به گزارش خبرگزاری مهر، حسن عبدلیان پور رئیس مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه در یادداشتی در مورد خبری که از برخی از رسانهها در مورد اقدام ترامپ در سفر به عربستان و تغییر نام خلیج فارس قرار است انجام بگیرد نوشت: این اقدام و چنین اقداماتی سیاسی از سوی این فرد با اهداف خاص در روابط با کشورهای عربی منطقه است و از نظر حقوق بینالملل، فاقد اعتبار و الزامآوری است.
به طور کلی مالکیت جمهوری اسلامی ایران بر خلیج فارس یکی از مسائل پیچیده و حساس در زمینه حقوق بینالملل است. این موضوع با توجه به تاریخ، جغرافیا، قراردادها و اصول حقوقی مختلف تحت بررسی قرار میگیرد. در اینجا، برخی از استنادات حقوقی و بینالمللی پیرامون این مالکیت آورده شده است:
۱. اصل حاکمیت بر سرزمین و آبهای داخلی
طبق اصول کلی حقوق بینالملل، کشورها بر سرزمین خود و آبهای داخلیاش حاکمیت کامل دارند. خلیج فارس بهعنوان یک آبراه داخلی و نیمهبسته، جزو آبهای داخلی ایران شناخته میشود و این حاکمیت را بر اساس تاریخ و حقوق بینالملل میتوان مستند کرد. از منظر حقوقی، حاکمیت ایران بر این منطقه بهویژه در مناطق ساحلی و آبهای داخلی غیرقابل انکار است.
۲. سابقه تاریخی و قراردادها
- قراردادهای تاریخی: ایران در طول تاریخ، بهویژه در دورههای مختلف تاریخ اسلام و پیش از آن، همواره حاکمیت خود را بر خلیج فارس ثابت کرده است. قراردادهایی مانند معاهده ۱۹۲۱ ایران و انگلیس که شرایط مرزی در خلیج فارس را روشن کرده است، تاییدکننده این حاکمیت هستند.
- پیمانهای دیگر: قراردادهای بینالمللی مختلف نیز بهویژه پیمانهایی که به حاکمیت کشورها بر آبهای مجاور مربوط میشوند، این واقعیت را تقویت میکنند که ایران از لحاظ تاریخی و حقوقی بر خلیج فارس و جزایر آن حاکم است.
۳. پیمانهای بینالمللی و کنوانسیونهای حقوقی
- کنوانسیون حقوق دریاها (۱۹۸۲): این کنوانسیون که بهعنوان چارچوب اصلی برای مدیریت منابع دریایی و حقوق کشورهای ساحلی است، اصولی را برای تقسیم منابع آبی، تعیین خط مبدا و مدیریت سرزمینهای آبی و دریایی مشخص میکند. بر اساس این کنوانسیون، ایران حق حاکمیت بر آبهای داخلی خود را دارد و خلیج فارس جزو این مناطق است.
- کنوانسیونهای منطقهای: در برخی موارد، ایران در کنوانسیونهای منطقهای درباره مدیریت آبها و منابع خلیج فارس شرکت کرده است که حاکمیت ایران بر این منطقه را تایید میکند.
۴. مالکیت ایران بر جزایر خلیج فارس
جزایر مهمی مانند جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک جزو جزایر استراتژیک در خلیج فارس هستند که ایران در طول تاریخ بر آنها حاکمیت داشته است. این جزایر حتی در دورانهایی که تحت تأثیر قدرتهای خارجی قرار گرفتهاند، در نهایت به ایران بازگشته و حاکمیت ایران بر آنها تأیید شده است. در سالهای اخیر، این جزایر بهویژه در منازعات بین ایران و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس، همچنان محل مناقشه بودهاند، ولی مستندات حقوقی و تاریخی ایران بر مالکیت خود تأکید دارد.
۵. نظر دادگاههای بینالمللی
دادگاههای بینالمللی نظیر دادگاه بینالمللی عدالت در مورد برخی اختلافات در خلیج فارس تصمیمگیری کردهاند. بهعنوان مثال، پیماننامههای مرزی ایران و امارات متحده عربی و دادگاههای بینالمللی در مورد حقوق دریایی، همگی حاکمیت ایران را بر این آبراه و جزایر آن تأیید کردهاند.
۶. نقش سازمان ملل متحد و شورای امنیت
سازمان ملل متحد و شورای امنیت نیز در طول تاریخ موضعگیریهایی در مورد حاکمیت ایران بر خلیج فارس و مسائل مرتبط با آن داشتهاند. در بسیاری از موارد، این نهادها از طریق قطعنامهها و تصمیمات خود، تأکید بر حقوق حاکمیت کشورهای ساحلی بهویژه ایران بر خلیج فارس کردهاند.
۷. حقوق بشری و توسعه اقتصادی
یکی دیگر از جنبههای حقوقی که میتواند به تثبیت مالکیت ایران بر خلیج فارس کمک کند، مسأله توسعه اقتصادی و بهرهبرداری از منابع طبیعی است. ایران بهعنوان کشوری ساحلی، حق بهرهبرداری از منابع طبیعی در خلیج فارس را دارا است، که این حقوق از سوی قوانین بینالمللی و حقوق بشر تضمین شدهاند.
۸. موارد نقض حاکمیت ایران
در مواقعی که کشورهای دیگر ادعاهایی در خصوص جزایر یا آبهای خلیج فارس مطرح کردهاند، ایران بهطور مستمر از حاکمیت خود دفاع کرده و این موضوع را در مجامع بینالمللی مطرح کرده است. اقداماتی مانند استقرار نیروهای نظامی و گشتهای دریایی ایران در این منطقه نیز بهطور مستمر نشاندهنده تلاش برای حفظ حاکمیت ایران بر این آبها و جزایر بوده است.
نتیجهگیری
مالکیت جمهوری اسلامی ایران بر خلیج فارس از منظر حقوق بینالملل، تاریخی و قراردادهای بینالمللی، از ارکان ثابت و غیرقابل انکار حاکمیت این کشور بر این منطقه محسوب میشود. حقوق ایران بر این آبراه و جزایر آن در کنوانسیونهای بینالمللی و اسناد تاریخی نیز تأسیس شده و در محافل قانونی و بینالمللی به رسمیت شناخته شده است؛ و اینکه ترامپ یا امثال ایشان از آن طرف دنیا بخاطر فرار از پاسخگویی به مردم خودشان در مورد گرفتاریها و بدهکاریهایی که در جهان بی نظیر هست با مانور رسانهای و اجرای شوهای بی پایه و اساس سیاسی اسم یک خلیج تاریخی را عوض کنند و در یک جلسه رسمی اسم یک خلیج تاریخی با موقعیت بالای استراتژیکی و ژئوپلیتیک بسیار حساس را عوض کند دردی از آمریکا و شکستهای پی درپی آمریکا و هم پیمانانش در منطقه مثل رژیم مفلوک و شکست خورده اسرائیل درمان نخواهد کرد.
کما اینکه ادعای این فرد در مورد کانادا و مالکیت آمریکا بر کشور کانادا و نامیدن کانادا به عنوان یکی از ایالاتهای آمریکا و پاناما و برخی تنگههای بین المللی بی پایه و اساس بوده و هرگز دردی از آمریکای امروز و طبیعتاً دنیای آشفته امروز درمان نخواهد کرد، این ادعاهای بی پایه و اساس ترامپ حتی برای رسانهها و افکار عمومی داخل ایالت متحده آمریکا هم قابل فهم، باور و پذیرش نیست و تظاهراتها و راهپیماییها و اعتراضات دانشجویی میلیونی مردم آمریکا به وضوح بیانگر این مساله هستند و نکته پایانی اینکه اگر دنیای غرب و استکبار قادر بودند با تغییر نامها و تحریف تاریخی مردم جهان و افکار عمومی را قول زده و به انحراف بکشانند.
هرگز قضیه فلسطین به این حد از پیچیدگی نمیرسید و الان تبدیل به علامت سوال بزرگ جوانان و نسل جدید آمریکا و اروپا نمیشد با تغییر نام فلسطین به اسرائیل و به رسمیت شناختن این موجودیت جعلی در سازمان ملل متحد نیز نتوانست نظر شوم آمریکا و رژیم صهیونیستی را تأمین کند و اسرائیلی که سالها قبل در کمتر از یک ساعت از باریکه غزه عبور کرده و کشورهای عربی را یکی یکی در نوردید اکنون ۱۸ ماه هست در مقابل مردم بی سلاح و بی دفاع و محاصره شده غزه زمین گیر شده و عملاً کل دنیای زر و زور و تزویر غربی توان بیرون آوردن آن از باتلاق غزه را ندارند.
لذا به آمریکا و مخصوصاً ترامپ توصیه میگردد موازین و مقررات حقوق بین الملل و کنوانسیونها و پیمانهای بین المللی را محترم شمرده به پیمانهای مرزی و معاهدات بینالمللی احترام بگذارد و از دست اندازی در خاک و حریم آبی، خاکی و هوایی جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورها اجتناب نماید و به مندرجات بیانیه الجزایر و عهدنامه مودت فی مابین ایران و آمریکا پایبند و ملتزم باشد.
چرا که عواقب کارهای نسنجیده و حرکات خارج از عرف و قوانین احتمالاً پاسخی در حد و یا حتی شدیدتر از فعل ایشان بوده و چه بسا کل دنیا را که در آستانه یک پیچ تمدنی خاص و تاریخی هست به چالش بکشاند و قطعاً هیچ دولتی مخصوصاً جمهوری اسلامی ایران در مورد حدود و ثغور سرزمین خویش با کسی تعارف نداشته و معامله نخواهد کرد و سوابق تاریخی مخصوصاً جنگ ۸ ساله ایران و عراق هم به صراحت بیانگر این واقعیت هست.