گاه احساس میشود سلبریتیها بهجای انعکاس رنج مردم، تبدیل به ابزار فاصلهگیری از واقعیت شدهاند؛ آن هم در شرایطی که کشور بیش از هر زمان دیگر، نیازمند همدلی و همفکری است.
عصر ایران؛ محسن سلیمانی فاخر- در روزگاری که مردم با کوچکترین افزایش قیمت در اقلام اولیه به مرز فروپاشی اقتصادی میرسند، در فضایی که افسردگی ناشی از فشار معیشتی به یکی از شایعترین اختلالات روانی تبدیل شده و نسل جوان در برابر واژههایی چون «آینده»، «امید» و «ثبات» تنها به سکوتی تلخ پناه میبرد، شماری از سلبریتیها از تریبونهای پرزرقوبرق خود دعوت به «بیخیالی» میکنند.
رضا عطاران، چهره محبوب و پرکار سینمای ایران، اخیراً گفته: «همهچیز درست میشود، سعی کنید مثل من بیخیال باشید.»
اما این جمله در بستر جامعهای که خط فقر در آن طبق آمار رسمی از ۲۰ میلیون تومان گذشته و حداقل حقوق یک کارگر در سال ۱۴۰۳ حدود ۸ میلیون تومان است، نوعی تمسخر ناخواسته به نظر میرسد. بیخیالی از دل پر نیست، از جیب پر میآید؛ از حساب بانکی امن، از قراردادهای میلیاردی، از نداشتن دغدغهی اجاره خانه، از نخریدن نان قسطی.
سلبریتی بودن تنها به معنای درخشش در صحنه نیست. این موقعیت یک وظیفه نیز با خود میآورد: ایستادن کنار مردم، فهمیدن رنج آنان، و مهمتر از همه، ساکت ماندن وقتی هیچ نسبتی با واقعیت ندارند.
اگر نمیتوانند همدرد باشند، لااقل همزخم نباشند. چون گاهی سکوت، از هزار کلام دور از واقعیت، شریفتر است.
وقتی بازیگر سینما برای یک فیلم سینمایی بین ۸ تا ۱۵ میلیارد تومان دریافت میکند، یعنی درآمد یک پروژهاش برابر با حقوق یک معلم در طول عمر اوست. آیا با چنین اختلاف طبقاتی مهیبی، نسخه پیچیدن برای مردم کار درستی است؟ بیخیالی در دل فقر، شوخی بیرحمانهایست.
در سوی دیگر ماجرا، چهرههایی همچون محمدرضا گلزار با افتخار از «سبک زندگی» لوکس خود سخن میگویند؛ از خودروهای میلیاردی، ساعتهای برند، زندگی در ویلاهای ساحلی و سفرهای خارجی مداوم. وقتی مردم در تورم افسارگسیخته از خرید مرغ و برنج عاجزند، آیا این سبک زندگی پُر زرقوبرق و نمایش آن در رسانهها، چیزی جز تحریک و شکستن روانی تودههاست؟
در این میان، باید از ریشهها پرسید: چرا بخشی از سلبریتیها چنین فاصلهای با واقعیت پیدا کردهاند؟
پاسخ در چند محور قابل بررسی است:
سلبریتیسازی بدون مسئولیت اجتماعی؛ در فقدان نهادهایی که سلبریتیها را نسبت به جایگاه عمومیشان پاسخگو کنند، برخی چهرهها صرفاً به ابزار سرگرمی و درآمدزایی تبدیل شدهاند، نه آینهی واقعیت جامعه.
فرهنگ رسانهای بر پایه زرقوبرق؛ فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی، سلبریتیها را تشویق به نمایش ثروت و تجمل کردهاند. الگوبرداری از فرهنگ لاکچری جهانی، بدون درک زمینههای بومی و اجتماعی، به شکلی خطرناک در حال گسترش است.
بیتوجهی به مسئولیت اخلاقی و طبقاتی؛ نخبگان فرهنگی و هنری، به ویژه آنها که از رسانه ملی یا بودجههای دولتی برخوردارند، باید به یاد داشته باشند که موفقیتشان بر دوش مردمی بنا شده که اکنون زیر فشار اقتصادی خمیدهاند.
فقدان صدای واقعی مردم در عرصه فرهنگ؛ گاه احساس میشود سلبریتیها بهجای انعکاس رنج مردم، تبدیل به ابزار فاصلهگیری از واقعیت شدهاند؛ آن هم در شرایطی که کشور بیش از هر زمان دیگر، نیازمند همدلی و همفکری است.
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.