار کاخ سفید را متوقف کنند. دیپلماسی چندجانبه گرایی باید با دیپلماسی ملتها تقویت شود. دولتهای ملیگرا و مردمی که خواهان ترمیم دههها بی عدالتی و استثمار هستند، میبایست نسبت به طراحی استراتژیهای دفاع از خود در مقابل اشکال جدید کودتا اقدام کنند. صیانت از برنامههای مترقی علاوه بر اینکه در گرو حمایت جامعه بین الملل و نزدیکی کشورهای دوست و برادر است، به میزان آگاهی و درک سیاسی بخشهایی که به دنبال رفع بی عدالتی و استثمار هستند و خود انتقادی سازنده رهبران نیز بستگی خواهد داشت.
وی افزود: دستیابی به این مهم، مستلزم شناخت عینی از ابعاد تهدید و استراتژیهای متعددی است که دشمن برای تضعیف انقلاب یا روند تحول سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی به کار میگیرد. ذکر این نکته ضروری است که تهدیدات هم خارجی و هم داخلی بوده و یکی از اهداف میبایست قطع ارتباط میان بازیگران خارجی و عوامل داخلی باشد. هیچ دشمنی بدتر از مخالفان داخلی نیست که توسط عوامل خارجی محافظت میشوند. بنابراین یکی از راههای دفاع از فرآیندهای انقلابی، موضوع استعمار زدایی و ملی کردن بسیج عمومی برای از بین بردن ظرفیتهای کودتا است.
کینتانا اظهار داشت: اعمال تحریم از سوی ایالات متحده علیه افرادی که خواهان آزادی از هر گونه نظام سلطه و سرمایه داری هستند، نقض آشکار اصول سازمان ملل است. تحریمهای طولانی مدتی که بخشهای کلیدی اقتصادی، بهداشتی و یا خدمات اجتماعی را هدف قرار میدهد، به منزله جنگی یکجانبه است. جنگی غیر قابل تحمل که تحریمهای اقتصادی، تجاری یا مالی سلاح آن به شمار میروند. سیاست خارجی ما باید در دستور کار بین المللی خود، مبارزه ای بی وقفه علیه اقداماتی یکجانبه را قرار دهد که به همزیستی مسالمت آمیز جامعه جهانی آسیب میرساند.
پیروزی چاویسم در ونزوئلا، تقویت دموکراسی در آمریکای لاتین
وی پیروزی چاویسم در انتخابات پارلمانی اخیر ونزوئلا و پیروزی قاطع سوسیالیستها در انتخابات ریاست جمهوری بولیوی را نشان دهنده عقب ماندگی سیاست خارجی ایالات متحده دانست که نتایج آن به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی در هر دو کشور و تقویت دموکراسیهای واقعی در آمریکای لاتین خواهد انجامید. انتخابات بولیوی بیانگر موج احساسات ضد امپریالیستی و پاسخ قاطع به مداخلههای آمریکا در سیاست داخلی این کشور بود. نه سیاست جنگ علیه ونزوئلا و نه مداخله سیاسی و مالی علیه بولیوی هیچ گونه نتایج مطلوبی برای کاخ سفید به همراه نداشت، بلکه کاملا در نتیجه ای عکس، موجب تقویت و تثبیت روحیه ضد آمریکایی شده و فریاد حمایت جهان در محکوم کردن تجاوزهای آمریکا را بلند تر کرده است.
وی افزود: مردم آمریکای لاتین در یک دهه اخیر شاهد بازگشت دولتهای جناح راست محافظه کار بوده اند، حال آنکه این تجربه برای روی کار آمدن دوباره چرخه دولتهای مترقی از مسیر حفظ وحدت و مبارزات فرهنگی جسورانه، ضروری است. بنابراین از آنجا که مهمترین میراث مردم ما، حافظه تاریخی و هویت جمعیشان است به کارگیری ابزار مبارزه فرهنگی در حوزه سیاسی بسیار ضروری است. آزادی ملتهای ما فقط در صورت مبارزات و مقاومت جمعی آنها در تلاش برای جلوگیری از هرگونه استعمار محقق خواهد شد.