شفقنا رسانه_ رسانهها در جهان امروز دارای نفوذ بسیاری در میان شهروندان و جوامع هستند و به طبع آن، از قدرت بسیاری برای تاثیرگذاری در عرصههای مختلف برخوردار میباشند. یکی از این عرصه ها حضور رسانه ها و خبرنگاران در صحنه بین المللی است، امری مهم که می تواند علاوه بر ارتباط با جهان، پیام و اهداف و مواضع هر کشوری را به صدای جهانیان برساند. اما چرا شاهد حضور بسیار کمرنگ رسانه های ایرانی در مسیر بین المللی هستیم؟ مدیر مسئول سایت الف معتقد است: بخشی از دلایل اینمساله مربوط به مدل اطلاع رسانی و نگاه ما به مسائل است که متفاوت از دنیاست. در واقع در بیان مساله و نگاه هایمان تفاوت ماهوی با رسانه های دنیا داریم و رسانه های دنیا چون قدرت دارند، اجازه مطرح شدن به ما در صحنه بین الملل و تاثیر گذاری نمی دهند و اینکار را با روش های مختلف انجام می دهند. بخش دیگر مربوط به تحریم ها و توان کم مالی رسانه های ماست.
بیژن مقدم مدیر مسئول سایت الف درباره دلایل و موانع حضور رسانه های ایران در صحنه های بین المللی به شفقنا رسانه می گوید: بخشی از دلایل اینمساله مربوط به مدل اطلاع رسانی و نگاه ما به مسائل است که متفاوت از دنیاست و ادبیات و واژگانی که برای برخی موضوعات به کار می بریم در دنیا مشتری ندارد، اما صاحبان قدرت در کشورهای دیگر این اجازه را به رسانه هایشان نمی دهند که چنین اطلاع رسانی و ادبیاتی داشته باشند. اين اختلاف نظر را می توان در اتفاقات منطقه و دنیا ببینید. مثلا در رسانه های دیگر شاید به برخی افراد بگویند تروريست و ما بگوییم مجاهد. فاصله این دو تعبیر بسیار زیاد است.
او ادامه می دهد: در بیان مساله و نگاه هایمان تفاوت ماهوی با رسانه های دنیا داریم و رسانه های دنیا چون قدرت دارند، اجازه مطرح شدن به ما در صحنه بین الملل و تاثیر گذاری نمی دهند و اینکار را با روش های مختلف انجام می دهند و با قواعدی که خودشان دارند رفتار می کنند، مثلا دست به مسدود کردن ما در شبکه های اجتماعی و یا رسانه جمعی می زنند.
مقدم بیان می کند: به همین خاطر برخی از محدودیت های ما بیرونی است و سازمان و دستگاه های بین المللی اجازه فعالیت به ما نمی دهند و این یکمانع مهم است.
این فعال رسانه ای با اشاره به قدرت نهادهای دولتی بین المللی در فعالیت رسانه ای می گوید: اگر به تاریخ گذشته برگردید پرس تی وی و العالم و… همه دچار مشکلاتی از جنس مسدود سازی شدند، اینها رسانه هایی بودند که به زبان های دیگر همکار رسانه انجام می دادند اما دچار مانع و محدودیت شدند. ظاهر قضیه این است که برخوردشان با این رسانه ها به این صورت است که دولت ها دخالتی نمی کنند و صورت ماجرا دست انجمن و نهادهای بخش خصوصی است، اما واقعیت ماجرا این است که دولت ها دستور بستن و مسدودسازی رسانه های ما را می دهند.
او بیان می کند: مانع مهم دیگر تحریم هاست از عواملی که مانع تاثیرگذاری ما در مسیر بین المللی شده، تحریم هاست.
مقدم در پاسخ به این پرسش که سیاست گذاری و ساختار سازمانی و بودجه گذاری ما در داخل چقدر مسیر بین المللی شدن ما را محدود کرده است؟ می گوید: در ابتدا مسئولین ما باید به ضرورت اهمیت رسانه در صحنه بینالمللی برسند و به این درک دست پیدا کنند که باید در دنیا یکرسانه پر قدرت داشته باشیم تا صدایمان را به دنیا برسیم. متاسفانه بعد از انقلاب اسلامی مسئولین و مقامات و منتخبین مردم به ضرورت و درک این مساله مهم نرسیدند که باید چنین رسانه ای داشته باشند. گام دوم توجه به بودجه گذاری است و این کار قابل مقایسه با هزینه های داخلی نیست.
او توضیح می دهد: راه اندازی یک رسانه در خارج از کشور و برای پوشش دادن آن برای مخاطبان گوناگون در قاره های مختلف، کار آسانی نیست و هزینه هایش زیاد است. حتی با وجود انتشار یک روزنامه در غرب- در چارچوب آزادی های بیان-، باید توان مالی برای توزیع آنرا داشته باشید. در دنیا توزیع و شبکه و بلندگو بسیار مهم است که به هر کسی داده نمی شود. از طرفی دیگر کسی در داخل کشور هم این هزینه ها را گردن نمی گیرد این موضوع را می توان با رسانه هایی که در بخش بین الملل منتشر و توزیع می شدند جویا شد که چرا دیگر توزیع و منتشر نمی شوند، مثل اطلاعات، همشهری و جام جم …..
او با اشاره به نیازسنجی و تولید محتوای خوب می گوید: رسانه ها در مسیر بین المللی شدن باید به این نکته دقت کنند که آیا ما توانایی تولید محتوای خوب برای مخاطب داریم یا نه؟ در حال حاضر بسیاری از رسانه ها با پلتفرم و ابزارهایی خاص از علایق و سلیقه مخاطب مطلع می شوند و بر اساس نیاز مخاطب، شروع به تبلیغ و فیلم سازی و تولیدمحتوا در قالب های مختلف می کنند تا چه حد ما در رسانه های خود دست به نیاز سنجی زده ایم ؟ هم برای مخاطب داخل کشور و هم مخاطب خارج ازکشور.
مقدم با اشاره به نیاز مالی رسانه های کشور می گوید: نکته مهم دیگر اینکه امکانات مالی رسانه ها زیاد نیست به همین خاطر نیازمند حمایت هستند. در اینجا توجه ما بیشتر به دولت است که دولت جمهوری اسلامی ایران باید یک رسانه قوی در صحنه بینالمللی داشته باشد. حتما این کار نیازمند سیاست گذاری، بودجه ریزی و تولید محتوا و نیازسنجی مخاطب است تا بتواند فعالیت داشته باشد و با مردم دنیا حرف بزند . نیاز چنین رسانه ای امروز بسیار حس می شود، ولی متاسفانه چنین رسانه ای که فراگیر و قوی و تاثیر گذار باشد، نداریم که مردم دنیا هم به دنبال آن باشند.
او در پاسخ به این سوال که چه سیاست و اقداماتی می تواند به تقویت قدرت نرم کشورمان از طریق بین المللی شدن رسانه هایمان منجر شود؟ میگويد: کار بسیار سختی است در این جنگ نرم و رقابتی که شکل گرفته، رسانه ها دنیا از جهاتی بسیار از ما جلوتر هستند و با دنیا صحبت می کنند و پیام هایشان را ارسال می کنند. آنها به دنیا می گویند جمهوری اسلامی ایران یا بمب اتم دارد یا فاصله اش برای دستیابی به سلاح بسیار نزدیک است و ما میخواهیم کاری کنیم که آنها بمب اتم نداشته باشند و مردم دنیا را با اینپیام خود همسو کرده اند. همان زمان که به عراق حمله کردند مردم دنیا را از طریق رسانه هایشان اقناع و به نوعی حمله خود را توجیه کردند و اینجاست که باید قدرت رسانه را درک کند.
او بیان می کند: همین مذاکرات را ببینید چند درصد مباحث در میز مذاکره تبادل می شود و مابقی آن در رسانه هایشان مدیریت می شود و از قدرت رسانه ای خود بسیار بهره می برند.هر چند کارهایی در رسانه های ما انجام شده مثلا چند زبانه شدن برخی رسانه ها، ولی کارهای اساسی که قدرتمند و تاثیر گذاری رسانه و خبرنگاران ما را نشان دهد، صورت نگرفته است. باز هم در اینجا به مسائل اقتصادی و هزینه ها تاکید می کنم. در مجموعا شدیدا نیازمند نیروهای بومی برای فعالیت در صحنه بین المللی هستیم که محیط آنجا را بشناسند و شرایط سنجی و ملاحظات را ببیند. چون از راه دور نمی توان با مردم دنیا حرف زد و البته نیاز به نیروهای متخصص و مسلط در داخل کشور هم داریم.