قرار بود عربستان سعودی نخستین مقصد سفر خارجی او از زمان بازگشت به کاخ سفید در سال جاری باشد، همانطور که در ماه مه ۲۰۱۷ در دوره نخست ریاستجمهوریاش نیز چنین بود، اما درگذشت پاپ فرانسیس چند روز پیش ترامپ را به ایتالیا و واتیکان کشاند.
سایت «نیو عرب» (العربی الجدید) در تحلیلی به بررسی سفر پیش روی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به منطقه خلیج فارس پرداخته که در ادامه آمده است.
در اواسط ماه مه (اواخر اردیبهشت)، رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، به منطقه خلیج فارس سفر خواهد کرد. مقاصد او عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی خواهند بود.
قرار بود عربستان سعودی نخستین مقصد سفر خارجی او از زمان بازگشت به کاخ سفید در سال جاری باشد، همانطور که در ماه مه ۲۰۱۷ در دوره نخست ریاستجمهوریاش نیز چنین بود، اما درگذشت پاپ فرانسیس چند روز پیش ترامپ را به ایتالیا و واتیکان کشاند.
سفر پرمخاطره رئیسجمهور به این سه کشور حاشیه خلیج فارس، اهمیت ریاض، دوحه و ابوظبی را برای سیاست خارجی ایالات متحده برجسته میکند؛ کشورهایی که بهعنوان میانجی، واسطه و قدرتهای منطقهای با ثروت فراوان، سرمایهگذاری زیادی در اقتصاد آمریکا دارند.
ترامپ مصمم است روابط خود با رهبران کشورهای خلیج فارس را در دورهای از بحرانهای خاورمیانه و مشکلات اقتصادی داخلی در ایالات متحده تقویت کند.
هنگامی که ترامپ از ۱۳ تا ۱۶ مه (۲۳ اردیبهشت تا ۲۶ اردیبهشت) در منطقه خلیج فارس حضور خواهد داشت، احتمالاً درباره بسیاری از مسائل منطقهای و بینالمللی با مقامات سعودی، قطری و اماراتی گفتوگو خواهد کرد. در برخی حوزهها احتمالاً توافقهای زیادی وجود خواهد داشت، اما قطعاً در همه مسائل چنین نخواهد بود.
در حالیکه ترامپ در نخستین سفر خود به خلیج فارس در سال ۲۰۱۷ تنها به عربستان سعودی سفر کرده بود، هشت سال بعد، او علاوه بر عربستان، به قطر و امارات نیز خواهد رفت. این موضوع باید در چارچوب وابستگی فزاینده واشنگتن به این سه کشور خلیج فارس برای پیشبرد منافع سیاست خارجی ایالات متحده درک شود.
دکتر آندریاس کریگ، دانشیار دپارتمان مطالعات دفاعی در کالج سلطنتی لندن، به «العربی الجدید» گفت: سیاستگذاری ایالات متحده از سالهای دوران اوباما، تا حد زیادی بر واگذاری سیاست خارجی و امنیتی آمریکا به شرکای خود در خلیج فارس متکی بوده است. سه شریکی که در این زمینه بیشترین اتکا به آنها شده، قطر، امارات و عربستان سعودی بودهاند، هر کدام به دلایل خاص خود.
او توضیح داد: حل بحران یمن، رسیدگی به موضوع ایران، تثبیت اوضاع سوریه و کمک به میانجیگری در مناقشه فلسطین و اسرائیل – در تمام این درگیریها و موضوعات چالشبرانگیز منطقهای، کشورهای خلیج فارس نقش بسیار مهمی بهعنوان واسطه و تسهیلگر ایفا میکنند.
وی افزود: نقش این کشورها در باز کردن گرههای بحرانها و مناقشات – آن هم از جانب آمریکا و بدون نیاز به صرف هزینه، نیروی نظامی یا حتی ظرفیت اجرایی از سوی واشنگتن – برای ترامپ بسیار اهمیت دارد. در زمانی که ایالات متحده توان و ظرفیت لازم برای رسیدگی به بحرانهای جهانی را ندارد و تمایل دارد بیشتر بر مسائل داخلی متمرکز شود، بسیاری از وظایف دیپلماسی و سیاستورزی را به شرکایی واگذار میکند که مورد اعتماد هستند. از دیدگاه آمریکا، قطر، عربستان سعودی و امارات همان شرکایی هستند که میتوانند بار دیپلماسی، حلوفصل منازعات و مدیریت بحران در منطقه را به دوش بکشند.
بحرانهای خاورمیانه
برای رهبران عرب حوزه خلیج فارس، سفر ترامپ فرصت ویژهای است تا او و اعضای دولتش را ترغیب کنند رویکرد متفاوتی نسبت به سوریه پس از اسد در پیش بگیرند. در حالیکه کاخ سفید همچنان نسبت به دولت «احمد الشرع» (دولت جدید سوریه) بیاعتماد است، هر شش عضو شورای همکاری خلیج فارس تصمیم گرفتهاند با مقامات جدید سوریه وارد تعامل شوند.
عربستان سعودی در میان کشورهای خلیج فارس پیشگام برقراری ارتباط با دمشق پس از سقوط دولت بشار اسد در ۸ دسامبر ۲۰۲۴ بوده است؛ امری که با انتخاب این کشور بهعنوان نخستین مقصد سفر خارجی «احمد الشرع» پس از تصدی ریاستجمهوری سوریه برجسته شد. سفرهای او به قطر و امارات نیز از منظر تلاش دولت جدید دمشق برای کسب مشروعیت بیشتر در سطح منطقهای اهمیت بالایی داشتهاند.
کشورهای خلیج فارس تمایل دارند در سوریه سرمایهگذاری کنند و به این کشور جنگزده برای حرکت بهسوی بازسازی و نوسازی کمک نمایند. اما بزرگترین مانع بر سر این مسیر، ادامه تحریمهای «قانون سزار» از دوران اسد است که از سوی واشنگتن اعمال میشود.
دکتر عبدالخالق عبدالله، تحلیلگر سیاسی اماراتی مستقر در دبی، درباره نگاه کشورهای خلیج فارس به وضعیت سوریه و سیاست خارجی واشنگتن نسبت به دولت جدید دمشق گفت: «در مورد سوریه، هیچ چیز مهمتر از پایان تحریمها نیست. آنها تمام تلاش خود را برای کمک به سوریه از طریق لغو تحریمها بهکار خواهند گرفت.»
اینکه آیا سفر پیشروی ترامپ به خلیج فارس و گفتوگوهای او در منطقه منجر به تغییری در سیاست تحریمی آمریکا علیه سوریه خواهد شد یا نه، هنوز مشخص نیست. با این حال، در هر صورت، احتمال زیادی وجود دارد که دولت ترامپ همچنان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را بهعنوان شرکای کلیدی در مدیریت وضعیت سوریه پس از اسد تلقی کند، بهویژه در زمانی که کاخ سفید قصد دارد حضور نظامی آمریکا در این کشور را کاهش دهد.
دکتر کورتنی فریر، پژوهشگر دانشگاه اموری، در گفتوگو با «العربی الجدید» گفت: «در موضوع سوریه، با توجه به اینکه قطر و عربستان سعودی متعهد شدهاند بدهیهای سوریه به بانک جهانی را تسویه کنند، این کشورها احتمالاً نفوذ زیادی خواهند داشت، و ترامپ نیز خواهد خواست از آن استفاده کند.»
رهبران عربستان سعودی، قطر و امارات همچنین تلاش خواهند کرد ترامپ را متقاعد کنند که ایالات متحده باید از نفوذ خود برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل جهت پایان دادن به اقدامات خودسرانهاش در لبنان، غزه و سوریه استفاده کند و از انجام عملیات نظامی علیه ایران خودداری ورزد. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از احتمال وقوع جنگی با مشارکت ایران بهشدت نگران هستند؛ سناریویی که از منظر سلامت اقتصادی و امنیت ملی آنها میتواند فاجعهبار باشد.
دکتر دینا اسفندیاری، مسئول امور ژئواقتصاد خاورمیانه در بلومبرگ اکونومیکس، در پاسخ به پرسشی درباره نقش مسائل حساس منطقهای در سفر پیشروی ترامپ به خلیج فارس گفت: «این سفر فرصتی برای اعراب خلیج فارس خواهد بود تا دیدگاههای خود را در مورد این پروندهها با ترامپ در میان بگذارند و دولت او را با خود همسو کنند.»
او به «العربی الجدید» گفت: «آنها خواهند خواست که روشن کنند که نمیخواهند در صورت تشدید بحران، بین ایالات متحده/اسرائیل و ایران گرفتار شوند.»
آنا جاکوبز، پژوهشگر غیر مقیم در موسسه کشورهای خلیج فارس در واشنگتن، در گفتوگو با «العربی الجدید» توضیح داد: «نقض آتشبس لبنان توسط اسرائیل، حملات آن به سوریه و تخریب مداوم غزه در صدر دستور کار بیشتر رهبران خلیج فارس قرار خواهد داشت. آنها زمان قابل توجهی را صرف فشار آوردن به ترامپ خواهند کرد تا نتانیاهو و کمپینهای نظامیاش در سراسر منطقه را مهار کند، زیرا جنگهای اسرائیل در حال تشدید تنشها و درگیریهای منطقهای هستند.»
نمیتوان اهمیت غزه بهعنوان یک موضوع در طول سفر ترامپ به خلیج فارس را اغراق کرد. میزان ناآرامیهایی که جنگ غزه به خاورمیانه افزوده، مقامات کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را بهشدت نگران کرده است، بهویژه از منظر امنیت دریای سرخ و یمن.
با توجه به اینکه ولیعهد محمد بن سلمان (MBS)، که رابطهای خاص و نزدیک با ترامپ دارد، اسرائیل را به «نسلکشی» در غزه متهم کرده است، رهبران خلیج فارس خواهند کوشید تا از سفر ترامپ به سه کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس استفاده کنند تا او را متقاعد کنند رویکرد دولتش در جنگ غزه را تغییر دهد. جنگی که بیش از ۵۲،۰۰۰ فلسطینی را کشته، حدود ۴۲۰،۰۰۰ نفر را آواره کرده و تقریباً تمام ساکنان این محاصره را در معرض خطر شدید بیماری و گرسنگی قرار داده است.
دکتر عبدالله گفت: «کشورهای خلیج فارس از رئیسجمهور ترامپ خواهند خواست تا اقدامهای بیشتری برای پایان دادن به جنگ در غزه انجام دهد. آنها از او خواهند خواست تا از هرگونه نفوذی که آمریکا بر اسرائیل دارد استفاده کند تا کمکهای بیشتری به غزه ارسال شود. این موضوع برای امارات متحده عربی اولویت بالایی دارد.»
جنگ روسیه-اوکراین
یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی ترامپ در سال جاری، فریز کردن جنگ در اوکراین است. تا بهامروز، تلاشها برای دستیابی به این نتیجه موفق نبودهاند. با این حال، در زمانی که ترامپ در ریاض حضور خواهد داشت، احتمالاً از این فرصت برای ابراز قدردانی از رهبری سعودی بهخاطر میزبانی گفتوگوهایی در مورد مناقشه اوکراین میان مقامات واشنگتن و مسکو در اوایل امسال استفاده خواهد کرد.
برای پادشاهی عربستان، این موقعیت بهعنوان یک پل دیپلماتیک میان ایالات متحده و روسیه به ارتقاء تصویر عربستان سعودی بهعنوان یک صلحبان با سیاست خارجی متوازن کمک کرده است، که باعث میشود کشورهای جهان، از جمله ایالات متحده، بیشتر به ریاض بدهکار شوند.
هنگامی که ترامپ ماه آینده به عربستان سعودی سفر خواهد کرد، احتمالاً جنگ اوکراین و دیپلماسی با روسیه در صدر دستور کار او قرار خواهد داشت. دکتر فریر به «العربی الجدید» گفت: «او احتمالاً به دنبال هر کمکی است که میتواند برای رسیدن به توافق آتشبس میان روسیه و اوکراین دریافت کند.»
چین
این موضوع قابل پیشبینی است که رقابت ژئوپولیتیکی ایالات متحده و چین و جنگ تجاری جاری نیز در سفر پیشروی ترامپ به عربستان سعودی، قطر و امارات نقش خواهد داشت، بهطوریکه رئیسجمهور آمریکا تلاش خواهد کرد تا بر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس فشار بیاورد تا با واشنگتن همراستا شده و از پکن فاصله بگیرند.
دکتر فریر گفت: «او ممکن است کشورهای خلیج فارس را بیشتر از حد معمول تحت فشار قرار دهد تا در خصوص چین با ایالات متحده همراستا شوند، زیرا جنگ تجاری میان دو کشور تشدید میشود.»
اینگونه تحولات از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس میخواهد که به دقت به موازنهکاری خود ادامه دهند و تغییرات در نظم ژئوپولیتیکی جهانی را مدیریت کنند. جاکوبز اشاره کرد: «رهبران خلیج فارس خواهند خواست تا جنگ تجاری ترامپ را مورد بحث قرار دهند و راههایی برای محافظت بیشتر از خود در برابر پیامدهای اقتصادی و سیاسی آن بیابند. این رهبران با احتیاط عمل خواهند کرد، بهویژه در مورد افزایش تنشهای آمریکا و چین.»
با این حال، همانطور که همه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس جهتگیری ژئواقتصادی «نگاه به شرق» دارند و روابطشان با چین همچنان در حال گسترش است، برخی کارشناسان شک دارند که سفر پیشروی ترامپ به خلیج فارس تأثیر قابلتوجهی بر نحوه موضعگیری این کشورها در برابر تنشهای فزاینده آمریکا و چین بگذارد.
دکتر اسفندیاری توضیح داد: «ترامپ احتمالاً تلاش خواهد کرد تا اعراب خلیج فارس را با خود همراه کند تا در برابر چین مقابله کنند. او حتی ممکن است از آنها بخواهد که بین ایالات متحده و چین یکی را انتخاب کنند، اما کشورهای خلیج فارس قادر به انجام این کار نیستند. ایالات متحده ضامن اصلی امنیت آنهاست، اما چین شریک اقتصادی اصلیشان است — آنها به هر دو نیاز دارند. بنابراین، احتمالاً آنها بهنفع هر دو طرف بازی خواهند کرد و ممکن است موفق شوند از این وضعیت بهخوبی عبور کنند.»
جاکوبز به «العربی الجدید» گفت: «کشورهای شورای همکاری خلیج فارس احساس راحتی نخواهند کرد که از استراتژی سنتی خود برای موازنه روابط و منافعشان با هر دو قدرت جهانی تغییر مسیر دهند.»
اقتصاد ایالات متحده
برای ترامپ بسیار مهم است که از سفر خود به خلیج فارس در ماه آینده با دستاوردهای مهم، یا حداقل تصویری مثبت از این دستاوردها، بازگردد تا پیامی قوی و واضح به رایدهندگان آمریکایی ارسال کند که برنامه «آمریکا اول» او در حال موفقیت است. در پی پیامدهای ناشی از تعرفهها، ترامپ قصد دارد حمایت کسانی را که سال گذشته به او رای دادهاند، اما از سیاستهای تجاریاش ناراضی هستند، دوباره جلب کند.
یک نظرسنجی اخیر از CNN نشان داد که ۵۵ درصد از آمریکاییها تعرفههای ترامپ را بهعنوان «سیاست بد» میبینند و ۵۹ درصد انتظار دارند که این تعرفهها تأثیر منفی بر وضعیت مالی شخصیشان داشته باشد.
اولویت اصلی ترامپ جذب سرمایهگذاریهای عظیم از عربستان سعودی، قطر و امارات در اقتصاد ایالات متحده خواهد بود.
دکتر کریگ به «العربی الجدید» گفت: «بیایید صادق باشیم، اگر واقعا همه چیز به سیاستگذاری خارجی مربوط بود، او باید به عمان هم میرفت. این که او به آنجا نمیرود احتمالاً به این دلیل است که عمان قرار نیست صدها میلیارد دلار سرمایهگذاری در ایالات متحده انجام دهد.»
بنابراین، این سفر جنبهای معاملاتی نیز دارد، جایی که ترامپ باید از آن برای مخاطب داخلی خود استفاده کند و مردم را در خانه به دور پرچم ترامپ جمع کند. برای این منظور، او نیاز به وعدهها دارد. او نیاز به تصاویری دارد که بتواند با خود به خانه بیاورد تا نشان دهد که صدها میلیارد دلار از این سه کشور به دست آورده است.
انرژی نیز یک مسئله مهم دیگر است. دکتر فریر اظهار داشت: «یکی از اهداف کلیدی، کاهش قیمت نفت است، بهویژه با توجه به تأثیراتی که تعرفهها بر تورم داشتهاند؛ با این حال، این میتواند یک گفتوگوی دشوار باشد، زیرا منافع سعودیها در این است که قیمتها را بالاتر نگه دارند تا سود بیشتری بدست آورند.»
کشورهای خلیج فارس در حال رشد
عربستان سعودی، قطر و امارات نقشهای بسیار منحصر به فردی در جهان ایفا میکنند، که به توضیح این موضوع کمک میکند که چرا ترامپ در ابتدا قصد داشت پیش از هر کشور دیگری در سفر خارجیاش به این سه کشور سر بزند. دکتر کریگ به «العربی الجدید» گفت: «این سه کشور خلیج فارس احتمالاً تنها کشورهای قابل اعتماد و باثباتی هستند که میتوانند به ایالات متحده کمک کنند تا عمق استراتژیک خود را در این بخش از جهان گسترش دهد.»
در نهایت، سخت است که بتوان تأثیر ریاض، دوحه و ابوظبی را در دنیای پرآشوب و تغییرات سریع ژئوپولیتیکی اغراق کرد. ارزش ژئو استراتژیک داشتن روابط خوب با اعضای شورای همکاری خلیج فارس بینهایت است. نه تنها ایالات متحده، بلکه تمام قدرتهای جهانی به این نتیجه رسیدهاند.
دکتر عبدالله در پایان گفت: «سفر ترامپ به پادشاهی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر یک تقویت عظیم برای «لحظه خلیج فارس» و مرکزی بودن کشورهای عربی خلیج فارس بهعنوان قدرتهای منطقهای نوظهور خواهد بود.»