نمایش‌خانگی در ایران؛ همچنان روی دور باطل

مشرق نیوز یکشنبه 21 اردیبهشت 1404 - 15:29
در حالی‌ که نمایش‌خانگی در جهان به سمت دیپلماسی فرهنگی حرکت کرده و پلتفرم‌های دیجیتال جایگاه جهانی پیدا کرده‌اند، در ایران این صنعت همچنان با معضلات ساختاری، مدیریت جزیره‌ای و فقدان چشم‌انداز راهبردی دست‌وپنجه نرم می‌کند.

به گزارش مشرق، در دهه‌ای که پلتفرم‌های دیجیتال نظیر نتفلیکس، آمازون پرایم و دیزنی‌پلاس به پیشقراولان صنعت فرهنگی جهان بدل شده‌اند، پلتفرم‌های ایرانی (نمایش‌خانگی) همچنان درگیر آزمون‌وخطا، بی‌برنامگی و تولیدات مقطعی‌اند. آن‌چه در دنیا «اقتصاد محتوای دیجیتال» نام گرفته، در ایران بیشتر به شکل «کسب‌وکار موقت» و «سودجویی کوتاه‌مدت» نمود یافته است.

برخلاف روند جهانی که به سمت برنامه‌ریزی بلندمدت، تولید محتوای استراتژیک و صادرات فرهنگی حرکت می‌کند، بسیاری از پلتفرم‌های ایرانی حتی از تأمین مداوم محتوا برای مخاطبان داخلی هم عاجز مانده‌اند. حاصل این وضعیت، افول اعتماد مخاطب، فرسایش برندهای داخلی و کوچ کاربران به پلتفرم‌های خارجی یا نسخه‌های غیرقانونی است.

چرا دنیا موفق شد و ما جا ماندیم؟

مدل موفق پلتفرم‌های جهانی، بر ستون‌هایی چون برنامه‌ریزی دقیق، سرمایه‌گذاری بلندمدت روی محتوا، استفاده از داده برای شناخت سلیقه مخاطب، و توجه به بازار بین‌المللی استوار است. در این مدل‌ها:

- جدول تولیدات سالانه شفاف است و از پیش اعلام می‌شود.

- فیلمنامه‌نویسان و نویسندگان در اولویت سرمایه‌گذاری‌اند.

- محتوا برای مخاطب جهانی با ترجمه و دوبله چندزبانه عرضه می‌شود.

- بازاریابی، مبتنی بر تحلیل رفتار کاربر و داده‌محور است.

در نقطه مقابل، پلتفرم‌های داخلی عمدتاً با یک اثر وارد می‌شوند و پس از آن، یا خاموش می‌شوند یا به حاشیه می‌روند. نبود یک نهاد تخصصی ناظر، غیاب برنامه تولید، و نگاه صرفاً اقتصادی، چرخه‌ای از شکست و بی‌اعتمادی را شکل داده است.

در ادامه مفصل‌تر همراه با جزئیات به مقایسه پلتفرم‌های ایرانی و خارجی پرداخته‌ایم:

در حالی که جهان با شتابی بی‌سابقه در حال توسعه صنعت نمایش خانگی و گسترش تولیدات اختصاصی بر بستر پلتفرم‌های دیجیتال است، وضعیت این صنعت در ایران همچنان با چالش‌های جدی ساختاری، مدیریتی و محتوایی مواجه است. فاصله چشمگیر میان الگوی موفق جهانی و عملکرد ضعیف پلتفرم‌های داخلی، زنگ خطری جدی برای آینده نمایش خانگی در کشور به شمار می‌رود.

در کشورهای توسعه‌یافته، پلتفرم‌هایی نظیر نتفلیکس (Netflix)، آمازون پرایم (Amazon Prime Video)، دیزنی‌پلاس (Disney+) و HBO Max، نه‌تنها با اتکا به مدیریت حرفه‌ای و سیاست‌گذاری بلندمدت توانسته‌اند جایگاه تثبیت‌شده‌ای در بازارهای داخلی و بین‌المللی پیدا کنند، بلکه با رویکردی صادرات‌محور، به یکی از بازوهای نرم قدرت فرهنگی در غرب تبدیل شده‌اند.

در مقابل، بسیاری از پلتفرم‌های ایرانی، با عمر کوتاه، عملکرد جزیره‌ای و بدون استراتژی روشن، حتی نتوانسته‌اند اعتماد مخاطبان داخلی را حفظ کنند. این پلتفرم‌ها عمدتاً به یک یا دو اثر پرمخاطب متکی‌اند و پس از آن یا به حاشیه می‌روند، یا فعالیتشان متوقف می‌شود. از سوی دیگر، فقدان سیاست‌گذاری کلان در سطح حاکمیتی و نبود نهادهای ناظر تخصصی بر کیفیت محتوا و توسعه بازار، وضعیت این حوزه را بحرانی‌تر کرده است.

راز موفقیت پلتفرم‌های جهانی چیست؟

پلتفرم‌های بین‌المللی موفق، ویژگی‌هایی مشترک دارند که نقش کلیدی در توسعه آن‌ها ایفا کرده است:

برنامه‌ریزی دقیق تولید محتوا

هر فصل کاری این پلتفرم‌ها با جدول زمان‌بندی روشن، بودجه‌بندی حرفه‌ای، و انتخاب محتوای استراتژیک آغاز می‌شود. هیچ پروژه‌ای بدون تحلیل بازار و پیش‌بینی میزان بازگشت سرمایه آغاز نمی‌گردد.

فهرست سالانه تولید و پخش آثار

پیش از آغاز هر فصل، لیستی شفاف از تولیدات در حال ساخت و آثاری که قرار است منتشر شوند در اختیار مخاطبان و سهام‌داران قرار می‌گیرد. این شفافیت موجب تقویت اعتماد عمومی و مدیریت انتظارات می‌شود.

سرمایه‌گذاری روی نویسندگان و فیلمنامه

برخلاف رویکرد رایج در برخی پلتفرم‌های داخلی که به ساخت‌های عجولانه و بدون متن قوی بسنده می‌شود، پلتفرم‌های معتبر جهانی سرمایه‌گذاری ویژه‌ای روی نویسندگان، ایده‌پردازان و اتاق‌های فکر انجام می‌دهند.

توسعه محتوای بین‌المللی و بومی‌سازی

آثار تولیدی بلافاصله پس از تکمیل، با زیرنویس و دوبله در ده‌ها زبان منتشر می‌شوند. این بومی‌سازی هدفمند، دسترسی به مخاطبان جهانی را تسهیل می‌کند.

بازاریابی هوشمندانه و داده‌محور

به جای تکیه صرف بر تبلیغات حجمی، این پلتفرم‌ها از تحلیل داده و الگوریتم‌های رفتاری برای شناخت سلیقه مخاطب و هدف‌گیری دقیق تبلیغات استفاده می‌کنند.

نتفلیکس؛ الگویی جهانی در صنعت محتوای دیجیتال

نتفلیکس به‌عنوان پیشگام صنعت نمایش خانگی، با بهره‌گیری از شبکه‌ای بین‌المللی از نویسندگان، کارگردانان، تحلیل‌گران داده و مدیران محتوا، سالانه ده‌ها سریال و فیلم در ژانرها و فرهنگ‌های مختلف تولید می‌کند. آثار این پلتفرم، هم‌زمان با پخش جهانی، به زبان‌های متعدد دوبله یا زیرنویس می‌شوند و در نتیجه، در بازارهای گوناگون از آسیا و اروپا تا آفریقا و آمریکای لاتین، میلیون‌ها بیننده را جذب می‌کنند.

مهم‌تر از همه، رویکرد مخاطب‌محور نتفلیکس باعث شده است که تصمیم‌گیری‌های کلان این شرکت بر اساس نیازها، سلایق و بازخوردهای کاربران انجام گیرد، نه صرفاً اهداف تبلیغاتی یا فشارهای تجاری زودگذر.

برای آنکه صنعت نمایش خانگی ایران بتواند در عرصه داخلی و حتی منطقه‌ای قد علم کند، نیاز به بازنگری اساسی در سیاست‌گذاری، مدل‌های سرمایه‌گذاری، و رویکرد تولید محتوا دارد. ایجاد زیرساخت‌های حرفه‌ای، تربیت نیروی انسانی متخصص، و تدوین نقشه راه چندساله، از جمله ملزوماتی هستند که بدون آن‌ها، پلتفرم‌های داخلی نمی‌توانند به بازیگران مؤثر در این صنعت تبدیل شوند.

نمایش‌خانگی در ایران؛ گرفتار در چرخه پلتفرم‌های بی‌برنامه و محتوای ضعیف

در حالی‌ که صنعت نمایش خانگی و پلتفرم‌های پخش آنلاین در جهان با شتابی بی‌سابقه در حال توسعه‌اند و به بستری مهم برای تولید، توزیع و حتی صدور فرهنگی تبدیل شده‌اند، وضعیت این حوزه در ایران همچنان با چالش‌های عمیق ساختاری، محتوایی و مدیریتی روبه‌روست. ظهور پلتفرم‌هایی با عمر کوتاه، محتوای ضعیف و نبود چشم‌انداز بلندمدت، باعث کاهش اعتماد عمومی و فرسایش تدریجی جایگاه این صنعت شده است.

پلتفرم‌های قارچی؛ از تولد ناگهانی تا مرگ زودهنگام

در نقطه مقابل مدل‌های موفق جهانی، پلتفرم‌های ایرانی متعددی همچون «شیدا» و «استارنت»، بدون پشتوانه برنامه‌ریزی استراتژیک و هدف‌گذاری بلندمدت، تنها با یک یا دو اثر وارد بازار می‌شوند و سپس، با ریزش شدید مخاطبان، به حالت نیمه‌فعال یا تعطیل درمی‌آیند.

مجید مولایی، تهیه‌کننده سینما و تلویزیون، در گفت‌وگویی رسانه‌ای با اشاره به همین وضعیت گفته است:

«پلتفرم شیدا با یک سریال وارد شد و تا 300 هزار کاربر هم اشتراک خریدند، ولی بعد 70 تا 80 هزار نفر از آن ریختند. شاید یکی از دلایلش کیفیت سریال آبان بود، اما مسئله اصلی این بود که این پلتفرم محصول دیگری نداشت تا مخاطب را حفظ کند.»

این تجربه، تنها نمونه‌ای از بحران ساختاری پلتفرم‌های نوظهور ایرانی است؛ پلتفرم‌هایی که به‌جای طراحی مدل کسب‌وکار پایدار، صرفاً با امید به موفقیت یک اثر وارد بازار می‌شوند.

پلتفرم‌های زنده و نیمه‌زنده؛ تلاش در خلأ برنامه‌ریزی ملی

در میان پلتفرم‌های داخلی، تنها چند نمونه مانند فیلیمو و فیلم‌نت تلاش کرده‌اند با انتشار برنامه تولید امسال (1404)، امیدی به پایداری و استمرار فعالیت خود بدهند. در فهرست تولیدات پیش‌رو، نام‌هایی چون مصطفی کیایی، آیدا پناهنده، نیما جاویدی، پیمان معادی، برادران محمودی و رضا عطاران به چشم می‌خورد.

با این حال، این اقدامات در مقایسه با ظرفیت بالقوه و بالفعل بازار داخلی و منطقه‌ای بسیار محدود است. آماری منتشرشده نشان می‌دهد که:

«یکی از پلتفرم‌های داخلی، بیش از 5 میلیون شماره‌ تماس در پایگاه داده خود دارد که سابقه خرید حداقل یک اشتراک را داشته‌اند.»

این عدد نشان‌دهنده ظرفیتی عظیم است که تاکنون به‌درستی بالفعل نشده و مدیریت مؤثر آن می‌تواند تحولی در صنعت نمایش خانگی ایران ایجاد کند.

مشکلات ساختاری صنعت نمایش خانگی ایران

در بررسی دقیق‌تر، نمایش خانگی در ایران از سه بحران اساسی رنج می‌برد:

فقدان برنامه‌ریزی بلندمدت

بسیاری از پلتفرم‌ها بدون چشم‌انداز محتوایی وارد بازار می‌شوند. تجربه پلتفرم‌هایی مانند «شیدا» نشان می‌دهد که تولید یک اثر پرهزینه، بدون پشتوانه‌ای از تولیدات آینده، نمی‌تواند مخاطب را حفظ کند و تنها منجر به ریزش و بی‌اعتمادی می‌شود.

بی‌ثباتی در تولید و سیاست‌گذاری محتوا

در حالی‌ که پلتفرم‌هایی مانند فیلیمو یا فیلم‌نت اقدام به ارائه تقویم تولید می‌کنند، بسیاری دیگر حتی برنامه‌ای برای ماه آینده ندارند. این بی‌برنامگی، نشانه‌ای از نبود سیاست‌گذاری کلان در سطح پلتفرم و فقدان نهادهای ناظر تخصصی است.

نگاه تجاری کوتاه‌مدت به‌جای توسعه فرهنگی پایدار

پلتفرم‌هایی که با هدف سودآوری سریع و بدون رعایت اصول کیفی، وارد بازار می‌شوند، تنها به فرسایش اعتماد عمومی و پایین‌آمدن سطح سلیقه مخاطب کمک کرده‌اند. در حالی‌ که پلتفرم‌های موفق جهانی با سرمایه‌گذاری بلندمدت و فرهنگی، توانسته‌اند به برندهای معتبر بین‌المللی تبدیل شوند.

لزوم حرکت به‌سوی تولیدات صادرات‌محور

یکی از تفاوت‌های بنیادین میان پلتفرم‌های موفق جهانی و مدل داخلی، توجه ویژه به قابلیت صادرات محتواست. نتفلیکس، آمازون پرایم، دیزنی‌پلاس و HBO با ساخت آثار چندملیتی، ترجمه و دوبله در ده‌ها زبان، و در نظر گرفتن ذائقه فرهنگی مخاطبان جهانی، مرزهای تولید محتوا را شکسته‌اند. این در حالی است که در ایران، هنوز نگاه غالب، صرفاً تولید برای بازار داخلی با دغدغه سانسور، ممیزی و محدودیت‌های محتوایی است.

توسعه سریال‌ها و فیلم‌هایی با درون‌مایه جهانی و استفاده از عناصر بومی قابل‌فهم برای مخاطب خارجی، می‌تواند زمینه‌ساز ورود ایران به بازار پررونق پخش بین‌المللی و در عین حال، بستری برای دیپلماسی فرهنگی و درآمد ارزی باشد.

پیشنهادهایی برای نجات پلتفرم‌های ایرانی

برای خروج از وضعیت فعلی و حرکت به سمت توسعه پایدار و رقابتی، پیشنهادهایی راهبردی قابل طرح است:

ایجاد نظام ارزیابی عملکرد پلتفرم‌ها

پلتفرم‌هایی که فاقد برنامه تولید مشخص یا دارای سابقه توقف فعالیت‌اند، باید از مزایای قانونی و مجوزهای دولتی محروم شوند تا فضای رقابت سالم‌تر گردد.

تشویق به تولیدات مشترک با کشورهایی همچون ترکیه و کره جنوبی

این کشورها توانسته‌اند با جذب سرمایه‌گذاران خارجی و ساخت آثار چندزبانه، در بازار جهانی نقش‌آفرینی کنند.

تدوین سند راهبردی ملی برای نمایش خانگی و پلتفرم‌ها

سندی که با مشارکت نهادهای صنفی، هنرمندان، مدیران پلتفرم‌ها و دستگاه‌های سیاست‌گذار تهیه شده و به وحدت رویه و انسجام در این صنعت منجر شود.

آموزش تخصصی مدیران پلتفرم‌ها

مدیرانی که با سازوکارهای حرفه‌ای تولید، بازاریابی داده‌محور، حفظ مخاطب و توسعه بازارهای بین‌المللی آشنا شوند، ستون‌های پایداری این صنعت خواهند بود.

تمرکز بر فیلمنامه‌های قوی و داستان‌هایی با قابلیت جهانی‌شدن

داستان‌هایی با ریشه‌های بومی اما با بیانی جهانی می‌توانند هم بازار داخلی را حفظ کنند و هم در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی اثرگذار باشند.

در شرایطی که پلتفرم‌های بین‌المللی با مدیریتی دقیق، نگاهی علمی و محتوایی استاندارد، به الگوهایی موفق در عرصه اقتصاد فرهنگی تبدیل شده‌اند، صنعت نمایش خانگی ایران همچنان درگیر روزمرگی، نبود چشم‌انداز و مدیریت سنتی است. گذر از این وضعیت تنها با تغییر رویکرد از «سودجویی مقطعی» به «سرمایه‌گذاری فرهنگی بلندمدت» امکان‌پذیر خواهد بود.

نمایش‌خانگی در ایران؛ از آشفتگی پلتفرم‌ها تا غفلت از حقوق مخاطب

با گسترش جهانی صنعت نمایش خانگی و تسلط فزاینده پلتفرم‌های دیجیتال بر بازار مصرف محتوا، ایران نیز در دهه اخیر گام‌هایی برای حضور در این عرصه برداشته است. اما نبود زیرساخت‌های منسجم، ضعف در مدیریت محتوا، و بی‌توجهی به حقوق مخاطب باعث شده این صنعت، به‌جای تبدیل‌شدن به بازویی قدرتمند برای توسعه فرهنگی و اقتصادی، به زمینی پر از پلتفرم‌های ناموفق و محتوای ضعیف بدل شود.

مشکلات اصلی؛ از مدیریت تا محتوای بی‌هویت

تحلیل وضعیت فعلی نشان می‌دهد که مشکلات نمایش خانگی در ایران در چند محور کلیدی قابل دسته‌بندی است:

نبود سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی منسجم

نبود یک نقشه راه شفاف و بلندمدت برای هدایت این حوزه، باعث شده تا هر پلتفرمی به‌شکل جزیره‌ای و آزمون‌وخطایی وارد بازار شود.

فقدان تنوع و تداوم تولید

بسیاری از پلتفرم‌ها با تنها یک سریال یا فیلم وارد بازار می‌شوند و بدون برنامه‌ریزی برای تولیدات بعدی، به سرعت دچار ریزش مخاطب می‌شوند.

سودجویی کوتاه‌مدت به‌جای سرمایه‌گذاری فرهنگی

هدف بسیاری از پلتفرم‌ها صرفاً کسب درآمد سریع است؛ بدون توجه به کیفیت تولید، نیاز مخاطب، یا الزامات فنی و هنری.

افراط در تبلیغات و تجربه کاربری آزاردهنده

تبلیغات پرفشار و بعضاً تکراری که در میانه پخش محتوا ظاهر می‌شوند، ضمن تخریب تجربه تماشا، عملاً نوعی بی‌احترامی به مخاطب محسوب می‌شود.

بی‌توجهی به ابعاد بین‌المللی محتوا

آثار تولیدشده اغلب فاقد قابلیت‌های ترجمه، بومی‌سازی جهانی یا استانداردهای فنی برای صادرات هستند.

حقوق مخاطب؛ حلقه گمشده در سیاست‌گذاری رسانه‌ای

یکی از بنیادی‌ترین چالش‌های نمایش خانگی در ایران، بی‌توجهی به حقوق مخاطب است. چه در ارائه محتوای ضعیف و بی‌کیفیت، چه در تحمیل تبلیغات آزاردهنده در میانه برنامه‌ها، پلتفرم‌ها عملاً مخاطب را مصرف‌کننده‌ای بی‌حق تلقی کرده‌اند، نه سرمایه‌ اصلی و معیار سنجش موفقیت خود.

در حالی که پلتفرم‌های موفق جهانی همچون نتفلیکس، دیزنی‌پلاس یا HBO Max، همواره اصل را بر احترام به مخاطب، کیفیت تجربه تماشا، و حفظ حریم شخصی قرار داده‌اند، بسیاری از پلتفرم‌های ایرانی بدون نظارت مؤثر، کاربران را با حجم بالای آگهی‌های تکراری، دسترسی دشوار، یا آثار ضعیف مواجه می‌کنند. این رویکرد، نه‌تنها باعث کاهش اعتماد عمومی شده، بلکه عاملی در کوچ کاربران به پلتفرم‌های خارجی یا استفاده از نسخه‌های غیرقانونی محتواست.

نقش مدیران جدید ساترا؛ آزمونی برای سیاست‌گذاری هوشمند

با تغییرات اخیر در ساختار و مدیریت ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر)، فرصت مناسبی برای بازنگری در سیاست‌گذاری‌های کلان این حوزه فراهم شده است. مدیران جدید ساترا باید به‌جای تمرکز صرف بر ممیزی یا ملاحظات سلیقه‌ای، به سمت حمایت هدفمند از تولید محتوای باکیفیت، نظارت بر استانداردهای فنی و اخلاقی پلتفرم‌ها، و صیانت از حقوق مخاطب حرکت کنند.

ایجاد نظام‌های شفاف ارزیابی عملکرد، الزام به انتشار برنامه تولید سالانه، و پیگیری پیوسته برای بهبود تجربه کاربری از جمله اقداماتی است که می‌تواند نقش ساترا را از «ناظر منفعل» به «رگولاتور فرهنگی مؤثر» تغییر دهد.

راهکارها؛ چگونه به صنعتی پایدار و پویا برسیم؟

برای عبور از بحران فعلی و تبدیل نمایش خانگی به صنعتی قدرتمند و پایدار، مجموعه‌ای از اقدامات ضروری است:

ایجاد نظام رتبه‌بندی پلتفرم‌ها

رتبه‌بندی شفاف بر اساس کیفیت محتوا، رعایت حقوق مخاطب، برنامه تولید و سطح رضایت کاربران.

تدوین برنامه تولید سالانه به‌عنوان شرط تمدید مجوز

پلتفرم‌هایی که فاقد برنامه روشن تولید باشند، نباید امکان فعالیت مستمر در بازار را داشته باشند.

سرمایه‌گذاری در فیلمنامه‌نویسی و تربیت نویسندگان حرفه‌ای

محتوای قوی در گرو نویسنده قوی است؛ و این بخش، حلقه‌ای مغفول در زنجیره تولیدات فعلی است.

تشویق به تولیدات مشترک با کشورهای هم‌سطح فرهنگی و زبانی

تجربه موفق کشورهایی چون ترکیه و کره‌جنوبی در تولید سریال‌های صادرات‌محور، الگویی قابل استفاده است.

کاهش تبلیغات آزاردهنده و طراحی تجربه کاربری استاندارد

پلتفرم‌هایی که تجربه تماشا را فدای سود تبلیغاتی می‌کنند، دیر یا زود از چرخه رقابت حذف خواهند شد.

تدوین سند راهبردی ملی برای توسعه نمایش‌خانگی

هماهنگی میان نهادهای فرهنگی، رسانه‌ای و اقتصادی برای حمایت از تولید محتوا، گام نخست توسعه واقعی است.

مخاطب، نه قربانی بلکه سرمایه اصلی است

در عصر رسانه‌های هوشمند، پلتفرمی موفق خواهد بود که مخاطب را بشناسد، به او احترام بگذارد و نیازهایش را در اولویت قرار دهد. صرف تولید محتوا یا راه‌اندازی یک پلتفرم، ضامن موفقیت نیست. کیفیت، استمرار، رعایت حقوق کاربران، تجربه کاربری بدون مزاحمت، و نگاه صادرات‌محور، تنها مسیری است که می‌تواند صنعت نمایش خانگی ایران را از وضعیت کنونی نجات دهد.

پلتفرم‌هایی که با نگاه صرفاً سودجویانه وارد بازار شده‌اند، خیلی زود از حافظه مخاطب حذف خواهند شد. اما آن‌ها که فرهنگ‌ساز باشند و صداقت حرفه‌ای داشته باشند، می‌توانند نام ایران را در فهرست تولیدکنندگان معتبر محتوای جهانی ثبت کنند.

منبع: تسنیم

منبع خبر "مشرق نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.