به گزارش خبرورزشی، یک روز از معارفه کلارنس سیدورف به عنوان مشاور علی نظری جویباری میگذرد اما هنوز باشگاه استقلال درباره یک پرسش مهم شفافسازی نکرده است.
این که هدف از آمدن این اسطوره هلندی به ایران که تقریبا ۶ سال از فوتبال به دور بوده چیست و سیدورف در چنین شرایطی چه کمکی به شرایط فنی آبیها خواهد کرد؟ برای پیدا کردن جواب این پرسش بد نیست با هم مواردی را مرور کنیم.
۱. استقلال یکی از فاجعهترین فصول تاریخ خود را پشت سر گذاشته و طبیعی است که بعد از این همه درد و رنج هواداران حضور یک مربی بزرگ و کارآمد را که بتواند تیم را از این بحران نجات دهد مطالبه کنند. مدیران استقلال و در راس آن علی تاجرنیا نیز که بارها ثابت کردهاند که از مدیریت و احترام به هوادار تنها شوآف و نمایشش را بلدند، باز هم به سراغ ماتزاری رفتند و نتیجه هم این شد که مرد ایتالیایی برای بار n ام آنها را سرکار گذاشت. در این وضعیت طبیعی است تاجرنیا برای زمان خریدن و فرونشاندن آتش خشم هواداران هم که شده نامی بزرگ مثل سیدورف را وارد بازی کرده و از او به عنوان عروسک نمایش خیمه شب بازی خود استفاده کند. به دنبال آن بخش کثیری از جامعه هواداری نیز بعد از خبر معارفه سیدورف کیفشان کوک شد و خیالات و رویاهای بزرگی را با اسطوره سابق رئال تصور کردند. این دقیقا همان چیزی است که تاجرنیا و رفقایش دنبالش میکردند. اگر شما هم جزو این دسته از هواداران استقلال بودید بابد بگوییم از بد یا خوب حادثه مدیران باشگاه را به آنچه که میخواستند رساندهاید.
۲. سیدورف در حالی به واسطه همسرش پا در ایران گذاشته که در دنیای مربیگری هیچ نام و نشانی از آن هافبک درخشان رئال و میلان که شوتهای مهیبش کابوس بهترین گلرهای دنیا بود، نداشت. او در کسوت سرمربیگری موفقیتی کسب نکرد و تقریبا روی نیمکت هیچ تیمی نتوانست عملکردی در حد و اندازههای نامش داشته باشد. با این وجود مشخص نیست حضور سیدورف چه دردی از استقلالی که شدیدا نیاز به تفکرات تاکتیکی نو و تحولات عمیق فنی دارد، دوا خواهد کرد.
۳. مهمترین موضوع مورد بحث در مورد آمدن سیدورف بحث سمت و وظایف محول شده به او در باشگاه است. مدیریت ورزشی در اغلب باشگاههای بزرگ دنیا پستی مهم به شمار میرود که نظارت بر تمامی امور نقل و انتقالات و مباحث فنی تیم را دنبال میکند. معمولا افرادی برای چنین سمتی انتخاب میشوند که اشراف کامل به وضعیت تاکتیکی تیم مورد موردنظر و فضای فوتبال آن کشور داشته باشد. با این وجود معلوم نیست کلارنس سیدورفی که تنها وجه اشتراکش با کشور ما انتخاب یک همسر ایرانی است دقیقا با چه شناختی از فوتبال ایران میخواهد گرههای فنی استقلال را باز کند.
۴. اسم "مشاور مدیرعامل" که میآید هواداران استقلال ناخودآگاه یاد داوود حقدوست و حواشی بیانتهایش در سمت مشاوری میافتند. فردی که هنوز هم مشخص نیست با چه فرآیندی پایش به استقلال باز شد و چطور از این باشگاه رفت. استقلالیها حالا از پیشکسوتی گمنام مثل حقدوست به کلارنس سیدورف رسیدهاند که خبر آمدنش به ایران همین حالا مثل بمب در رسانه های معتبر هلند صدا کرده؛ البته که شرح وظایف سیدورف نیز درست مثل حقدوست معمایی است که هنوز مدیران باشگاه تصمیمی برای روشن کردن و حلش ندارند.
۵. شائبه عضویت سیدورف در برخی آژانسهای نقل و انتقالاتی دیگر فاکتوری است که پشت پرده نیت مدیران استقلال را افشا میکند. اگر چنین موضوعی صحت داشته باشد طبیعتا حضور چنین فردی در ایران نه تنها برای او دستاوردهای مالی به همراه دارد، بلکه کار مدیران باشگاه را نیز در جذب احتمالی گزینههای خارجی راحتتر میکند. این وسط هم پول خوبی دست و بال اسطوره هلندی را میگیرد تا به نوعی خیر مدیران استقلال به سیدورف و همسر ایرانیاش برسد.
در اینکه حضور شخصی مثل سیدورف در استقلال باعث اعتلای نام این باشگاه و فوتبال ایران میشود شکی نیست. اما ای کاش علی تاجرنیا و دیگر مدیران باشگاه از همان ابتدا با هواداران روراست بودند تا کارشان برای سرپوش گذاشتن بر مطالبه آنها به اینجا نمیکشید. تاجرنیا باید بداند آوردن سیدورف شاید چند روزی برایش زمان بخرد اما قطعا نمیتواند آتش خشم هواداران را که به طور کامل نسبت به او بیاعتماد شدهاند، خاموش کند. هوادارانی که مدتهاست رنگآرامش را ندیدهاند و این روزها اوقاتشان را با توییتهای سریالی و بی سر و ته آقای مدیربلاگر میگذرانند.
بیشتر بخوانید: تیتر رسانه مطرح بین المللی؛ حضور سیدورف در استقلال؟ شگفت انگیز!