انرژی، بهعنوان یکی از چالشهای مهم اقتصادی و زیستمحیطی ایران، در سالهای اخیر بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته و عبارت ناترازی چند سالی است که در ادبیات حکمرانی ما جای بازکرده و تبدیل به یکی از پر تکرارترین کلمات سیاسیون شده است. این موضوع نهتنها بر زندگی روزمره مردم اثرگذار است، بلکه مستقیماً با امنیت انرژی، توسعه صنعتی و آینده محیطزیست کشور در ارتباط است. در این نوشتار تلاش میشود تا با عبور از نگاههای سطحی و رایج، به درک دقیقتری از واقعیتهای ناترازی انرژی در ایران دست یابیم و راهکارهایی علمی و اجرایی برای مواجهه با آن ارائه کنیم.
دیدگاه رایج درباره ناترازی انرژی در ایران
ناترازی انرژی در ایران در نگاه رایج، مفهومی ساده و تکعلتی به نظر میرسد. در این نگاه ، مشکلات فعلی نظام انرژی کشور اغلب به چند عامل محدود نسبت داده میشود: مصرف بالای مردم، و یا سوءمدیریت در توزیع و تولید. یکی از رایجترین تصورات، مربوط به مصرف بالای انرژی توسط مردم است. همچنین باور به منابع عظیم انرژی در ایران، باعث میشود حساسیت نسبت به بحرانهای ناشی از کاهش ظرفیت تولید یا افت فشار گاز کمتر از واقعیت باشد. این برداشتها، در حالیکه بخشی از واقعیت را بازتاب میدهند، اما با سادهسازی بیش از حد، مانع از درک ریشهای مسئله میشوند.
واقعیت ناترازی انرژی در ایران
تحلیل دقیقتر نشان میدهد که ناترازی انرژی در ایران، نتیجه یک روند انباشته از ناکارآمدیهای زیرساختی، تصمیمگیریهای ناپایدار، و بهرهوری پایین است. شدت انرژی در ایران سه برابر میانگین جهانی ۱۵ برابر ژاپن، ۱۰ برابر اروپااست [گزارش iea 2023] که نشاندهنده اتلاف گسترده و بهرهوری پایین در مصرف انرژی است. همچنین، بخش قابلتوجهی از تلفات انرژی، نه به مصرف نهایی بلکه به نشت و اتلاف در فرآیندهای تولید و توزیع بازمیگردد. ظرفیت تولید نیروگاهی و گاز در سالهای اخیر، بهدلیل کمبود سرمایهگذاری و تحریمها، رشد متناسبی با تقاضا نداشته است.
اما مهمترین عامل ناترازی مبحث قیمت است. قیمت مهمترین عامل در اقتصاد جهت اصلاح مصرف، تراز کردن عرضه و تقاضا، و امکان اختصاص بهینه منابع محدود به تقاضاهای نامحدود است.
بر اساس گزارشهای معتبر بینالمللی، ایران یکی از بزرگترین ارائهدهندگان یارانههای انرژی در جهان است. این یارانهها شامل تخفیفهای قیمتی در بنزین، گازوئیل، گاز طبیعی و برق هستند که بهطور غیرمستقیم به مصرفکنندگان ارائه میشوند. با توجه به پایین بودن قیمت این حاملهای انرژی در داخل کشور نسبت به قیمتهای منطقهای، مصرف بیرویه، قاچاق سوخت و فشار بر منابع مالی دولت از پیامدهای این سیاستها محسوب میشوند.
طبق گزارش صندوق بینالمللی پول (IMF) در سال ۲۰۲۳، ایران در سال ۲۰۲۲ حدود ۱۶۳ میلیارد دلار یارانه انرژی پرداخت کرده است که معادل بیش از ۲۷ درصد تولید ناخالص داخلی کشور است. این رقم بالاترین سهم از GDP در میان کشورهای جهان محسوب میشود.
همچنین، بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، یارانههای انرژی در ایران در سالهای اخیر بین ۳۰ تا ۱۳۷ میلیارد دلار در نوسان بوده است. این نوسانات عمدتاً به دلیل تغییرات در قیمتهای جهانی سوختهای فسیلی است.
برای درک بهتر، اگر این یارانهها بهصورت نقدی به مردم پرداخت میشد، هر ایرانی میتوانست سالانه مبلغ قابلتوجهی دریافت کند. بهعنوان مثال، برخی تحلیلها نشان میدهند که اگر یارانههای پنهان انرژی بهصورت نقدی توزیع میشد، هر ایرانی میتوانست سالانه حدود ۹۰ میلیون تومان دریافت کند.
همچنین ، یارانههای پنهان انرژی انگیزه لازم برای بهینهسازی مصرف را از بین بردهاند و ناکارآمدی حکمرانی اقتصادی را برای کشور به ارمغان آوردند.
پیامدهای ناترازی انرژی چیست
اقتصادی- افزایش واردات انرژی، کسری بودجه ،کاهش تولید صنعتی. و در نهایت تورم
زیستمحیطی- افزایش آلودگی هوا بهدلیل مصرف مازوت و سوختهای فسیلی در نیروگاهها که نتیجه آن زیست مخاطره آمیز در کشور است
اجتماعی- کاهش رفاه عمومی، شکاف طبقاتی بیشتر، نارضایتی اجتماعی.
امنیتی- افزایش آسیبپذیری کشور در برابر شوکهای خارجی و ناپایداری در تأمین انرژی. و افزایش هزینه های امنیتی
راهکارهای خروج از ناترازی انرژی
برای عبور از بحران ناترازی، اقدامات زیر پیشنهاد میشود:
1.مهمترین راهکار که بدون آن بقیه گزینه ها بی اثر میشود. اصلاح تدریجی قیمت انرژی با در نظر گرفتن حمایت هدفمند از اقشار آسیبپذیر
2. افزایش بهرهوری انرژی در بخشهای مختلف از طریق فناوری و مشوقهای سیاستی
3. توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی.
4. فرهنگسازی و آموزش عمومی در خصوص مصرف بهینه.
5. سیاستگذاری کلان هماهنگ و شفاف بر پایه داده و تحلیلهای علمی.