شعر کودکانه نان تازه

بیتوته دوشنبه 09 آبان 1401 - 09:35




نان




دانيد من كه هستم؟
من نان تازه هستم

خوش عطرم و برشته

عطرم به جان سرشته

 

زينت سفره هايم
قوت دست و پايم

 

حاصل كار ياران

خوراك صد هزاران


حكايتم دراز است
در من هزار راز است

 

بشنو تو سرگذشتم

چه بودم و چه گشتم

 

 


گندم بودم در آغاز
گندم ناز و طناز

 

دهقان پير مرا كاشت

زحمت كشيد تا برداشت

 

 

هر روز و شب داد آبم
ببين چقدر شادابم

 

از رنج و كار دهقان

كم كم شدم شكوفان

 

 


قدم بلند شد كم كم
بوسيد رويم را شبنم


به به به خوشه هايم

گندم با صفايم

 

 

شد ساقه ام طلايي
آي برزگر كجايي؟


پيشم بيا شتابان

با داس تيز و بران

 

 


دروم كرد مرد دهقان
برد پيش آسيابان


آردم كرد آسيابان

خمير شدم پس از آن

 

 


گذاشت رو پاروش نانوا

چيد تو تنور خمير را

 


گرفتم از آتش جان

يواش يواش شدم نان

 



ده ها تن گرم كارند
شب تا سحر بيدارند


تا نان شود مهيا

آيد به سفره ما

 

 

اي كه می خوري نان را
بدان تو قدر آن را.






منبع خبر "بیتوته" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.