به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه صبح و گفتگو رادیو اقتصاد به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر با امیرسرتیپ دوم دکتررضا صبوری زاده از فرماندهان گردان فتح خرمشهر گفت و گو کرد.
سوال: بفرمائید برای شنوندگان ما از آزاد سازی خرمشهر ، در معرفی حضرتعالی من عرض کردم از فرماندهان گردان فتح خرمشهر از روز سوم خرداد ۱۳۶۱ بفرمائید؟
صبوری زاده: ساعت نیم بعد از شب اردیبهشت ۱۳۶۱ که ما با توجه به سوار شدن بر قایقهای نیروی دریایی ارتش که با اونجا آورده شده بودند با این رمز که توسط شهید صیاد بیان شد بسم الله قاسم جبارین نصرمن الله و فتح القریب از کارون گذشتیم به سمت جاده اهواز تهران حرکت کردیم که ۱۵ کیلومتر فاصله داشتیم باید پیاده حرکت میکردیم با سرعت حرکت کردیم در ساعت حدود ۴ صبح بود که بیسیم چی به من اطلاع داد که یک افسر در داخل تیپ شما را احضار کرده من به سمت اون تیپ دویدم و دیدم که شهید سپهبد صیاد شیرازی وقتی مرا دید پیاده شد و با من میدوید ما باید تا قبل از روشن شدن هوا به جاده اهواز خرمشهر میرسیدم به هر جهت که همه آنچه که باید به من انتقال میداد انتقال داد و در پایان دو آیه قرآن را خواند و برای ما آرزوی پیروزی کرد ما قبل از اینکه هوا روشن بشود به جاده اهواز خرمشهر رسیدیم و با اینکه دشمن ۲۰ ماه بود که در روی جاده مستقر بود و دو خاکریز خیلی پرارتفاع ۴/۵ تا ۵ کتر احداث کرده بودند کنار جاده و تیربارهای مهمی را روی آن کار گذاشته بود، ولی به حول و قوه الهی و شاید بیشتر تخصص و امدادهای غیبی سربازان ما قادر شدیم در ساعت ۸:۳۰ صبح جاده اهواز خرمشهر را از تصرف دشمن خارج کنیم و با اینکه تا غروب ۹ پاتک روی ما انجام داد نتوانست آنچه که را که آزاد کرده بودیم مجدد تصرف کند ما در حرکت بودیم به سمت آزادسازی شهر بصره عراق، ولی در بین راه ارتش دستور داد که بنا به دلایلی متوقف شوید و در اینجا خط پدافندی بگیرید، ولی دو شب بعد دستور داد که گردش به چپ کنید شلمچه را از دشمن پاک کنید به سمت شلمچه حرکت کردیم در اونجا بود که روز بعد اعلامیههایی بالای سر ما ریخته شد ارتش ایرانی یا مزدوران ایرانی چنانچه شلمچه را تصرف کنید کلید خونین شهر را به شما هدیه خواهیم کرد که ما شلمچه را هم تصرف کردیم کلیدی دریافت نکردیم گردش به چپ کردیم تا شمال الوند را آزاد کنیم در ساعت دو و نیم بعد از نیمه شب دوم خرداد یا به روز بگوئیم سوم خرداد بود که ما به جادهها و دیوارهای ویران شده خونین شهر رسیدیم درآنجا میدانستیم که فردا باید به داخل شهر حرکت کنیم به همین علت حقیقتاً تمام بچهها غسل شهادت کردند و آماده شدیم که جنگ شهری با جنگ بیابان متفاوت است به هر جهت ما در ساعت ۱۰ صبح روز سوم خرداد سال ۶۱ بود که باز هم این رمز را دریافت کردیم از طریق بیسیم بسم الله قاسم جبارین نصرمن الله و فتح القریب خونین شهر را به خرمشهر تبدیل کنید واحد من از خرمشهر وارد جنگ با این واحد بعثی شدیم در حالی که در گمرک خرمشهر تیرآهنهایی را بریده بودند سرش را تیز کرده بودند رو به هوا نشانده بودند که چتربازان ما قادر به پیاده شدن در آنجا نباشند ما ساعت ۱ بعدازظهر بود که گمرک را به تصرف درآوردیم حرکت کردیم برای میانه شهر ما در یک ساعت بعد هم نزدیک ساعت ۲ بود که به کنار مسجد داغون شده خرمشهر توسط بعثیان رسیدیم در آنجا به نمایش درآمد بهترین قدرت و بهترین روحیه برای کلیه رزمندگان اعم از سپاهی، ارتشی، ژاندارمری، بسیجی، شهربانی و نیروهای تکاور دریایی که همه اینها برای این حرکت بسیج شده بودند ۲ رکعت نماز شکر به جا آوردیم و برای پاکسازی شهر به سمت اروند حرکت کردیم و در برگشت با غروب شهر پاکسازی شد و در حین عملیات با حول و قوه الهی ۱۹۷۵۰ نفر سربازان عراقی به اسارات در آمدند و غنائم بی شماری، چون دو لشکر اونجا از شهر پشتیبانی میکردند ۶۲۰ دستگاه تانک بود توپخانه، خودرو و عجیب این بود که شبانه خبرنگاران را از تهران آوردند و فردا من در کتابی که نوشته ام ، نوشته ام رژه پابرهنگان در مقابل فرماندهان ارتش و ۱۹۷۵۰ نفر پابرهنه در مقابل فرماندهان ما که در جایگاهها ایستاده بودند اینها رژه رفتند و به نمایش گذاشتند برای جهان استکبار این رژه را که استکبار مدعی شد که بالاخره نیرویهای ایرانی قادر گشتند نیروهای نظامی عراقی را از شهر کارون به غرب کارون برانند و در این وضعیت بود که نیروهای ایرانی توان مضاعف از نظر روحیه یافتند و نیروهای بعثی توانی ضعیفتر که همیشه نتوانستند دیگر به شرق کارون پا بگذارند این روز را تبریک میگویم به تمام ملت ایران.