دنیای کودکان پر از شگفتی، هیجان و البته نگرانی است. اضطراب در کودکان یک پدیده کاملاً رایج و طبیعی است، اما گاهی این اضطراب فراتر از حد معمول میرود و خود را در رفتارهای ناآگاهانه و مکرر نشان میدهد. از جویدن ناخن گرفته تا بیدار شدنهای هراسان در میانه شب، همه اینها میتوانند زنگ خطری برای والدین و مراقبان کودک باشند.
در این مقاله، اضطراب کودکانه را از زوایای مختلف بررسی میکنیم، به نشانههای رفتاری آن میپردازیم، دلایل بروز آن را تحلیل میکنیم و راهکارهای عملی برای کمک به کودکان مضطرب ارائه میدهیم.
اضطراب به زبان ساده، ترس یا نگرانی بیش از حد از موقعیتهایی است که ممکن است در حال یا آینده رخ دهد. کودکان به دلیل درک محدود از دنیای اطراف و ناتوانی در مدیریت احساسات، به راحتی دچار اضطراب میشوند.
اما نکته مهم این است که همیشه اضطراب کودکانه ناسالم نیست.
برخی اضطرابها طبیعی و بخشی از روند رشد روانی کودک هستند، مثل:
- ترس از جدا شدن موقت از مادر در دوران نوپایی.
- ترس از تاریکی در سنین 3 تا 6 سالگی.
- نگرانی از امتحان یا ارائه در جمع در سنین دبستان.
- مکرر، شدید و طولانی باشد.
- روی خواب، غذا، بازی و یادگیری کودک تاثیر منفی بگذارد.
- باعث اختلالات جسمی یا انزوای اجتماعی شود.
اضطراب همیشه به شکل گریه یا شکایت کلامی بروز نمیکند. بسیاری از کودکان اضطراب خود را از طریق رفتارهای غیرمستقیم یا علائم جسمی بروز میدهند. شناسایی این نشانهها کلید اصلی برای کمک به کودک است.
یکی از شایعترین رفتارهای اضطرابی. کودک ناخودآگاه با جویدن ناخن سعی میکند اضطراب خود را تخلیه یا کنترل کند.
کودک به طور مکرر خوابهای ترسناک میبیند که او را نیمهشب بیدار میکند. گاهی کودک از خوابیدن مجدد امتناع میکند.
دلدرد، سردرد، تهوع یا حتی تپش قلب که پزشکان برای آنها دلیل فیزیکی پیدا نمیکنند.
کودک ممکن است به جای بیان اضطراب، آن را با پرخاشگری، داد زدن یا حتی تخریب اشیاء بروز دهد.
کودک به تدریج از همبازیها فاصله میگیرد، به مهمانی نمیرود، یا از مدرسه هراس دارد.
مثل کندن پوست لب، پیچاندن موها، یا تکرار کلمات خاص که به نوعی خودتسکینی تبدیل میشوند.
اضطراب در کودکان میتواند دلایل مختلفی داشته باشد که معمولاً در سه دسته کلی تقسیم میشوند:
کودکانی که والدین یا بستگان درجه یکشان سابقه اضطراب دارند، بیشتر در معرض ابتلا هستند. ساختارهای عصبی مغز و تعادل هورمونی نیز میتوانند زمینهساز اضطراب باشند.
- محیط پرتنش: اختلافات خانوادگی، طلاق، جابجایی منزل یا مدرسه.
- والدین مضطرب: کودک ناخواسته اضطراب را از رفتار والدین میآموزد.
- فشارهای تحصیلی: ترس از شکست، توقعات بالا، یا کمالگرایی میتواند کودک را به شدت مضطرب کند.
مرگ یکی از عزیزان، تجربه تصادف، یا مواجهه با خشونتهای کلامی و جسمی میتواند کودک را درگیر اضطراب مزمن کند.
کمک به کودک مضطرب نیازمند صبر، آگاهی و پیگیری مداوم است. در ادامه به روشهای کاربردی و مؤثر میپردازیم:
والدین باید به کودک نشان دهند که صحبت درباره ترسها و نگرانیها کاملاً قابل قبول است. کودک را قضاوت نکنید و به او اجازه دهید آزادانه احساساتش را بیان کند.
- تمرین نفس عمیق و شمارش معکوس.
- فعالیتهای آرامشبخش مثل نقاشی، موسیقی یا شنبازی.
- مدیتیشن کودکانه و حرکات یوگا متناسب با سن.
برنامه منظم خواب، غذا و بازی باعث میشود کودک پیشبینیپذیری داشته باشد و این به او احساس امنیت میدهد.
اگر کودک از جمع میترسد، او را قدم به قدم در جمعهای کوچک قرار دهید. اجتناب کامل اضطراب را عمیقتر میکند.
کودک بیشتر از نصیحت، از رفتار والدین یاد میگیرد. اگر والدین در برابر استرسها آرام و منطقی برخورد کنند، کودک نیز این الگو را میآموزد.
در برخی موارد درمان شناختی-رفتاری (CBT) و حتی مداخلات دارویی زیر نظر متخصص ضروری است.
- اضطراب کودک یک فریاد خاموش است؛ با تنبیه یا بیتوجهی به او آسیب نزنید.
- فراموش نکنید اضطراب کودک نشانه ضعف نیست؛ بلکه یک واکنش طبیعی به موقعیتهای سخت است.
- با کودک همراه باشید، نه مقابل او. درک کنید که اضطراب کودک میتواند از نگاه او کاملاً منطقی باشد.
۱. اضطراب کودکانه از چه سنی شروع میشود؟
اضطراب میتواند از سنین بسیار پایین شروع شود. در بسیاری از موارد، اضطراب طبیعی مثل ترس از جدایی از والدین در سنین ۸ ماهگی تا ۳ سالگی دیده میشود. اما اگر نشانههای اضطراب شدید و مداوم از ۳ سالگی به بعد ادامه یابد یا در عملکرد کودک اختلال ایجاد کند، نیاز به توجه ویژه دارد.
۲. نشانههای اولیه اضطراب در کودکان چیست؟
برخی از نشانههای اولیه اضطراب در کودکان شامل موارد زیر است:
ناخن جویدن یا کندن پوست
ترس شدید از جدایی
شکایتهای مداوم جسمی مثل دلدرد و سردرد
کابوسهای شبانه و ترس از خوابیدن
بیقراری، پرخاشگری یا کنارهگیری اجتماعی
ترس شدید از مدرسه یا حضور در جمع
۳. اضطراب کودک خودبهخود برطرف میشود؟
در برخی موارد، اضطرابهای خفیف و طبیعی ممکن است با رشد کودک کاهش یابند. اما اگر اضطراب شدید، مداوم و تاثیرگذار بر زندگی روزمره کودک باشد، معمولاً بدون مداخله برطرف نمیشود و حتی ممکن است در آینده به اضطرابهای بزرگسالی تبدیل شود. در این صورت نیاز به مشاوره تخصصی وجود دارد.
۴. آیا اضطراب کودک میتواند دلایل جسمی داشته باشد؟
اضطراب در اصل یک موضوع روانی است، اما میتواند باعث بروز نشانههای جسمی شود؛ مانند:
سردرد
دلدرد
تپش قلب
حالت تهوع
این نشانهها معمولاً در معاینات پزشکی علت مشخصی ندارند و اغلب ریشه در اضطراب دارند.
۵. آیا اضطراب کودک ارثی است؟
بله، تحقیقات نشان میدهد که استعداد اضطراب میتواند ژنتیکی باشد. اگر والدین یا یکی از اعضای نزدیک خانواده سابقه اضطراب، افسردگی یا وسواس داشته باشند، احتمال اضطراب در کودک افزایش مییابد. البته عوامل محیطی و سبک تربیت نیز نقش بسیار مهمی دارند.
۶. آیا باید کودک مضطرب را از موقعیتهای ترسناک دور کنیم؟
خیر. اجتناب کامل از موقعیتهای اضطرابآور معمولاً اضطراب کودک را تقویت میکند. بهترین روش، قرار دادن کودک در موقعیتهای اضطرابآور به صورت تدریجی و کنترلشده است تا کودک یاد بگیرد که میتواند با ترسهای خود روبرو شود و آنها را مدیریت کند.
۷. بهترین درمان برای اضطراب کودک چیست؟
درمان اضطراب کودک بستگی به شدت و نوع آن دارد. بهترین روشها عبارتند از:
رواندرمانی به ویژه درمان شناختی-رفتاری (CBT)
تکنیکهای آرامسازی مثل نفس عمیق و مدیتیشن
اصلاح رفتار والدین و کاهش استرس در محیط خانواده
در موارد شدید، گاهی درمان دارویی با تشخیص روانپزشک کودک توصیه میشود.
۸. نقش والدین در کاهش اضطراب کودک چیست؟
والدین مهمترین نقش را دارند. رفتار والدین میتواند اضطراب کودک را کاهش یا تشدید کند. والدین باید:
محیطی امن و قابل پیشبینی ایجاد کنند.
با کودک به آرامی صحبت کنند و به نگرانیهایش گوش دهند.
الگوی رفتاری آرام و منطقی باشند.
کودک را تشویق کنند به تدریج با ترسهایش روبرو شود.
۹. آیا بازیدرمانی برای اضطراب کودک مؤثر است؟
بله. بازیدرمانی یکی از بهترین روشهای درمان اضطراب در کودکان به خصوص در سنین پایین است. از طریق بازی، کودک احساسات خود را بروز میدهد و یاد میگیرد با اضطرابش مقابله کند. این روش به خصوص زمانی مؤثر است که کودک قادر به بیان مستقیم احساسات خود نباشد.
۱۰. چه زمانی باید به روانشناس کودک مراجعه کنیم؟
اگر اضطراب کودک:
بیش از چهار هفته طول بکشد.
عملکرد تحصیلی، خواب، تغذیه یا روابط اجتماعی کودک را مختل کند.
به رفتارهای وسواسی یا علائم جسمی شدید تبدیل شود.
موجب اختلال جدی در زندگی روزمره خانواده شود.
در این صورت حتماً باید از مشاور یا روانشناس کودک کمک بگیرید.
اضطراب کودکانه گاهی پشت رفتارهای کوچک و به ظاهر بیاهمیت پنهان میشود. عادتهایی مثل ناخن جویدن یا کابوسهای شبانه شاید سطحی به نظر برسند، اما در عمق وجود کودک ممکن است نشانهی نگرانیهای بزرگتر باشند.
شناسایی زودهنگام این نشانهها، حمایت بیقید و شرط والدین، ایجاد محیط امن و بهرهگیری از مشاوران متخصص، میتواند کودک را به مسیر سلامت روان بازگرداند.
کودکان ما بیش از آنکه نیاز به نصیحت داشته باشند، به گوشهای شنوا، دلهای مهربان و دستان حمایتی ما نیاز دارند.
گردآوری: بخش کودکان بیتوته