جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین رویدادهای تاریخ معاصر کشور است که عمق و گستره آن نه تنها در عرصه سیاسی و اجتماعی، بلکه در فرهنگ و هنر ایران نیز بازتاب گستردهای یافته است. پرداختن به این موضوع در قالب آثار سینمایی، به ویژه فیلمهای دفاع مقدس، از چند جهت اهمیت و ضرورت دارد.اولین و مهمترین دلیل، حفظ و انتقال حافظه تاریخی و فرهنگی نسلهای آینده است. جنگ، تجربهای تلخ و پر از رنج و فداکاری است که اگر به درستی روایت نشود، ممکن است به فراموشی سپرده شود یا تحریف گردد. فیلمهای دفاع مقدس با ثبت و بازنمایی این وقایع، نقش مهمی در حفظ هویت ملی و تاریخی ایفا میکنند و به نسلهای بعدی کمک میکنند تا با واقعیتهای این دوران حساس آشنا شوند و ارزشهای مقاومت، ایثار و شجاعت را درک کنند.دوم، این آثار فرصتی برای بازخوانی و تأمل در پیامدهای جنگ و تأثیرات آن بر زندگی انسانها و جامعه فراهم میآورند. برخلاف تصور رایج که جنگ را صرفاً با خشونت و ویرانی میشناسد، فیلمهای دفاع مقدس میتوانند ابعاد انسانی، معنوی و اخلاقی جنگ را به تصویر بکشند و نشان دهند که در دل سختیها، چه ارزشهای والایی شکل گرفته است.سوم، از منظر فرهنگی و هنری، پرداختن به این موضوعات زمینهای برای خلق آثار اصیل، تأثیرگذار و ماندگار فراهم میکند. سینمای دفاع مقدس میتواند با بهرهگیری از زبان بصری و روایتهای جذاب، مخاطب را درگیر کند و همزمان پیامهای عمیق و ارزشمندی را منتقل نماید.
در نهایت، این نوع فیلمها به عنوان بخشی از فرآیند ملیگرایی فرهنگی، به تقویت وحدت و همبستگی اجتماعی کمک میکنند و یادآور میشوند که در بزنگاههای تاریخی، مردم ایران چگونه با همدلی و فداکاری از کشور و ارزشهای خود دفاع کردهاند.بنابراین، ساخت فیلمهایی مانند «پیشمرگ» که بر اساس زندگی واقعی و ایثارگریهای قهرمانان ملی ساخته میشوند، نه تنها یک ضرورت هنری بلکه یک مسئولیت فرهنگی و تاریخی است که به حفظ خاطره و هویت جمعی کمک میکند و نسلهای آینده را با گذشته خود پیوند میدهد.
فیلم «پیشمرگ» به کارگردانی علی غفاری، روایتگر داستانی واقعی از ایثار و مقاومت در دل یکی از حساسترین مقاطع تاریخ معاصر ایران است. اثری که با استقبال چشمگیر مخاطبان همراه شد و توانست جایزه مردمی جشنواره فجر را از آن خود کند. اما در کنار نقاط قوت قابل توجه، این فیلم با چالشهایی در روایت و شخصیتپردازی نیز مواجه است. در این نقد، به بررسی دقیق تفاوتها، قوتها و ضعفهای «پیشمرگ» نسبت به دیگر آثار غفاری میپردازیم تا دریابیم این اثر چگونه در ژانر دفاع مقدس جایگاهی ویژه یافته است.
عبور از روایتهای کلیشهای جنگ و شهادت
این فیلم، که درامی جنگی–اجتماعی به شمار میرود، از زیست پساجنگ قهرمانی سخن میگوید که میدان جهاد را در دل جامعه ترک نکرده، اما این بار نه در خط مقدم نظامی، که در میانهی میدانهای فراموشی، بیمهری، فساد اداری، و چالشهای روحی مقاومت میکند.شهید قهاری نه با دشمن، که با زمانه خود میجنگد. «پیشمرگ» اثری است که کوشیده تصویری انسانی و باورپذیر از یک اسطوره واقعی ارائه دهد، بدون آنکه به دام اغراق یا تقدیس صرف بیفتد.
نقاط قوت فیلم
پرداخت قهرمان و روایت مسئلهمحور
- فیلم «پیشمرگ» در شخصیتپردازی قهرمان خود (شهید سعید قهاری) موفق عمل کرده و مخاطب را به خوبی با دغدغهها و تلاشهای او همراه میکند. قهرمان فیلم در طول روایت، برای حل مسئله اصلی (بازگرداندن هلیکوپتر و دو خلبان) همه راهها را امتحان میکند و در سختترین شرایط تسلیم نمیشود، که باعث همذاتپنداری مخاطب با او میشود
موسیقی تأثیرگذار
- موسیقی فیلم که توسط بهزاد عبدی ساخته شده، یکی از نقاط قوت مهم اثر است. موسیقی در صحنههای کلیدی، بهویژه در صحنههای اکشن و احساسی، به خوبی فضای دراماتیک و قهرمانانه فیلم را تقویت میکند.
تدوین و طراحی صحنه
- تدوین دقیق و طراحی صحنه و لباس حرفهای نیز به کیفیت کلی فیلم افزوده است و باعث شده فیلم از نظر بصری و روایی قابل قبول باشد.
برنده جایزه مردمی
- فیلم موفق شد سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران جشنواره فیلم فجر را کسب کند که نشاندهنده استقبال و رضایت مخاطبان است.
اقتباس از منابع معتبر
- فیلم بر اساس کتاب «یادداشتهای سعید» و مصاحبه با افراد نزدیک به شهید ساخته شده که به اصالت روایت و مستند بودن اثر کمک کرده است.
. روایت و فیلمنامه:
نقطه قوت فیلم، روایتی است که بر محور تداوم مبارزه پس از جنگ استوار شده است.
در «پیشمرگ» خبری از هیجان مرسوم میادین نبرد نیست؛ در عوض، کارگردان با فیلمنامهای متوازن و غیرشعاری، تلاش کرده است تضاد بین آرمانخواهی یک فرمانده و ساختار بوروکراتیک جامعه را روایت کند.
روایت در قالب رفتوبرگشتهای زمانی شکل میگیرد. فلشبکها به دوران جنگ، صحنههایی آغشته به نور، خاک، و صمیمیت اند. در حالی که صحنههای زمان حال، با سکوتها و قابهای بسته، مخاطب را به درون رنجهای سعید قهاری میکشاند.نویسنده از زبان گفتوگو استفادهای درونی کرده و کمتر دچار پرگویی یا شعارزدگی شده است. لحن اثر به طور کلی دراماتیک ولی کنترلشده است.
. کارگردانی:
علی غفاری که سابقه ساخت آثار دفاع مقدسی را در کارنامه دارد، در «پیشمرگ» بهوضوح رویکردی پختهتر و شخصیتر را اتخاذ کرده است.
فیلم، دوربینش را به درون بحران درونی یک قهرمان برده است، نه به میدانهای گلوله. حرکات آهسته دوربین، قاببندیهای تنگ در فضاهای اداری، و فاصلهگذاری در صحنههای خانوادگی، بهخوبی فشار روانی و انزوا را القا میکنند.
در صحنههایی که شخصیت اصلی به محل کار، ملاقات اداری یا حتی جلسههای نمادین میرود، ترکیب نور سرد و زاویه بسته دوربین، نشان از غربت و انزوا دارد. کارگردانی، بیآنکه شعار بدهد، واقعیت تلخ فراموششدگی قهرمانان را به تصویر میکشد.
بازیگری:
مهدی نصرتی در نقش سردار قهاری، بهجای فریاد زدن، با چشم و بدن بازی میکند. این سکوت بازیگری، دقیقاً با تم کلی فیلم همراستا است. نصرتی موفق شده چهرهای آرام، اما ملتهب، را خلق کند که در عین صبر، در درونش در حال سوختن است.
الناز ملک و ساناز سعیدی نیز در نقش همسر و خواهر شهید، بار عاطفی فیلم را بهخوبی بر دوش کشیدهاند.
حسام منظور نیز در نقش یک مدیر محافظهکار و بیتفاوت، با لحنی سرد و حسابشده، تضاد طبقاتی–ارزشی را بهشکلی واقعگرایانه نمایش میدهد.
زبان بصری و طراحی صحنه:
طراحی صحنه فیلم میان دو فضا در رفتوآمد است:
فضای گرم و نوستالژیک دوران جبههو فضای سرد و هندسی دوران پس از جنگ
قابها در گذشته، نور زرد و خاکی دارند، و در حال، نور سرد و خاکستری. استفاده از ترکیببندیهای خشک در ادارات، اتاقهای تو در تو، دیوارهای بیروح و رنگهای خنثی، بیانگر فرسایش روانی شخصیتها است.
طراحی صحنه دقیقاً با مضمون فیلم همراستا شده و به القای فضای استیصال کمک کرده است.
موسیقی و صدا:
موسیقی فیلم «پیشمرگ»، اثری کمحجم ولی مؤثر است.
از ملودیهای آرام استفاده شده و تمرکز اصلی روی صداهای محیطی است؛ مثل صدای بلندگو در راهرو، زنگ تلفن اداری، صدای تلویزیون خاموششده. این صداها به جای دیالوگ، تنهایی قهرمان را روایت میکنند.
در فلاشبکها، سازهای سنتی با ضربآهنگ آرام، خاطرات را شاعرانه و احساسی میسازند.
در مجموع، موسیقی نه فقط تزئینی، بلکه بخشی از روایت درونی فیلم است.
۶. مضمون و لایههای محتوایی:
درونمایه اصلی فیلم، فراموشی قهرمانان پس از جنگ است.
قهاری که زمانی جان بر کف داشت، اکنون باید برای امتیاز خانه، بیمه، یا اجرای عدالت، التماس کند. این تراژدی نه فردی، که نمادین است. فیلم سعی دارد بگوید:«شهادت یک نقطه پایان نیست؛ آغاز میدان جدیدی از مقاومت است.»
نکته برجسته، رویکرد غیراحساسی فیلم در این انتقال پیام است. فیلم تلاش نمیکند اشک مخاطب را درآورد؛ بلکه او را به اندیشه و بازنگری فرا میخواند.
بنابراین «پیشمرگ» را باید یکی از آثار ماندگار دهه ۱۴۰۰ در سینمای مقاومت دانست که نشان میدهد هنوز هم میتوان درباره شهدا فیلم ساخت، بدون آنکه به دام اغراق یا تکرار بیفتاد.این فیلم مخاطب خود را جدی میگیرد، از قهرمان اسطوره نمیسازد، و با زبان تصویر، قصهای انسانی را روایت میکند.
غفاری و تیمش با «پیشمرگ» به ما یادآوری میکنند که قهرمانها، فقط در میدان مین نمیمیرند؛ گاهی در میدان سکوت، در میدان ادارات، در میدان فراموشی شهید میشوند.و شاید «پیشمرگ»، هشدار آرامی است برای جامعهای که آرامآرام در حال فراموش کردن قهرمانان خود است.
نقاط ضعف فیلم
ریتم نامتوازن و کند شدن روایت
- فیلم شروعی قوی دارد و در پنج دقیقه اول مخاطب را جذب میکند، اما پس از آن تا مدتی با ریتم کند و روایت سردرگم پیش میرود. این مشکل باعث میشود بخشی از جذابیت اولیه فیلم از دست برود، هرچند در دو سوم پایانی تا حدی جبران میشود
انتخاب بازیگر نقش اصلی
- انتخاب مهدی نصرتی برای نقش شهید سعید قهاری با انتقاداتی روبهرو شده است. اگرچه او بازیگر بدی نیست و شباهت ظاهری قابل قبولی دارد، اما به باور برخی منتقدان، در حد و اندازه ایفای نقش یک قهرمان ملی و ماندگار ظاهر نشده است و نتوانسته نقش را به طور کامل درونی کند
کلیشهگرایی و تکرار در روایت
- فیلم تا حدی درگیر کلیشههای رایج ژانر دفاع مقدس و روایتهای قهرمانمحور میشود و نوآوری خاصی در پرداخت داستان و شخصیتها ارائه نمیدهد. این موضوع باعث شده فیلم برای برخی مخاطبان تکراری و قابل پیشبینی باشد
برخی سهلانگاریها در منطق روایی
- در برخی صحنهها، به ویژه سکانسهای فرار و درگیری، منطق روایی و واقعگرایی فدای پیشبرد سریع داستان شده و برخی اتفاقات به صورت سادهانگارانه نمایش داده شدهاند
عدم یکدستی کارگردانی
- علی غفاری که پیشتر با فیلم «استرداد» موفقیت کسب کرده بود، در «پیشمرگ» گاهی یکدستی و تمرکز خود را در روایت از دست داده است و فیلم در برخی بخشها از نظر کارگردانی دچار افت میشود
حسن ختام
«پیشمرگ» اثری است با نقاط قوت قابل توجه در شخصیتپردازی، موسیقی و تدوین که توانسته نظر مخاطبان را جلب کند و جایزه مردمی جشنواره فجر را به دست آورد. با این حال، ضعفهایی چون ریتم نامتوازن، انتخاب بازیگر نقش اصلی، کلیشهگرایی و برخی سهلانگاریهای روایی، مانع از تبدیل شدن آن به یک اثر بینقص شدهاند. این فیلم نمایندهای ارزشمند از ژانر دفاع مقدس است، اما برای رسیدن به جایگاه آثار ماندگار سینمای ایران، هنوز جای کار دارد.
«پیشمرگ» را باید یکی از آثار ماندگار دهه ۱۴۰۰ در سینمای مقاومت دانست که نشان میدهد هنوز هم میتوان درباره شهدا فیلم ساخت، بدون آنکه به دام اغراق یا تکرار بیفتاد.این فیلم مخاطب خود را جدی میگیرد، از قهرمان اسطوره نمیسازد، و با زبان تصویر، قصهای انسانی را روایت میکند.غفاری و تیمش با «پیشمرگ» به ما یادآوری میکنند که قهرمانها، فقط در میدان مین نمیمیرند؛ گاهی در میدان سکوت، در میدان ادارات، در میدان فراموشی شهید میشوند.و شاید «پیشمرگ»، هشدار آرامی است برای جامعهای که آرامآرام در حال فراموش کردن قهرمانان خود است.
این فیلم یک اثر حماسی و جنگی است که به دوران جنگ ایران و عراق و نقش پیشمرگان کرد در این جنگ میپردازد. این فیلم با تمرکز بر انسانیت و فداکاریهای بیپایان این گروهها، سعی دارد تا تصویر دقیقی از زندگی آنها در دوران بحران ارائه دهد. پیشمرگان کرد، به عنوان یکی از مهمترین نیروهای مردمی در این دوران، با وجود تهدیدات و چالشهای بسیاری که از سوی دشمنان و شرایط جنگی داشتند، همچنان با ایمانی راسخ و دلی پر از عشق به سرزمین خود، در جبههها حضور داشتند. این فیلم بهویژه بر رفتارهای انسانی و روابط فردی این مبارزان، و چالشهای اجتماعی و فرهنگی که درگیر آنها بودند، تمرکز دارد.
پیشمرگ نه تنها یک فیلم جنگی است، بلکه یک درام عاطفی و انسانی است که به بررسی ابعاد روانی و اجتماعی جنگ میپردازد. داستان فیلم، شخصیتهایی را به نمایش میگذارد که در کنار خطرات جسمی و نظامی، با بحرانهای درونی و دلهرههای انسانی نیز روبهرو هستند. درگیریهای روحی و روانی مبارزان، جنگهای درونی آنان با ترس، شک و تردید، و تلاش برای حفظ انسانیت در شرایطی پر از خشونت، بخشی از عناصر مهم این فیلم را تشکیل میدهند. فیلم بهطور خاص نشان میدهد که پیشمرگان کرد در جنگ نه تنها به دنبال دفاع از سرزمین خود، بلکه در پی حفظ هویت فرهنگی و اجتماعی خود در برابر تهدیدات خارجی بودند.
از منظر فنی، پیشمرگ با فضاسازی بسیار دقیق دوران جنگ، توانسته است فضایی واقعی و تاثیرگذار از درگیریها و شرایط جنگی ایجاد کند. فیلمبرداری و طراحی صحنه به گونهای است که مخاطب را به عمق ماجرا میبرد و او را درگیر احساسات و چالشهای شخصیتها میکند. جلوههای ویژه و استفاده از تصاویر واقعگرایانه از میدانهای جنگ، کمک کرده است تا تنشها و سختیهای زندگی در مناطق جنگی به شکلی باورپذیر به نمایش گذاشته شوند. همچنین، انتخاب بازیگران و نقشآفرینی آنها در شخصیتهای اصلی فیلم بسیار برجسته است و آنان توانستهاند بهخوبی احساسات و پیچیدگیهای روحی شخصیتهای خود را به تصویر بکشند.
در نهایت، پیشمرگ فیلمی است که فراتر از یک اثر جنگی، به ابعاد انسانی و اجتماعی جنگ پرداخته است. این فیلم به تماشاگران خود یادآوری میکند که فداکاریها و ایثارگریهای مردم در دوران جنگ نه تنها از نظر نظامی، بلکه از جنبههای روانی، فرهنگی و انسانی نیز ارزشمند است. *پیشمرگ* بهویژه به ما نشان میدهد که در شرایط سخت جنگ، انسانیت و فداکاریهای فردی و گروهی میتواند بر تمامیت جنگافزارها و قدرتهای نظامی غالب شود.