او ادامه داد: «تمامی این شاعران با دیدگاه خاص خود، جهان را توصیف کردهاند. مثلا در شعرهای خیام میبینید که او از نظر فنی و محتوایی، چگونه جهان را تصویر کرده است. سعدی در «بوستان» داستانی بینظیر درباره دیوان سومنات هند دارد که از نظر من یک نمایشنامه عروسکی است. «شاهنامه» فردوسی نیز سرشار از آثار نمایشی گوناگون است.»
غریبپور تاکید کرد: «اپرای ایرانی براساس ردیفهای موسیقی ایرانی نوشته میشود و شیوه خواندن اپرای غربی نمیتواند محتوای درونیشده شعر فارسی را بازگو کند. متاسفانه، بسیاری از آهنگسازان ایرانی، با شیوه من در نوشتن اپرا همعقیده نبودهاند.»
او در ادامه گفت: «من اپرا را در ایران با تعزیه آغاز کردم. به نظرم تعزیه از نظر فرمی، اپرای ایرانی است. «شاهنامه» بزرگترین فیلمنامه جهان و نخستین و بزرگترین متن اپرای جهان است. در ایران، اگر تا پایان جهان بخواهیم اپرا تولید کنیم، متون ایرانی کافی داریم. در واقع «شاهنامه» مهمترین منبع برای اجرای اپراست. همچنین نظامی، عطار و مولوی منابع مهمی برای خلق اپرا هستند. من در غرب اپراهای بسیاری دیدهام. هرچند آنها از نظر فنی در اجرای اپرا از ما جلوتر هستند، اما با مشکل کمبود متن مواجهاند. شما کافی است «رومئو و ژولیت» را با «لیلی و مجنون» مقایسه کنید.»
غریبپور ادامه داد: «گوته آرزو میکرد شاگردِ شاگردِ حافظ باشد. من بهعنوان کسی که حافظ را خوب خواندهام، به مردم ایران توصیه میکنم حافظ را با دقت بخوانند تا ایران را بشناسند. همچنین به جوانان پیشنهاد میکنم حافظ، خیام، فردوسی، مولوی و سعدی را بخوانند تا بدانند چه بزرگان فرهنگیای داشتهایم. به نظر من، به جای افتخار به اجرای آثار غربی، باید سراغ ادبیات غنی خودمان برویم. خوشبختانه امروزه در غرب به اهمیت ادبیات فارسی پی بردهاند.»
او در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: «اگر ما به ادبیات خود بیاعتنا باشیم، بیشک در سطح جهانی حرفی برای گفتن نخواهیم داشت.» غریبپور درباره جنبههای دراماتیک «شاهنامه» و دیگر آثار کلاسیک فارسی گفت: «با بهرهگیری از تعزیه، نشان دادیم که ملت باهوشی هستیم. برخی از روشنفکران تصور میکردند تعزیه فقط به واقعه کربلا مربوط است. یکی از دلایل مهجور ماندن تعزیه این است که آن را کهنه یا مربوط به باورهای خرافی دانستهاند.»
او درباره استقبال از «اپرای عاشورا» در داخل و خارج کشور گفت: زمانی که «اپرای عاشورا» اجرا شد، حتی مخالفان نیز در سکوت فرو رفتند و دیدند که میشود این کار را انجام داد. همین اتفاق در مورد «اپرای مولوی» نیز رخ داد. این اثر بارها در تهران، شیراز، دبی و رم روی صحنه رفته و تاثیر آن بر مخاطبان برای خودم نیز جالب بوده است. مولوی در میان شخصیتهای نمایشی من جایگاهی منحصربهفرد دارد.
غریبپور با اشاره به وضعیت اپرا در دنیا گفت: «درحالحاضر بسیاری از کشورها اپرا ندارند. برای مثال سوئد و هلند اپرا ندارند، اما ایران دارد و اپرای ایرانی در سطح جهان با استقبال مواجه شده است.»