به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، تقی آزاد ارمکی جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه ماجرای وفاق در ایران پیش از آنکه امری ایجابی باشد، امری سلبی است—چرا که شرایط را به ناچار تغییر داده — اظهار داشت: آنچه اکنون بهعنوان «ثمرات وفاق» نام برده میشود، در واقع اقداماتی است که چارهای جز اجرای آنها نداشتیم. حتی اگر آقای جلیلی هم رئیسجمهور میشد، بسیاری از آن اقدامات انجام میشد؛ چراکه در غیر این صورت، کشور فرو میریخت. بنابراین، بحث وفاق در اینجا کاملاً جنبهای سلبی دارد.
به روایت جماران، وی افزود: در حالت سلبی، ما شاهد نتایجی هستیم، اما باید گفت که در مسیر ایجابی، وفاق اصلاً محقق نشده و احتمالاً با وضعیت فعلی نیز امکان تحقق آن وجود ندارد.
به گفته این استاد دانشگاه تهران، ما با یک جامعه وفاقی روبه رو نیستیم، بلکه با جامعهای بلاتکلیف مواجهایم. وقتی مذاکره شروع شد، دو سه روزی مردم خوشحال بودند و لبخند می زدند، اما حالا از آن حالوهوا خبری نیست؛ مهاجرت و خروج سرمایه نیز افزایش یافته است.
کسی حاضر به شنیدن نیست
آزاد ارمکی اظهار داشت: زمانی وفاق جنبه ایجابی پیدا میکند که به اصحاب فرهنگ اجازه ورود داده شود. اما اکنون کسی گوش نمیدهد، و کسی متوجه نیست که اصحاب دانش در این کشور چه میگویند. کسی حاضر به شنیدن نیست و موانعی وجود دارد که باید برای آن چارهای اندیشید.
او افزود: موقعیت جمهوری اسلامی سخت است. در این موقعیت، کارکرد ما این است که باید یک روایت فرهنگی، تاریخی، زبانی و زبانشناختی از وفاق پیدا کنیم؛ در غیر این صورت نمیتوان وفاقی میان نیروهای اجتماعی ایجاد کرد. ادامه این مسیر، موجب میرایی نیروهای اجتماعی خواهد شد.
در شرایطی قرار گرفتهایم که خواهان حذف رقیب هستیم
وی تاکید کرد: ما در شرایطی قرار گرفتهایم که خواهان حذف رقیب هستیم. اگر وفاق بهدرستی عمل نکند، این بداخلاقی ممکن است به بیاخلاقی و در نهایت به انحطاط فرهنگی منجر شود. موضوعی که وفاق میتوانست حل کند، حل نشد و اکنون نگران آن هستیم که به ضد خود تبدیل شود.
این جامعهشناس ادامه داد: گنجی در این کشور نهفته است که هیچکس، حداقل بعد از انقلاب اسلامی، از آن استفاده نکرده است. ما تاریخی مملو از بحرانها و عبور از آنها داریم. در آن زمانها، تکثر و ساخت منازعهگونه، تبدیل به مرحله سازگاری میشد و ارجاع به تاریخ اهمیت مییافت.
او خاطرنشان کرد: این کشور بارها در آستانه فروپاشی قرار گرفته، اما از درون آن سازههای جدیدی بیرون آمده است. باید بهدنبال کشف آن منطق رفت. یکی از مشخصههای این منطق، «خرد ایرانی» است؛ خردی که کانون تحولات بزرگ بوده است.
آزاد با بیان اینکه اسلام در تاریخ محصول ایران است و ایرانیان باعث ماندگاری آن شدند، افزود: مسئله این است که ما پذیرش تکثر ایدهها را داریم؛ چرا که بیش از آنکه با خود زیست کرده باشیم، با «دیگری» زیستهایم—دیگری دور و دیگری نزدیک. ما همواره تلاش کردهایم بیگانه را به خودی تبدیل کنیم.
او گفت: این فرآیند در نهایت موجب فروپاشی بیگانه میشود، و این مسئله در بحث وفاق هم مطرح است. ساحت زبانی و گفتوگویی آن اهمیت دارد. در این فرآیند، ایدئولوژیها و فرهنگها دور ریخته نمیشوند، بلکه ابتدا در حوزه زبان تغییر میکنند.
آنچه در این کشور تعطیل شده، «وفاقآفرینی» است، نه «یکسانسازی»
وی اظهار داشت: آنچه در این کشور تعطیل شده، «وفاقآفرینی» است، نه «یکسانسازی». متأسفانه، حتی اصحاب وفاق هم اکنون در حال یکسانسازی هستند و اجازه شکلگیری صداهای متعدد را نمیدهند.
او با اشاره به سوابق شخصیاش افزود: من بچه انقلاب هستم، در ۱۷ شهریور تیر خوردم و پدرم را مجاهدین ترور کردند. با این حال معتقدم ما در ایران انقلاب نکردیم، بلکه رژیم شاه فرو ریخت. من از جنبشهای اجتماعی نمیترسم، اما از این بنبست میترسم. این وضعیت زمینهساز توقف است؛ ما میتوانیم متوقف شویم و ناخواسته، ناگهانی سقوط کنیم.
انقلاب اسلامی، انقلابی با خونریزی نبود
در جریان رقابتهای انتخاباتی دیدیم که حتی کاندیداها اذعان کردند کشور دچار ناکارآمدی شده است؛ این تلخترین اعتراف است،
وی ادامه داد: انقلاب اسلامی، انقلابی با خونریزی نبود. ما اکنون در جریان رقابتهای انتخاباتی دیدیم که حتی کاندیداها اذعان کردند کشور دچار ناکارآمدی شده است. این تلخترین اعتراف است، اما با این حال هیچ کاری نمیکنیم. توقف میتواند به خونریزی بزرگ منجر شود.
او تأکید کرد: باید اصحاب علوم انسانی بار دیگر به صحنه بیایند و مانند دهه پنجاه، دوباره بیندیشند. در آن سالها، آقای مطهری به دنبال آشتی، سازگاری و آمادگی جامعه برای پذیرش مجدد اسلام بود. او از جهان مدرن و زیست مدرن دفاع میکرد، نه از انقلاب.
آزاد ارمکی هشدار داد: امروز برخی تلاش میکنند آنچه را خودشان میخواهند از درون ایدههای آن زمان بیرون بکشند. مفاهیم معنای خود را از دست دادهاند و دچار تقلب مفهومی شدهایم.
شاهد شکلگیری رادیکالیسم دینی هستیم
او در پایان گفت: اگر خوششانس باشیم، تغییری آرام با حفظ ساختار رخ خواهد داد. اما باید مفاهیم از نو بازسازی شوند: زن، دین، دینداری، حجاب و مفهوم علم و دین. متأسفانه، دینداری در حال مضمحل شدن است و شاهد شکلگیری رادیکالیسم دینی هستیم. دغدغه انسان مدرن ایرانی، «زیست و سازگاری» است. من مخالف فروپاشیام و موافق اصلاح و تغییر، اما لازمه آن آرامش است. حتی بدترین شرایط تاریخی را پشت سر گذاشتهایم و همچنان زیست مسالمتآمیز داشتهایم. باید زبان و نحوه ورود به خزانه فرهنگی مان را تغییر دهیم.
312218