عصر ایران ؛ علی نجومی ــ شاید نتوان فردی را هم سنگ امیر هوشنگ ابتهاج یافت که در سرودن هر دو نوع شعر کلاسیک و نو قله نشین باشد. چه زمانی که غزل سرود عاشقانه هایش ورد زبان ایرانیان شد و چه وقتی مدرن سرود سلیقه ی نوخواهانه نسل جدید را جوابگو بود.
ابتهاج متولد اسفند سال 1306 در رشت بود از خانواده مشهور ابتهاج که نام های بزرگ کم نداشته است. ابوالحسن ابتهاج رییس سازمان برنامه و بودجه و مدیرکل بانک ملی در زمان محمدرضا شاه پهلوی و غلامحسین ابتهاج شهردار در همان دوره عموهایش بودند. اما شاید مشهورترین عمویش احمدعلی ابتهاج بود که از سرمایه داران و صنعتگران مشهور دوران پهلوی بود و در سال 1355 در جاده هراز دچار حادثه شد و ماشینش به ته دره رفت و پیکرش هم هیچ گاه پیدا نشد. سال هاست این شایعه وجود دارد که رمز صندوقش در یکی از بانک های سوئیس که بخش عمده ثروتش در آن جا نگاه داری می شد در گردنبندی قرار داشت که در حین تصادف بر گردنش آوریخته بود و طبیعتا هیچ گاه ردی از آن پیدا نشد.
تهران حوالی میدان فردوسی، خیابان مشهور کوشک خانه ای قرار دارد که مشهور است به خانه ارغوان و چند دهه خانه امیر هوشنگ ابتهاج بود. بهگفتهٔ ابتهاج، زمانی که او خانه را خریده درخت ظاهراً خشکیدهای در حیاط خانه بوده که برخی پیشنهاد دادهاند که او درخت را قطع کند، ولی ابتهاج در عوض از درخت مراقبت کرده و درخت دوباره جان گرفته است.

ابتهاج خاطرهای را نقل کرده است که در زمان فروش خانه، به دلیل مهاجرت از ایران، پس از آنکه چشمش به درخت افتاده است، از آن خجالت کشیده و به سوی دیگری نگاه کرده است. ابتهاج وصیت کرده بود تا بعد از مرگ پیکرش زیر درخت ارغوان به خاک سپرده شود اما چون خانه در آثار ملی ایران به ثبت رسیده بود و امکان دستکاری خانه امکان نداشت و وقتی در سال 1401 فوت شد، وی را در باغ محتشم در زادگاه خویش شهر رشت دفن کردند.
ارغوان! شاخهی همخونِ جدا ماندهی من
آسمانِ تو چه رنگ است امروز؟
آفتابیست هوا؟
یا گرفتهست هنوز؟
یلدا ابتهاج، دختر هوشنگ ابتهاج، از خاطراتش در خانه ارغوان برایمان میگوید: «بچه بودم که پدرم زمین این خانه را خرید. نقشه آن را به مهندس ابتکار که شوهر عمهام بود، سپرد و ساخت آن را شروع کردند. پدر در طول مدت ساخت، بالای سر کار میرفت و نظارت میکرد تا خانه آنطور که مورد پسندش بود، ساخته شود. وقتی که من رفتم کلاس اول، هنوز خانه تکمیل نشده بود، ولی با این حال به آن نقل مکان کردیم و بعد کمکم کامل شد.»

او در توصیف این بنا میگوید: «پدرم خانه را در دو طبقه ساخت. طبقه پایین مربوط به آشپزخانه، نشیمن، راهرو ورودی و پذیرایی است و پلکانی که میرود به طبقه بالا. در طبقه دوم چهار اتاق خواب است و آخرین اتاق، اتاق من و خواهرم بود.»
او افزود: «روبهروی اتاق من و خواهرم، کتابخانه پدرم بود. این کتابخانه بزرگ بود و به نوعی اتاق کار پدرم هم به حساب میآمد. من هم گاهی در دوران مدرسه میرفتم به کتابخانه و روی میز پدرم درس میخواندم. گردهماییهای خانوادگیمان در نشیمن طبقه پایین بود. وقتی هم مهمان میآمد، در اتاق پذیرایی از او پذیرایی میکردیم. اتاق پذیرایی اتاقی بود که درهای شیشهای رنگی داشت و روبهروی حیاط بود. منظره درخت ارغوان از آنجا معلوم بود.»

دختر سایه با اشاره به فرم ایرانی نمای خانه میگوید: «پدر دوست داشت خانه فرم معماری ایرانی داشته باشد. برای همین از شیشههای رنگی و گچبری در خانه استفاده کرد. هیچکدام از گچبریهای خانه، پیشساخته نیستند. من خوب بهخاطر دارم که استاد گچبر میآمد و در محل خانه، بسیار ماهرانه کار گچبری را انجام میداد. او اثر هنری ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت.»
یکی از مفاهیم پر تکرار در شعر ابتهاج مفهوم مرگ است. در یک مصاحبه وقتی از او پرسیده می شود که رابطهاش با مرگ چطور است، پاسخ داد: «شما هیچوقت با مرگ روبهرو نمیشوید. تا زندهاید، زندهاید. اصلاً مرگ وجود ندارد. موقع مرگ زنده نیستید. اصلاً نمیدانید یعنی چه. از چه میترسید؟ چیزی که هرگز نمیتواند اتفاق بیفتد. تا وقتی شما هستید اتفاق نمیافتد. موقعی اتفاق میافتد که شما نیستید.»
به ترتیب از راست: ابتهاج- کسرایی- نیما یوشیج- شاملو- مرتضی کیوان

ابتهاج در سال 1351 به سرپرستی برنامه گل های رادیو و بعد ریاست مرکز موسیقی رادیو منصوب شد و این سمت ها را تا سال شهریور 1357 که در اعتراض به کشتار میدان ژاله (17 شهریور) استعفا داد در دست داشت. این دوره از فعالیت های او محل انتقاد برخی از علاقه مندان موسیقی است چون معتقدند نتیجه سیاست های او در این دوره باعث شد تا بزرگانی مانند بنان و جلیل شهناز از رادیو کناره بگیرند.
اما به هر حال شعرهای ابتهاج بارها توسط خوانندگان مختلف به صورت تصنیف خوانده شد. خوانندگانی هم چون: محمدرضا شجریان، احمدظاهر، علیرضا افتخاری، شهرام ناظری، حسین قوامی و محمد اصفهانی
این خانه امکان بازدید عموم ندارد اما گاهی تورهای تهران گردی فرصت بازدید از این عمارت ماندگار را برای علاقه مندان فراهم می کنند.