به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه شرق نوشت: این تمایز نه صرفا در سطح دیپلماتیک بلکه در لایههای زیرین ساختار قدرت و تحولات راهبردی منطقهای و جهانی معنا مییابد. سفر پوتین به تهران، همزمان با چرخشهای احتمالی در پرونده هستهای ایران، پیشبینیپذیر شدن افق پایان جنگ اوکراین و تلاش تهران و مسکو برای بازتعریف نقش و نفوذ خود در نظم بینالمللی پسالیبرال، واجد دلالتهایی فراتر از چارچوب مناسبات دوجانبه است.
در حالی که ایران و آمریکا بار دیگر درگیر گفتوگوهایی شکننده، هرچند مؤثر، برای احیای نوعی از توافق هستهای هستند و روسیه نیز همزمان با فرسایش تدریجی در جبهه اوکراین، بیش از پیش نیازمند تقویت پیوند با متحدان شرقی خود است، تهران و مسکو با شتاب و اشتیاق به تعمیق همکاریها میاندیشند.
بنابراین این سفر در شرایطی رخ میدهد که دولت چهاردهم، با رویکردی بهظاهر عملگرایانه، میکوشد تصویر جدیدی از سیاست خارجی ایران ارائه کند؛ تصویری که همزمان امکان گفتوگو با غرب و پیوند راهبردی با شرق را در خود دارد. به تعبیر دقیقتر، سفر پوتین به تهران، نه نشانهای از تعمیق صرف روابط ایران و روسیه، بلکه نمادی از تلاقی منافع دو کشور در جهانی است که در حال بازتعریف قدرت، نظم و ائتلاف است.
سفری فوقالعاده در میانه تحولات حساس منطقهای
دوم، سفرهای دوجانبهای که با برنامهریزی قبلی صورت میگیرند و در تقویم دیپلماتیک و دفاتر تشریفات دو کشور ثبت میشوند. سوم، سفرهای فوقالعاده که در پی تحولات ناگهانی و شرایط خاص منطقهای یا بینالمللی برنامهریزی و اجرا میشوند. او در ادامه تأکید کرد: با توجه به لحن سخنگوی دولت ایران، نبود نشستهای بینالمللی در آینده نزدیک و نبود اطلاعرسانی رسمی درباره برنامهریزی قبلی این سفر، به نظر میرسد سفر ولادیمیر پوتین به ایران در قالب یک سفر فوقالعاده قابل تحلیل است.
فلاحتپیشه در ادامه در گفتوگوی خود با «شرق»، با اشاره به شرایط خاص روابط ایران و روسیه، افزود: به نظر میرسد دو کشور نیازمند رایزنیهای جدیدی بودهاند. تحولات مهمی در منطقه در حال وقوع است؛ ازجمله برنامه سفر قریبالوقوع دونالد ترامپ به خاورمیانه، بنابراین این سفر در شرایطی انجام میشود که ترامپ با کنارگذاشتن سازوکارهای چندجانبه، تلاش دارد با تهدید و فشار، الگویی از «صلح از موضع اقتدار» را به منطقه تحمیل کند؛ صلحی که مهر ترامپ را داشته باشد. این استاد دانشگاه ادامه داد: درمورد ایران نیز، ترامپ عملا سایر طرفهای برجام را کنار گذاشته و مسئله هستهای ایران را به پروندهای دوجانبه میان تهران و واشنگتن تبدیل کرده است.
البته ایران در این میان، پیامهایی را به سایر طرفهای برجام از جمله روسیه و چین ارسال کرده و از طریق تماسهای مکرر وزیر امور خارجه با همتایان خود، آنها را در جریان تحولات قرار داده است. او در ادامه به نقش اسرائیل اشاره کرد و گفت: نمیتوان نقش مخرب اسرائیل در این فرایند را نادیده گرفت؛ بازیگری که راهحلی جز جنگ در دستور کار ندارد و در روند حلوفصل پرونده هستهای ایران و آمریکا، نقشی بازدارنده و تنشزا ایفا کرده است.
او در ادامه تأکید کرد: با توجه به این تحولات و تغییرات اساسی، سفر پوتین به ایران را باید سفری فوقالعاده و حائز اهمیت تلقی کرد. در عین حال، ابهاماتی جدی در روابط ایران و روسیه وجود دارد. مهمترین این ابهامات، تفاوت در نگرش دو طرف به ماهیت رابطه است. در حالی که ایران این رابطه را راهبردی تعریف کرده، روسیه چنین نگاهی نداشته و ندارد. به گفته فلاحتپیشه، ایران در ماجرای جنگ اوکراین، هزینههای زیادی بابت بزرگنمایی مناسباتش با روسیه پرداخت کرده است؛ هزینههایی که عمدتا ناشی از فضاسازی اروپاییها بوده اما در بزنگاههای حساس، روسیه نه در کنار ایران ایستاده و نه حمایتی معنادار، حتی در سطح واکنشهای لفظی نسبت به تهدیدهای اسرائیل علیه ایران نشان داده است. وی در پایان تأکید کرد: نبود نگاه راهبردی متقابل از سوی روسیه، یکی از موانع جدی در تحقق منافع ملی ایران است؛ منافعی که گاهی در داخل، بیش از واقعیتها، خوشبینانه تفسیر میشوند.
ششمین سفر، متفاوتترین سفر
پوتین پیشتر پنج بار به تهران سفر کرده بود، اما هیچیک از این دیدارها در قالب دوجانبه نبودهاند. از نشست سران روند آستانه تا مجمع کشورهای صادرکننده گاز، همگی در چارچوب چندجانبهگرایی منطقهای انجام شده بودند. اکنون اما، سفر تازه پوتین در فضایی رخ میدهد که چند متغیر ژئوپلیتیکی به طور همزمان در حال بازتعریف جایگاه ایران و روسیه در نظم امنیتی و اقتصادی آینده منطقه هستند.
البته پیش از این در اوایل آبان سال گذشته، مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران، برای حضور در اجلاس بریکس به کازان روسیه سفر کرد و در حاشیه این اجلاس، با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، دیدار و گفتوگو داشت. در این دیدار، پوتین بر اهمیت روابط ایران و روسیه تأکید کرد و پزشکیان نیز گفت که مواضع ایران و روسیه در سطح بینالمللی بسیار نزدیک است و ابراز امیدواری کرد که سند راهبردی مشارکت جامع بین دو کشور بهزودی نهایی شود.
از این رو دی ماه 403 بود که رئیسجمهور ایران در اولین سفر برای دیدار دوجانبه خود با پوتین، راهی مسکو شد و سند جامع همکاریهای راهبردی ایران و روسیه را به امضا رساند؛ سندی که در دومای روسیه تصویب شده و هماکنون مراحل نهایی تصویب در مجلس شورای اسلامی را طی میکند. این توافق، در شرایطی حاصل شد که هر دو کشور تحت فشار شدید تحریمهای غربی به دنبال بازطراحی مسیرهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی مستقل از نظم غربمحور هستند. حال سفر پوتین به تهران، در عمل آغاز مرحله اجرائی این توافق است و انتظار میرود توافقات مشخصی در زمینه انرژی، ترانزیت، سرمایهگذاری، پولی-بانکی و دفاعی به امضا برسد.
پایان جنگ اوکراین و گشایش در پرونده هستهای
این سفر در حالی انجام میشود که گمانهزنیها درباره پایان جنگ اوکراین در فضای رسانهای و دیپلماتیک جدیتر شده است. پوتین در پی آن است که همزمان با تثبیت نتایج میدانی در جبهه اوکراین، روابط راهبردی خود با شرکای شرقی را بازتعریف کند. ایران، با موقعیت ژئوپلیتیکی بیبدیل و ظرفیتهای ترانزیتی-اقتصادی، بخشی جدی از این راهبرد است. از سوی دیگر، مذاکرات هستهای ایران و ایالات متحده که با میانجیگری عمان ادامه دارد، به تعبیر مقامات ایرانی، وارد فاز «فنی و تعیینکننده» شده است. در چنین شرایطی، نقش روسیه به عنوان بازیگر اثرگذار در توازن مذاکرات و ضامن اجرای توافقهای احتمالی، بیش از گذشته اهمیت یافته است. سفر پوتین، از این منظر میتواند پیام روشنی به غرب درباره استمرار ائتلافهای غیرغربی و استقلال راهبردی ایران و روسیه باشد.
پوتین در تهران؛ سرمایهگذاری روی شریک شرقی پایدار
ایران و روسیه امروز، نهتنها در عرصه دیپلماسی رسمی، بلکه در عرصه اقتصاد تحریمی، انرژی، ترانزیت، دفاع منطقهای و نظمسازی فراملی به سطحی از هماهنگی رسیدهاند که عملا میتواند به یک مشارکت راهبردی ما را رهنمود کند. در این میان، ایران برای روسیه، شاهراه اتصال به آبهای آزاد، مسیر جایگزین برای صادرات انرژی و شریک سیاسی در مهار نفوذ ناتو در قفقاز و آسیای غربی به شمار میرود و از سوی دیگر، روسیه برای ایران، وزنه تعادل در برابر زیادهخواهیهای غرب در پرونده هستهای و ضامن بلوکهزدایی از ظرفیتهای دیپلماتیک در شورای امنیت محسوب میشود.
از یک سفر تا یک الگوی نوین نظم منطقهای
با در نظر گرفتن شواهد میدانی و تحرکات دیپلماتیک، به نظر میرسد ششمین سفر ولادیمیر پوتین به تهران، نه صرفا بازتولید مناسبات گذشته، بلکه تلاشی تازه برای مهندسی آینده روابط تهران–مسکو در بستر تحولات ژئوپلیتیکیِ متحول جهانی است؛ تحولی که با شعلهورشدن جنگ اوکراین و انزوای فزاینده روسیه از غرب، دوقطبیهای جدیدی را در سیاست بینالملل فعال کرده است.
نکته قابل تأمل آنکه این سفر احتمالا با فاصلهای نهچندان زیاد از سفر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به منطقه در روزهای آتی انجام خواهد شد؛ وضعیتی که ناخودآگاه، تکرار سناریوی سال ۱۴۰۱ در دولت سیزدهم را به ذهن متبادر میسازد، زمانی که پوتین تنها چند روز پس از تور خاورمیانهای بایدن وارد تهران شد تا پیام سیاسی متقابلی را به واشنگتن و متحدانش مخابره کند. اینبار اما زمینه متفاوت است، تهران در حال مذاکره برای توافقی جدید است، مسکو به دنبال تنفس در میان فشار تحریمهاست و نظم منطقهای بیش از هر زمان دیگری مستعد بازآرایی است. در چنین مختصاتی، سفر پوتین به تهران نه یک رویداد دیپلماتیک معمول، بلکه نشانهای از جابهجایی صفحه شطرنج سیاست خارجی ایران در تقاطع دیپلماسی هستهای، امنیت منطقهای و بازی قدرتهای بزرگ است؛ سفری که اگر به توافقات ملموس اقتصادی، امنیتی و فناورانه منتهی شود، میتواند دولت چهاردهم را در جایگاه بازیگری راهبردی تثبیت کند و اگر نه، تنها فصلی نمادین در تاریخ مناسبات دو کشور خواهد بود. اکنون، همه نگاهها به تهران دوخته شده؛ شهری که گویی بار دیگر به یکی از کانونهای تبیین آینده ژئوپلیتیک منطقه بدل شده است.