به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، کتاب «خیلی محرمانه؛ خاطرات حسن تابانمنش از کودکی تا پایان ماموریت در مصر» نوشته فاطمه ملکی دی ماه ۱۴۰۳ توسط نشر ۲۷ بعثت منتشر و راهی بازار نشر شد و دربرگیرنده خاطرات یکی از مسئولان امنیتی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران است که بیش از ۳۰ سال با گروهک منافقین، نیروهای حزب توده و معاندین جمهوری اسلامی ایران مبارزه کرده و در سالهای دفاع مقدس و پس از جنگ ماموریتهای امنیتی و اطلاعاتی را در خارج از کشور انجام داده است.
چندی پیش مرور و بررسی اینکتاب را آغاز کردیم که قسمت اول تا چهارم آن در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه هستند:
«خاطرات ضربهزدن به توده در شیراز و شنود از کانال کولر»
«دنبال اینپرونده را نگیر وگرنه اخراج میشوی!/ضربه سپاه به حزب بعث عراق در لبنان»
«رئیسجمهوری که ۲۰ روز بعد از انتصاب ترور شد/چرا ایران در کنفرانس مادرید سکوت کرد؟»
«آمریکا باعث شد بوسنی خواستار خروج سپاه از خاکش شود/چرا اطلاعات سپاه وارد غائله کوی دانشگاه شد؟»
در ادامه مشروح پنجمین و آخرینقسمت مرور کتاب «خیلی محرمانه» را میخوانیم؛
***
بخشی از کتاب، «رصد انقلابها» نام دارد که در آن، جواهری به بیان تحلیلهای خود از تحولات چنددهه اخیر جهان پرداخته است. ازجمله اینکه ابتدای جنگ ۳۳ روزه لبنان در جولای ۲۰۰۶ اسرائیل همه مواضع لبنان را بمباران کرد تا حزبالله را در آنمقطع از بین ببرد.
نکته دیگری که او یادآور میشود این است که ایران، با اتحاد عراق، سوریه، حماس و لبنان، یکخط پشتیبانی متصل علیه اسرائیل و منافع آمریکا در خاورمیانه، کشورهای مرتجع عرب و ترکیه ایجاد کرد و با اینکه همه پرچم حمایت از فلسطین را زمین گذاشته بودند، ایران همچنان بهعنوان پشتیبان فلسطین شناخته میشد.
حکمت حرفهای اوباما را فهمیدم
یکی از اشارات حسن جواهری در کتاب «خیلی محرمانه»، مربوط به پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاستجمهوری آمریکاست که پس از اینپیروزی اعلام کرد آمریکا میخواهد صفحه جدیدی را با مسلمانان باز کند و از در دوستی در بیاید. جواهری که آنزمان در ماموریت کرواسی به سر میبرد، با شفکو عمر باشیچ از سیاستمداران اینکشور دیدار و گفتگو کرد. باشیچ در ایندیدار به او گفت اوباما فشار زیادی به حسنی مبارک رئیسجمهور وقت مصر آورده و خواسته دولت را تحویل دهد. سیاستمدار کروات همچنین به جواهری گفت بهتر است مقامات ایرانی در سفرهای خود به ترکیه، تغییر و تحولات اینکشور را با چشم باز رصد کنند. جواهری در اینباره به تلاش آمریکا برای باز کردن صفحه جدید با مسلمانان برمیگردد و میگوید «درست میگفت؛ چون پلیسهای ترکیه در کشور زیاد شده بودند و حتی میآمدند در مساجد و بین مردم نمازشان را میخواندند و میرفتند.» (صفحه ۳۰۴)
آمریکا با استفاده از اخوانالمسلمین به اهدافش علیه ایران رسید
راوی «خیلی محرمانه» میگوید در آنبرهه حضور در کرواسی و پس از آنصحبت اوباما و دیدار خود با مقامات کراوسی، به اینجمعبندی رسیده بود که بهزودی تحولات زیادی در سطح بینالملل اتفاق خواهد افتاد. به اینترتیب، همزمان با برکناری حسنی مبارک از قدرت در مصر، آتش اعتراضات و جنگ داخلی لیبی شروع شد و با از بینرفتن حکومت قذافی، آمریکا توانست تحولاتی را که اوباما حرفش را زده بود، محقق کند. لیبی به دست اخوانالمسلمین افتاد و بعدها از همینمسیر برای برپایی تنش در سوریه استفاده شد. اواخر سال ۱۳۸۹ هم خبرهای ناآرامیهای تونس از راه رسیدند و بنعلی از تونس به عربستان فرار کرد. مردم هم کاخش را تصرف کرده و جریان اسلامگرای تونس با رهبری محمد الغوشی سکان دولت را در دست گرفت.
حسن جواهری در اینمقطع همچنان در کرواسی، اخبار و تحولات را رصد و پیگیری میکرد و در جلسه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی کشور هم اعلام کرد آمریکا نمیتواند بهطور مستقیم با ایران درگیر شود. در نتیجه باید از یکجریان سوم استفاده کند تا بتواند به اهدافش برسد و اینجریان سوم، فقط اخوانالمسلمین است. او میگوید عدهای از اعضای شورای امنیت ملی با سخنانش مخالفت کرده و گفتهاند اخوان، ساخته انگلستان است.
کجرویهای اخوانالمسلمین و راهاندازی قرارگاه مالک اشتر در لبنان
حسن تابانمنش در ادامه تحلیلهای خود میگوید آمریکا با حضور اخوانالمسلمین در پارلمان مصر به هدف خود رسید و توانست مانع قدرت بیشتر ایران در منطقه شود. همانزمان، اسرائیل، عربستان و امارات با انتخاب اعضای اخوانالمسلمین بهعنوان نمایندگان پارلمان مصر مخالف بودند و فشارهایی هم به آمریکا آوردند تا دست از حمایت اینگروه بردارد اما آمریکا توجهی به اینمخالفتها نکرد. در نتیجه با روی کار آمدن اخوانیها در مصر و ترزیق افکار دوگانه و تفرقهافکنانه شیعه و سنی و فارس و عرب، باعث دوری جنبش حماس از ایران شد.
در آنمقطع حماس، ترکیه و قطر طرفدار جریان اخوانالمسلمین بودند. با فرارسیدن نوروز ۱۳۹۰ حاجقاسم سلیمانی، حسن جواهری و چند مامور اطلاعاتی دیگر را احضار کرد و از آنان خواست تشکیلات داخلی قرارگاه مالک اشتر را در لبنان راهاندازی کنند. جواهری میگوید در اینقرارگاه تلاش میشد فعالیتهایی انجام شود تا اخوانالمسلمین کمتر بهسمت آمریکا برود. محمد مرسی هم مخالف همکاری ایران با مصر بود و برای تصمیمات سطح بالا، با آمریکا همراهی میکرد.
جواهری میگوید ایران در آنمقطع که بهار عربی پیروز شده بود، تلاش داشت مصر را به آغوش جبهه مقاومت برگرداند اما محمد مرسی تمایلی به اینتفکر نشان نمیداد و بهاصطلاح مقابل اینهدف سنگاندازی میکرد. راوی «خیلی محرمانه» میگوید مرسی بهجای رسیدگی به مشکلات داخلی مصر، به تنشهای سوریه بیشتر واکنش نشان میداد. در نتیجه مساله سوریه، تبدیل به بحران شد و مرسی هم از مردم خواست علیه بشار اسد وارد جنگ شوند.
ترکیه دنبال اشغال سوریه بود
واقعیت تاریخی متاثرکنندهای که جواهری در کتاب خاطراتش به آن اشاره میکند، تغییر مسیر اخوانالمسلمین بهسمت داعش است. اما نکته مهم تاریخی این است که اگر حکومت سوریه در سال ۱۴۰۳ سقوط کرد، از یکدهه پیشتر برای اینمساله تلاش شده بود. جواهری میگوید «اکثر اخوانیها عضو داعش شده بودند و از طرف ترکیه هم حمایت جدی میشدند؛ چون ترکیه به دنبال اشغال سوریه بود و از اینطرح حمایت میکرد. همه مرزهای جنوبی را باز گذاشته بود تا نیروهای تکفیری، هم در آنجا آموزش ببینند و هم راهی برای ورود به سوریه داشته باشند. اسراییل هم بدش نمیآمد که رژیم سوریه ساقط شود.» (صفحه ۳۲۶ و ۳۲۷)
محمد مرسی پس از سقوط پشت میلههای زندان و دادگاه
حاجقاسم گفت دیگر امیدی به مصر نیست
یکنکته جالب و تاریخنگری دیگر هم در کتاب «خیلی محرمانه» هست که شهید حاجقاسم سلیمانی به جواهری گفته است. اینگفته مربوط به پس از کودتای مصر علیه محمد مرسی و روی کار آمدن السیسی است. سردار سلیمانی پس از ایناتفاق به جواهری گفت: «انقلاب مصر تا بیست سال آینده عقب افتاد و دیگر امیدی به آن نیست.»
در آنمقطع استراتژی آمریکا و اسرائیل این بود که مصر نباید از جایش بلند شود. چون اگر بتواند روی پای خود بایستد و کشوری مستقل و قوی شود، تمام معادلات منطقه به هم میخورد. در آنبرهه آمریکا و اسرائیل بیم آن داشتند که مانند ۱۹۷۶، مصر، اردن و سوریه با هم متحد شوند و عملا دیگر جایی برای اسرائیل باقی نماند. در نتیجه طرح عربی «صفقه القرن» یا همان ایجاد شهرک پیشرفته نئوم در عربستان را، جایی نزدیک به پایین بندر عقبه، اجرا کردنتد که باعث اشتغال فلسطینیها و جلب رضایتشان شد.
اشتباهی که آقای ولایتی مرتکب شد
در کنار اینطرح، جای دوست و دشمن را هم عوض کردند. به اینترتیب اسرائیل که همیشه توسط مصریها با عنوان «عدو الصهیونی» خطاب میشد، کنار رفت و ایران جایش را گرفت. جواهری میگوید در آنبرهه، ایران بهعنوان دشمن کشورهای عربی معرفی شد و زمینههای اینکار هم با اعلام گسترده رسانهای اینمساله که ایران جزایر سهگانه خلیجفارس را داراست و در لبنان و سوریه و عراق و یمن هم حضوری پررنگ دارد فراهم شد. اینمیان، یکی از سیاستمداران ایرانی هم دچار یکاشتباه محاسباتی شد. جواهری در اینباره میگوید علیاکبر ولایتی گفت ایران بهصورت مستقیم در چهار کشور عربی نامبرده حضور دارد و اینحرف مستمسکی برای اتحادیه عرب شد. به اینترتیب توپخانه رسانههای عربی آغاز به کار کرده و تبلیغات علیه ایران و دشمنسازی را کلید زدند. عامل جنگ و درگیری در عراق و سوریه را هم به ایران نسبت دادند. در نهایت، با شکلگرفتن معامله قرن و همپیمانی کشورهای عربی، بهار عربی به نفع اسرائیل تمام شد.
عصبانیت حاجقاسم از نوع برخورد ارتش سوریه با مردم
یکملاحظه مهم تاریخی در خاطرات حسن جواهری، همانتلاش قدیمی برای سقوط دولت بشار اسد در سوریه است. او میگوید با عملیکردن معامله قرن و سقوط بشار در دهه ۱۳۹۰، جریان مقاومت شکسته میشد و سوریه بهعنوان یکی از پشتیبانهای اصلی کمک به فلسطین و حزبالله ساقط میشد. اینمسائل باعث شدند حاجقاسم سلیمانی برای اولینبار راهی سوریه شود.
حسن جواهری درباره نگاه حاجقاسم سلیمانی به شروع ناآرامیهای سوریه میگوید سردار سلیمانی ناراحت بود که چرا ارتش سوریه، بهجای مقابله آرام، از ابتدای کار، برخورد سخت و خشک نظامی را با مردم خود شروع کرده است.
سقوط بخشهایی از سوریه و ماموریت دوباره در لبنان
راوی کتاب «خیلی محرمانه» از ابتدای سال ۱۳۹۱ بهصورت ثابت در ایران فعالیت میکرد که متوجه شد بخشهایی از سوریه به دست داعش افتاده است. به اینترتیب با رسیدن نیمه اول سال ۱۳۹۲ در لبنان مستقر شد و تا سال ۱۳۹۳ آنجا ماند.
محوطه حمله انتحاری به سفارت ایران
روایت حمله به سفارت ایران و شهادت ایرانیها
از سال ۹۲ تا ۹۳ که جواهری در لبنان بود، شرایط امنیتی برای بدی برای ایران و دوستانش حکمفرما بود. در منطقه مربع امنیتی یا منطقه ضاحیه که حزبالله، حرکت امل و شیعیان حضور داشتند، بهطور مرتب انفجاراتی رخ میداد. روایت اینمامور امنیتی از آنشرایط و حمله به سفارت ایران از اینقرار است:
«یک انتخاری به سفارت ما در بیروت هم زدند. ماشین حمل آب نزدیک سفارت ما پارک شده بود. ماشینی که بمبگذاری شده بود، پشت ماشین حمل بشکههای آب گیر کرد. موتوری هم خودش را به در سفارت کوبید و منفجر شد. با صدای انفجار اول، بچههای حفاظت سفارت بیرون ریختند تا ببینند چه اتفاقی افتاده. خانم حسینزاده همسر یکی از بچهها از بالای بالکن به بیرون پرتاب شد و به شهادت رسید. رانندهای که پشت فرمان ماشین انتحاری بود هول شد و قبل از اینکه بچهها نزدیک ماشین بشوند خودش را منفجر کرد. بچهها شانس آوردند؛ زیرا زیر جایی که ماشین منفجر شد، یککانال فاضلاب بود و بخش اعظم انرژی حاصل از انفجار داخل چاه رفت. حدودا هفتهشت نفر از بچهها شهید و چند نفر مجروح شدند. یکی از بچهها دستش قطع شد. یکی فکش رفت و چهارپنج رو در کما بود. آقای ابراهیم انصاری برای بیستروز آمده بود تا رایزن فرهنگی ایران در لبنان بشود. او در حیاط سفارت بود و میخواست برای دیدار با وزیر فرهنگ لبنان همراه آقای رکنآبادی برود که در انفجار اول، جک پشت در پرتاب شد و به صورتش خورد. ایشان را به بیمارستان بردند و در اتاق عمل سهچهارساعت تلاش کردند که زنده بماند؛ ولی در همان اتاق عمل به شهادت رسید.» (صفحه ۳۳۸ به ۳۳۹)
همزمان با حمله به سفارت، به رایزنی فرهنگی ایران نیز حمله شد. اینحمله توسط دو خودروی انتحاری انجام شد و طبق روایت جواهری، راننده خودروی اول روبهروی رایزنی خود را منفجر کرد که باعث شد موج انفجارش، خودروی دوم را بگیرد و پیش از ورود به ساختمان رایزنی منفجر شود. به اینترتیب مشخص شد دشمنان ایران، طرح بسیار بزرگی داشتهاند و بنا بوده اتفاق بزرگی در بیروت رخ دهد. تحقیقات حزبالله در اینباره منجر به رسیدن به رد پای فردی بهنام ماجد الماجد شد؛ مردی اهل عربستان که در هتلی مستقر شده بود. با دستگیری اینفرد و وابستگانش، از میزان انفجارات و حملات انتحاری بیروت به ایران و حزبالله کم شد. اما اعضای سفارت جمهوری اسلامی ایران، خانوادههای خود را به ایران فرستادند. جواهری میگوید اعضای سفارت میگفتند اینکار را انجام میدهند چون امنیت برقرار نیست و اطمینان ندارند زنده بمانند. جواهری هم میگوید آنروزها وقتی از خانه خود در بیروت خارج میشده، اطمینانی به زندهبرگشتن نداشته است.
در نهایت مشخص شد سلسلهانفجارهای بیروت که علیه ایران و جبهه مقاومت انجام شدند، کار عربستان سعودی بوده و برای اینعملیاتها از افراد سوری یا فلسطینیهایی که به لبنان وارد شده بودند، استفاده میکرده است.
آخرینماموریت در مصر
اواسط سال ۱۳۹۳ حاجقاسم سلیمانی به حسن جواهری پیشنهاد کرد بهعنوان نماینده دفتر حفظ منافع ایران در مصر به اینکشور اعزام شود. این، آخرینماموریت حسن تابانمنش یا حسن جواهری است که پس از آن بازنشسته شد. او بهمدت چهارسال مسئولیت بخش ارتباطات مردمی دفتر حفاظت منافع ایران در مصر را به عهده داشت.
صادق وفایی