همشهری آنلاین:علیرضا محمودی در آغاز برنامه زنده عنوان کرد: سال گذشته بیش از ۳۴ میلیون بلیت در گیشه های سینمای ایران فروخته شده که بیش از ۲۴ میلیون آن برای فیلم های کمدی بوده. از دوران همه گیری به این سو سیاست اکران بعد از ترکاندن گیشه با دینامیت تداوم آتش بازی با پژمان جمشیدی تا آخرین جرقه است. استدلال تداوم سریال »بخندان و بفروش» همگرایی مدیران سالنها و مخاطبان در تولید و مصرف فیلمهابی است که فراغت مخاطب از مشکلات اقتصادی عمومی و تنگناهای مالی فردی را فراهم کنند، چون سالن تاریک خندان باعث فراموشی هم میشود. چهار سال از واکسن زدن جهان میگذرد، اما سینمای ملی هنوز سرفه دارد و خالی شدن سالن ها تجویز نمی شود. در این برنامه عنوان شد که آیا تعطیل شدن تولید و نمایش انواع فیلم تلخ و هشدار دهنده و تداوم فیلم شیرین و خواب کننده تا کی ادامه خواهد داشت؟ چگونه سینمای معتاد به مصرف سکانس قر و اطوار را به حالت عادی برگردانیم؟ سینمای ایران فقط باید نان فراموشی قیمت نان را بخورد؟
• ساداتیان در ابتدای این برنامه با اشاره به انتخاب دیرهنگام «زن و بچه» توضیح داد:کسانی که در سینما فعالیت میکنند، میدانند یک فیلم خوب به خصوص جدی یک پیش تولید مطولی دارد و در ادامه به یک پست پروداکشن قوی نیاز دارد، بسیاری معتقدند که کارگردانی در فیلم موثر است اما تدوین هم حرف اول را میزند، مثل این است که یک متریال خوب به آشپز حرفهآی بدهیم تا بتواند به بهترین شکل غذا را آماده کند. در «زن و بچه» ۲۸ اسفند فیلمبرداری تمام شد و کار ما خیلی فشرده بود که بتوانیم فیلم را به جشنواره برسانیم و برای این کار یک ماه فرصت داشتیم. در این فاصله کارهای فنی را انجام داده بودیم اما به هر حال یک سری خورده کاری داشت. نهایت فیلم با بعضی نقصها هم فرستاده شد اما مورد توجه هیات داوران قرار گرفت.
رحمان سیفیآزاد
• در ادامه برنامه سوژه اصلی مطرح شد. رحمان سیفی آزاد درباره این که فیلمهای کمدی مورد توجه هستند، توضیح داد:دلیل این که فیلمهای کمدی مورد توجه هستند، حال مردم بد است، نیست، بلکه دلیل مهم این است که فیلم اجتماعی که رنگ واقعی از زندگی مردم را داشته باشد ساخته نمیشود. ما اگر فیلم اجتماعی خوب داشته باشیم حتما با فیلمهای کمدی در فروش رقابت دارد مانند زمانی که فیلم «جدایی نادر و سیمین» با «اخراجیها» اکران و در فروش رقابت داشت.
• سینمای کمدی به دلیل این که از نگاه مسئول فرهنگی کم خطر تلقی میشود آزادی بیشتری در تولید و اکران دارد. شوخیهای جاری که گاهی خارج از آداب اجتماعی ما است اما به راحتی در فیلمها گفته میشود به این بهانه که حال مردم خوب شود و اقتصاد سینما بچرخد. به نظرم بیشتر دخالت اشتباه مدیریت فرهنگی است که باعث شده این گذاره طرفدار بیشتری داشته باشد.
• اگر بخواهیم درباره فیلمهای اجتماعی صحبت کنیم این نکته قابل تامل است تا زمانی که فیمسازان اجتماعی ما به غلط محملی برای نگاه خود بسازند این مشکلات در عرصه فیلمسازی اجتماعی وجود دارد. اما زمانی که دغدغههای اصلی اجتماعی داشته باشیم اگر درست و بدون سوگیری هدفمند این فیلمها به نمایش در بیاید و در آن قصهگویی درستی انجام شود. سینمای اجتماعی هم حرف اول را میزند و در کنار اکران فیلم کمدی میتواند توازن داشته باشد. رقابت درست ایجاد شود.
سید جمال ساداتیان
• به نظرم این که میگویند کمدی حال مردم را خوب میکند استدلال درستی است. در کل باید بگویم هر موضوعی را از هر زاویهای میتوان نگاه کرد و در هر حوزهای هر کسی میتواند از منظر ودانش خود به آن نگاه کند. واقعیت جامعه ما این است که ۹۰ میلیون با همین تعداد طرز تفکر داریم. یک بخشی طرفدار تئاتر آزاد هستند که حوصله تئاتر کلاسیک را ندارند. در سینما هم این گونه است. در حوزه سینمای اجتماعی هم ما طرفداران این ژانر را داریم اما این سئوال که که در حوزه اجتماعی جامعهای ملتهب داریم که باید بدانیم نویسنده از کجا الهام میگیرد و برای چی مینویسد؟
• طنز تکلیفش مشخص است اما ژانرهای اجتماعی با توجه به زیاد بودن سوژههایش هیچ وقت دست نویسندهای در این حوزه باز نبوده. در این حوزه باید محصولی تولید شود که مورد پسند مخاطب باشد. فیلمهای اجتماعی که الان ساخته میشود تا چه اندازه سخنگوی مطالبات مردم است؟
رحمان سیفیآزاد
• این تهیهکننده در پاسخ به این سئوال که آیا ممیزی باعث عقب افتادن سینما از مسائل روز شده است، میگوید: مگر حال آدم با خنده خوب میشود؟ آیا حرف جدی یا دیدن قهرمان در یک درام اجتماعی حال مردم را خوب نمیکند؟ به نظرم این گذاره اشتباره است که حال مردم فقط با خنده خوب میشود. همانطور که ارسطو دو هزار سال پیش کاتارسیس را مطرح کرد. این که باید به همه چیز بخندیم اشتباه است. می شود با کشف و شهود حال خوب داشته باشیم. همانطور که گفتم یک قهرمان اجتماعی میتواند نتیجه بهتری از یک فیلم کمدی داشته باشد.
• یک بخش از مدیریت غلط ممیزی است و فهم اشتباهی از سینمای اجتماعی وجود دارد، این که اگر سینما موضوع تلخ مطرح کند. جامعه متاثر میشود در حالی که سینما تابعی از جامعه امروز است. مسئولی که نگران این موضوع است، نگرانیاش به خاطر ساختار اداری و پاسخگویی به بالادستی است نه این که نگران مردم باشد.
• از زمانی که مدیریت فرهنگی آلوده سیاست شد و سیاست به اشتباه وارد مدیریت فرهنگی شد، مدیریت فرهنگی از مدار خود خارج شد. روال طبیعیاش به هم ریخت. گذارهها و تعریفها به هم ریختند. دیگر کسی پاسخگو نبود و هر مدیر برای خودش تصمیم گرفت.
• به هم ریخت. پاسخگویی دیگر به رسانهها وجود خارجی ندارد. هر مدیر تصمیم خود را میگیرد.
سیدجمال ساداتیان
• این تهیهکننده در ادامه بحث ممیزی و قاچاق فیلم «برادران لیلا» و دیده شدن آن و این که اگر در شرایط عادی این فیلم اجتماعی اکران میشود بهتر نبود، توضیح داد: جز چند پلانی که در فیلم بود و میتوانستیم درستش کنیم و آن را کنار بگذازیم، این فیلم نشان داد که میتواند سخنگوی مطالبات کشور در آن زمان باشد، توانست زندگی عادی مردمی که زندگیاشان تحت تاثیر بالا و پایین رفتن ارز شده، نشان دهد. آن زمان خیلیها فیلم را دیدند و شاید بحث قاچاق باعث شد تماشای فیلم فراگیرتر شود اما این را بگویم خیلی از فیلمهایی که قاچاق شدند هم دیده نشدند چون جوابگوی مطالبات جامعه نبود.
• قصه «برادران لیلا» با مردم ارتباط برقرار کرد، حرف مردم را میزد و به همین دلیل ضریب نفوذش بالا رفته بود. فیلم های خوب اجتماعی همه دچار ممیزی ساخت و مجوز هستند اما فیلمهایی که از مردم میگوید با مخاطب ارتباط برقرار میکند. مخالفتها برای اکران فیلمهای اجتماعی منطق ندارد و بیشتری یک نوع جریانسازی و یا دلواپسی کاذب است.
• ما محصول را تولید میکنیم که مخاطب را داشته باشیم. به همین دلیل برندینگ ایجاد شده، باید سلیقه مخاطب را در نظر بگیریم تا یک اثر فرهنگی ایجاد شود. این همه فیلم سفارشی و یا ارگانی با پول زیاد ساخته می شود و بعد بلیت مجانی داده میشود. دروازه هم خالی میماند تا فیلم گل بزند اما در نهایت توپ اوت میوشد. در فیلمسازی ارگانی کلی تجربه کردیم اما همچنان هزینه میدهیم تا فیلم سفارشی بسازیم. وقتی مردم فیلم اجتماعی تماشا میکنند حتما دغدغههایشان در آن مطرح میشود. به طور مثال در سالی که نوروز بود، «متری ششونیم» اکران شد اما خیلیها رفتند و فیلم را دیدند. فیلم اجتماعی که با مخاطبش سمپاتی پیدا کند و ارتباط بگیرد به طور حتم تاثیرات اجتماعی خود را دارد.
• من هیچوقت فروش فیلمهای طنز را تخطئه نمیکنم اما همیشه دلواپسی کاذب باعث ایجاد خودسانسوری در عرصه فیلمسازی اجتماعی میشود، سینما مانند بچهای است که باید بگذاریم رشد طبیعی خود را داشته باشد. خلق یک اثر هنری باید دست سازنده باز گذاشته شود و نباید سرکوبش کنیم. ما سینمای ۴۵ سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را تجربه کردیم و میگویند ۴۰ سالگی سن بلوغ است و این را سپری کردیم چرا سینما را در تنگنا قرار دادهایم. این تنگنا به مدیریت فرهنگی فشار وارد میکند و او هم برای حفظ میز و خوشایند مدیران بالادستی به فیلم طنز میرسد. به هر حال باید با ۸۰۰ سالن سینما اقتصاد را بچرخانیم.
رحمان سیفیآزاد
• موضوع دیگری که در برنامه مطرح شد، نقش سینمادار و اکران فیلمهای طنز و اجتماعی بود. این که سینمادار برایش ژانر فرقی ندارد و مهم فروش و چرخش اقتصادی سالن است. سیفیآزاد بار دیگر به فیلمهای ارگانی اشاره کرد و این که مسئولان که فیلم ارگانی میسازند به اشتباه پول تک تک ما را خرج میکنند و حتی خود سینمادار هم معتقد است که اکران فیلم ارگانی هیچ صرفه اقتصادی ندارد.
• این فیلمها ساخته میشود، چرا که نمونه گلخانه الگو می خواهند. میخواهند قهرمان بسازد اما تعریف را نمیدانند و آدرش اشتباه میدهند. این سوال است که یک ارگان از سرداری فیلم می سازند با هزینه بالا با ساخت فیلم درباره سردار در بخش خصوصی یکسان است؟ تمام قهرمانان ما فرشته و تکساحتی هستند و برای تماشاگر امروز باورپذیر نیست. در نهایت پول دور ریخته میشود و اثر سنجی وجود ندارد. سینمادار سانس فیلمها را کاهش و به سینمای کمدی میدهد. زمانی که سینما حیات طبیعی نداشته باشد، آنگاه همین سینمای ارگانی مانند صنعت خودروسازی که بیشترین هزینه صرفش میشود، میشود اربه مرگ سینمای جدی و اجتماعی ایران. در نهایت نتیجگیری اثرات فرهنگی در صفرترین حالت ممکن قرار میگیرد.
• در حوزه فرهنگی در ناترازترین حالت ممکن هستیم و از این سو فرهنگ جامعه از تعادل خارج شده و به شاخههای دیگر هم تاثیر گذاشته است. این ناترازی در تربیت بازیگر نیز دیده میشود، در حوزه بازیگری کمدی هم دیگر بازیگر جدید نداریم همه سن بازیگریشان بالاست و مقصر رسانه ملی است.
• بازیگران ما در دهه ۸۰ با تلویزیون و سریالهایش شناخته شدند اما الان چه بازیگر جدید و توانا داریم که جای قدیمیها را بگیرد؟
سیدجمال ساداتیان
• این ناترازی در اکران هم دیده میشود. عدالت این نیست که به همه یک پرس غذا بدهیم، باید بر اساس ظرفیت کمک شود. ما یک آییننامه اکران داریم اما این نکته هم است که وقتی کسی فیلمش را اکران نمیکند یک فیلم برای چرخه اکران فیلمش در اکران میماند. باید مدیران فرهنگی جسارتی در تولید فیلمهای اجتماعی و کمدی به وجود بیاورند تا دست سازنده باز شود. این ناترازی اکران از بین برود. مدیران فرهنگی باید به هنرمندان اعتماد کنند.
• سینمای ما سال گذشته دو هزار میلیارد فروخته و این تنها گردش مالی یک ساعت بورس است. باید شرایط به سمتی برود که همه به سینما بروند. اگر مردم به سینما بیایند سینما در چرخه اقتصادی موفق میشود و از کمک دولت بینیاز میشود و سینما میتواند روی پای خودش بایستند.شرایطی فراهم کند که باید همه سینما بروند. اگر تماشاگر باشد فیلم بفروشد نیاز به حمایت نداریم. چرا سینما را سرش زدیم که دولت باید کمک کند. وقتی مردم دوست داشته باشند آنقدر پول میدهند بتواند روی پای خودش بایستند.