تحریریه پارسینه| این روزها اگر گذرتان به میدان انقلاب بیفتد، جوانانی را میبینید که پلاکارد، برگه و ... در دست دارند و روی آن نوشته شده پایان نامه، پروپزال، انواع مقاله. در خیابان همینها را هم فریاد میزنند. در برخی مواقع کارشان شبیه دکترها میشود، جایی که شروع میکنند و میگویند نه، این کار من نیست برای بحثهای اماری به فلانی مراجعه کن. ادبیات را فلان کوچه مینویسند. آمار و احتمالات جای دیگر. البته بعضیهای شان هم کار را گسترش داده اند و برای انواع موضوعات پایان نامه نویس و مقاله نویس دارند. شاید قبلاً کارشان را در خفا و پنهانی انجام میدادند، اما الان قضیه فرق کرده است. خودشان کار را جرم نمیدانند. خیلیهای شان هم میگویند دفتر مشاوره پایان نامه و مقاله نویسی هستیم.
انواع بروشورها و کارت ویزیتها را به دستم میدهند، سوال میکنم چرا پایان نامه مینویسید، قصه را به وضعیت اقتصادی و بیکاری ربط میدهند. این که چرخ زندگی شان نمیچرخد و به نوعی به این کار مجبورند. از تضمین کار میگویند و قسط بندی برای پرداخت. حق انتخابهای متعدد و متنوعی برای دانشجویان قایلند: مثلا برخی فقط برای فصل تحلیل یافتهها به سراغ ما میآیند.
دل پر دردی دارد؛ میگوید خیلیها پولمان را نمیدهند. اگر هم بخواهند پول بدهند، کلی ایراد و مسأله و مشکل باید رفع شود. گاهی یک پایان نامه، دو، سه بار بازنویسی میشود. کار مشکلی است و واقعا دردسر دارد.
نرخها براساس موضوع و دورههای تحصیلی (ارشد و دکتری) کاملا متفاوت است. مثلا پایان نامههای ارشد از ۶ تا ۸ میلیون قیمت دارند.
قصه مقاله ها، اما کمی متفاوتتر هست؛ اگر مقاله کامل نوشته شود و پذیرش هم بخواهید قیمت تا ۱۸ میلیون هم میرود. در صورتی که فقط پذیرش از یک فصلنامه بخواهید قیمت پایینتر میآید.
در میان انبوهی از دختران و پسران ایستاده ام که برای کارهای دانشجویی آمده اند، جوابها متفاوت است؛ یکی میگوید انگیزه ندارم، دیگری میگوید شاغلم و وقت ندارم، یکی دیگر از کمک نکردن استاد راهنمایش مینالد، دیگری از موضوع سخت پایان نامه میگوید. درد و دل شان زیاد است؛ از کلاهبرداری و پول دادن و نتیجه نگرفتن میگویند. از اتلاف وقت و سرکار گذاشته شدن توسط این موسسات حرف میزنند.
اما با همه این اوصاف، هنوز هم به میدان انقلاب مراجعه میکنند تا شاید بتوانند با صرف هزینه، نتیجهای بگیرند.
اگرچه کلاف مدرک گرایی روز به روز در حال پیچیدهتر شدن هست، اما ضعفهای ساختاری در روابط استاد_ دانشجو و کم کاریها در بحث آموزش و پژوهش دانشگاهی و بی علاقگی دانشجویان و وضعیت نابسامان بازار کار از موضوعاتی است که نیازمند اصلاح و ورود مراجع ذی صلاح است.